در یکسال اخیر بارها درباره احتمال ورود پولهای کثیف به انتخابات هشدارها داده شده است اما همیشه این امکان وجود دارد که پولهای کثیف، تطهیر و در فرایند پولشویی با ظاهری قانونی به عرصه اقتصادی و سیاسی کشور وارد شوند. معضل پولهای کثیف و همچنین مسئله پولشویی یک بحث جهانی است و کشورهای مختلف با شیوههای متفاوت تلاش کردهاند با این مسئله مبارزه کنند اما به گفته جمشید پژویان در مصاحبه با احمد میرخدائی از روزنامه شرق، اقتصاددان و رئیس سابق شورای رقابت، در اقتصاد ایران به دلیل خلأ ناشی از نبود «قانون مالیات مجموع درآمد» فضای مساعدی برای پولهای کثیف و نامشروع فراهم آمده که بدون نیاز به شستوشو و تطهیر، مورد بهرهگیریهای اقتصادی و سیاسی واقع شوند. او اجرای قانون پایه مالیات مجموع درآمد را مؤثرترین راه برای رصد درآمدهای نامشروع میداند اما اعتراف میکند که قدرت صاحبان پولهای کثیف به اندازهای است که هر قانونی که قصد مچگیری از آنها داشته باشد را حذف میکنند. به گفته پژویان، یکی از رسمهای معمول پولشویان در جهان این است که با صادرات ضایعات و کالاهای بیارزش به مناطقی موسوم به جزایر خوشبختی، پولهای کثیف خود را بهعنوان عایدات صادرات و با پرداخت مالیات وارد چرخه اقتصاد کنند اما فضای اقتصاد سیاسی ایران حتی این زحمت را نیز از دوش صاحبان درآمدهای نامشروع و غیرقانونی برداشته و آنها را از پولشویی بینیاز کرده است.
اخیرا و بهخصوص پس از هشدارهایی که درباره ورود پولهای کثیف به انتخابات داده شد، بحث درباره پولشویی بالا گرفته است. به نظر شما در ایران از چه روشهایی برای پولشویی و پوشاندن منشأ درآمدهای غیرقانونی استفاده میشود؟
پولشویی عمدتا در جوامعی معنی دارد که مثل آمریکا، قانون مالیات مجموع درآمد را اعمال میکنند. اکثر کشورها به این قانون پایبند هستند اما متأسفانه در ایران چنین مالیاتی از قبل اجرا نمیشده است و وقتی هم عدهای، برای اجرای آن پافشاری کردند، در سال ٨٠ با خارجکردن ماده ١٢٩، اصل قانون آن نیز پاک شد. دوباره در اواخر دولت قبل، این بند بهزور در لایحهای که برای اصلاح سیستم مالیاتی بود، گنجانده شد اما با کمال تأسف، با تغییر دولت دوباره این ماده حذف شد. دلیل مقاومت در برابر این قانون این است که با این پایه مالیاتی، بهراحتی میتوانند درآمدها و هزینههای افراد را تطبیق دهند و دریابند که آیا در بیان درآمدها، تقلبی انجام شده یا خیر. از طرفی عدهای هستند که پولهای کثیف دارند و نمیتوانند این درآمدها را در اظهارنامه مالیاتی وارد کنند. ازاینرو بهاصطلاح پولشویی میکنند تا درآمد آنها یک منشأ قانونی پیدا کند. برخی از این افراد، درآمدهای غیرقانونی خود را به شیوههای مختلف به خارج از کشور منتقل میکنند و به انحای مختلف، بهعنوان درآمد قانونی به کشور برمیگردانند.
چه اتفاقی در این رفتوبرگشت پول میافتد که پول کثیف به شکل درآمد قانونی نمایان میشود؟
برخی از مناطق هستند که بهاصطلاح به آنها جزایر بهشتی میگویند. این جزایر بهشتی عمدتا کشورها، یا مناطقی از برخی کشورها هستند که سیستم مالیاتی آنها مقررات سختی ندارد. پولشویان برای مثال یک محموله ضایعات بیارزش را در جعبه میگذارند و بهعنوان یک کالای صادراتی ارزشمند، به این مناطق میفرستند و پس از آن، مبالغی که از مسیرهای غیرقانونی به دست آمده را در ازای صادرات این محموله، برای آنها حواله میکنند. حالا این افراد این پول را بهعنوان درآمد صادرات خود اظهار میکنند، مالیات آن را نیز میپردازند و به این شیوه پولشویی میکنند.
این افراد چگونه پول را به این جزایر خوشبختی میفرستند؟
برای این کار روشهایی دارند. احتمال دارد که پول، حواله یا حتی حمل شود برخی مواقع نیز این پولها از اول در بانکهای خارجی بوده است؛ مثلا یک شرکت بزرگ خارجی که در چندین کشور حساب دارد میخواهد به یک فرد بانفوذ رشوهای بدهد، بنابراین از یکی از حسابهای خود در یکی از بانکها، این پول را به این مناطق موسوم به جزایر خوشبختی میفرستد تا پس از اقداماتی نظیر آنچه که گفتم، برای فرد موردنظر حواله شود. در مورد قاچاق مواد مخدر نیز عمدتا این مواد پس از قاچاق، به دست توزیعکنندگان میرسد و آنها در مقابل فروش جزئی آن، پول نقد میگیرند و با همان روشی که مواد مخدر را وارد کشور میکنند پول نقد را به خارج میفرستند و دوباره از طریق سیستم بانکی به حساب آن قاچاقچی بزرگی که در کشور مبدأ نشسته واریز میکنند.
در بازارهای مختلف، مانند بازار طلا، ارز، بیمه، سرمایه و... هم روشهایی برای پولشویی وجود دارد که این افراد از آن استفاده کنند؟
حسابوکتاب در کشورهای پیشرفته و قانونمند به همان اندازه که بر خریدار و سرمایهگذار اعمال میشود، برای فروشندگان هم وجود دارد. کسی نمیتواند بهدروغ بگوید مثلا از معامله طلا توانستهام فلان مقدار درآمد کسب کنم چراکه بازار طلا و ارز این کشورها هم حسابهای شفافی دارند و دستگاههای مالیاتی، بهراحتی این ادعاها را راستیآزمایی میکنند. در کشور ما که حسابوکتابها شفاف نیست و نظام مالیاتی نیز اطلاعات کامل و کافی از اشخاص ندارد، حرفزدن از پولشویی بیمعناست چراکه کسی نیازی به پولشویی ندارد. ما قانون پولشویی داریم اما تهیه و تدوین این قانون، بیشتر به خواست جامعه جهانی و اصرار و اجماعی است که برای شفافبودن جریان وجوه در محیط بینالملل و جلوگیری از تأمین مالی تروریسم تدوین شده است.
پس این احتمال وجود دارد که صاحبان ثروت نامشروع برای درآمدهای خود ظاهرسازی کنند و مثلا بگویند از ساختمانسازی کسب درآمد کردهام تا اگر زمانی زیر نظر گرفته شدند، گرفتار قانون نشوند؟
اینها پولهای نامشروع خود را به انواع داراییها تبدیل میکنند تا این درآمدها پنهان باشد، اما اگر همین کار را در کشورهای پیشرفته انجام بدهند به محض اینکه سررسید اظهارنامه برسد، سریعا از فرد میپرسند این پول را از کجا آوردهاید، منابع درآمدی شما چه بوده است و محکوم میشوند. پنهانکردن درآمد با پولشویی تفاوت دارد؛ پولشویی این است که اگر قانون بررسی کرد، به این نتیجه برسد که این پولها از مسیر مشروع به دست آمده است.
پس به نظر شما در ایران به آن معنایی که در کشورهای پیشرفته مطرح است، پولشویی نداریم؟
برای چه داشته باشیم؟ مگر کسی میآید بگوید حساب و کتاب جریان درآمد خود در سال گذشته را بدهید. اگر قانون مالیات مجموع درآمد بود، به دلیل حساب و کتاب و کنترلی که وجود داشت، پولشویی هم نیاز داشتیم. مثلا یک نفر برای اینکه پست و منصبی را که درآمد چهار سال آن ٢٠٠ میلیون تومان است، بهدست بیاورد، یک میلیارد خرج میکند تا بتواند آن صندلی را بگیرد، کاملا معلوم است که درآمد این فرد از محل آن ٢٠٠ میلیون نیست، اما برای اینکه این مسئله مشخص شود، باید این قانون وجود داشته باشد تا فرد همه درآمدهای مختلف را اظهار کند و مشخص شود که این جریان درآمد، سالم بوده و از آن سو هزینه شده یا نه.
مگر وقتی فردی برای تسخیر یک کرسی با درآمد ٢٠٠ میلیونی، یک میلیارد هزینه میکند، حتما در آن موقعیت باید جوابگو باشد که این درآمدها را از کجا آورده است؟
بله. ممکن است از او بپرسند این پولها را از کجا آورده و این فرد هم به راحتی میتواند هر چیزی را عنوان کند، چراکه چیزی ثبت و ضبط نمیشود. میتواند بگوید مردم به حسابم ریختهاند و کمکهای مردمی است.
آن وقت واریز پول به حساب این فرد را میتوان پولشویی نامید؟
این حرکت بیشتر نمایشی است زیرا در ایران آن قانون و پایه اصلی سیستمی که بخواهد شفافیت درآمدها را کنترل کند نداریم، برای همین همانطور که گفتم پولشویی هم بیمعنی است. در ایران ممکن است به دلایل سیاسی یا هر دلیل دیگری به حساب و کتاب شخصی رسیدگی کنند یا مثلا فردی که درآمدهای نامشروع زیادی به دست آورده است همکارانش به او حسادت کنند و او را لو بدهند تا حساب و کتابش بررسی شود، اما به جز این موارد استثنایی، در این مملکت افرادی هستند که در مدت بسیار کوتاهی از راههای نادرست، مولتیمیلیاردر میشوند و کسی هم به آنها کاری ندارد. شخصی را میشناسم که پس از فارغالتحصیلی برای مدتها در یک اتاق از خانه پدر همسر خود زندگی میکرد، اما در مدت کوتاهی به ثروت هنگفتی رسید و حالا بیش از هزار میلیارد تومان ثروت دارد. معلوم است که این فرد نمیتواند از راه سالم به این ثروت رسیده باشد.
این افرادی که با درآمدهای نامشروع، مولتیمیلیاردر میشوند آیا کاری میکنند که درآمدشان حداقل ظاهر قانونی پیدا کند؟
در چند سال گذشته چند نفر یا چند شرکت گرد هم جمع میشدند، اموال و داراییهای خود را به بانک مرکزی نشان میدادند و مجوز تأسیس یک بانک خصوصی میگرفتند. بعد سپردههای مردم را جمع میکردند و به نام فامیل و نزدیکان، به خود وام میدادند. بعد با این پولها ساختمانسازی میکردند و سودهای ٣٠٠، ٤٠٠ درصدی بهدست میآوردند، در حالی که برای وام فرضا ٢٤ درصد سود میپرداختند. این درآمدها از راه رابطه و فساد به دست میآید، اما مانند دیگر افراد ساختمانسازی میکنند و کاری که انجام میدهند، به ظاهر غیرقانونی نیست. مشکل از سیستم اقتصادی ماست که یک تفاوت فاحش بین نرخ سود بانکی و نرخ سود در بازار آزاد وجود دارد.
آیا آن دسته از صاحبان قدرت و ثروت که از راههای غیرقانونی درآمد کسب میکنند و ظاهر کارشان هم غیرقانونی است، به نوعی پولشویی میکنند که اگر رصد شدند، گرفتار نشوند؟
بستگی دارد پولشویی را چگونه معنی کنیم. پولشویی معنای گستردهای دارد، این واژه حالا در دهان برخی افتاده و مد شده است و میخواهند از آن برای هر چیزی استفاده کنند، در صورتی که پولشویی یک فرایند پیچیده و حسابشده است و کشور به کشور متفاوت است. همانطور که گفتم در برخی از جوامع مو را از ماست بیرون میکشند؛ یعنی اگر یک مبلغ جزئی بخواهد از مسیر خلاف وارد جریان اقتصادی شود، بهسرعت جلو آن را میگیرند، اما در اقتصاد ما اصلا چنین چیزی نیست.
بخش زیادی از تجارت کشور ما بهصورت قاچاق انجام میشود. این درآمدهای غیرقانونی را چطور، لااقل در ظاهر، قانونی جلوه میدهند؟
این پولها هرچقدر هم که کثیف باشند به هر حال کثیفتر از پول قاچاق مواد مخدر که نیستند، اما میبینیم که کسی نمیتواند اینها را بگیرد. اگر شخص قاچاقچی را در زمان قاچاق بگیرند که هیچ، وگرنه وقتی محموله وارد کشور شد، فرد میتواند به راحتی آن را بفروشد و پولش را در حسابش بگذارد و کسی هم نیست که بگوید این پولها را از کجا آوردهای.
یعنی این فرد بعد از فروش قاچاق نیازی نیست که پولشویی کند؟
نه. چه کسی به سراغش میآید و میپرسد که این پولها از کجاست؟ هیچکس.
این افراد در بازار ارز، سرمایه و بانکهای ایران اصلا پولشویی نمیکنند؟
نه به میزانی که قابل توجه باشد. گفتم که نیازی به پولشویی نیست. این افراد سعی میکنند درآمد خود را به صورت دیگری جلوه دهند.
خب، این افراد برای پولشویی در ایران از چه روشهایی استفاده میکنند؟
وقتی ما حساب و کتابی نداریم، خریدوفروش مقداری طلا یا خریدوفروش زمین را به عنوان منبع درآمد اعلام میکنند.
حالا ما نزدیک انتخابات هستیم و چندین بار نیز درباره ورود پولهای کثیف به این حوزه هشدار دادهاند. طبق گفته خودتان احتمالا درباره افرادی که شناخته شده باشند رسیدگی میشود و باید جوابگو باشند؛ این پولها چگونه تطهیر میشوند و به انتخابات اختصاص مییابند؟
منبع این پولها به قبل از انتخابات برمیگردد؛ مثلا افرای که در یک حرفه هستند و برای فلان واردات به مجوز نیاز دارند و میخواهند از طریق فرستادن یک نفر به مجلس، این کار را انجام دهند، کل هزینههای لازم برای پیروزی در انتخابات را در اختیار کاندیدای مورد نظر خود قرار میدهند تا بین مردم پخش کند، طرفدار پیدا کند، رأی بخرد و به مجلس برود. این افراد میدانند اگر این فرد نماینده شود، چندین برابر این هزینه را به آنها برمیگرداند پس بهراحتی خرج میکنند.
چگونه این پولها را به او میدهند؟
به شیوه کمکهای مردمی این پول را راحت به حسابش واریز میکنند. وقتی سیستم کنترل وجود ندارد، شما همه کار میتوانید انجام دهید.
برخی افت اخیر قیمت در بازار ارز و همچنین نوسانهای غیرعادی و عرضههای خارج از عادت بازار سرمایه را از نشانههای پولشویی میدانند. نظر شما دراینباره چیست؟
بازار ارز آزاد ما، بازار بزرگی نیست، در واقع عمده ارز در اختیار دولت است به عبارتی هم متقاضی اصلی ارز و هم عرضه کننده عمده ارز دولت است و شاید حدود دو میلیارد دلار یا کمتر از آن، جابهجا در این بازار معامله میشود. بسیاری معتقدند ایرانیهای ثروتمندی که مقیم دوبی هستند، با قیمتهای این بازار بازی میکنند تا سود ببرند و از آنجا که بازار کوچکی است، اینها میتوانند قیمت را پایین بیاورند و بعد از اینکه ارز خریدند آن را صعودی کنند و به سود برسند. در بازار سرمایه نیز افرادی هستند که قدرت کنترلکردن اوضاع را دارند. برخی سرمایهگذاریها یا گروههای دیگری که در این بازار نفوذ دارند نیز با بازار بازی میکنند. سوءاستفادههایی که در این بازار میشود، پولشویی نیست.