در خرداد ۱۳۹۲، بعد از تکمیل جهش ارزی که تابستون ۹۱ شروع شد، نرخ دلار حدود ۳۵۰۰ تومن شد.
- خرداد ۹۲ نقدینگی ۴۷۰ همت بود. (همت = هزار میلیارد تومن).
- اسفند ۹۶ نقدینگی ۱۵۳۰ همت گزارش شده.
- بانک مرکزی نقدینگی تیر ۹۷ رو اعلام نکرده، اما با توجه به اینکه در طول سال ۹۶، میانه رشد نقدینگی حدودا روزی ۱ همت بوده، میشه تخمین زد که امروز نقدینگی حدود ۱۶۶۰ همت باشه.
در نتیجه، از خرداد ۹۲ تا مرداد ۹۷، نقدینگی با ۲۵۰٪ رشد، ۳/۵ برابر شده.
پس اگه نرخ دلار در خرداد ۹۲ درست بوده، امروز نرخ دلار باید حدود ۱۲۲۵۰ تومن باشه:
۳۵۰۰ × ۳/۵ = ۱۲۲۵۰
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اما این تحلیل یک اشکال داره چرا که نقدینگی دلار هم ۳۳٪ رشد داشته.
۳/۵ ÷ ۱/۳۳ = ۱۶۰٪
پس نسبت به رشد نقدینگی دلار، نقدینگی ریال ۱۶۰٪ رشد اضافی داشته و لذا نرخ دلار به ریال باید ۲/۶ برابر باشه.
۳۵۰۰ × ۲/۶ = ۹۱۰۰
پس دلار باید ۹۱۰۰ تومن باشه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اما این تحلیل هم یک اشکال داره.
در این دوره پنج ساله، بخش واقعی اقتصاد آمریکا ۱۱٪ رشد داشته در حالیکه بخش واقعی اقتصاد ایران ۱۸٪ رشد داشته. پس نرخ دلار باید حدودا ۷٪ کمتر از ۹۱۰۰ تومن باشه، یعنی باید حدود ۸۵۰۰ تومن باشه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اما حتی این تحلیل هنوز اشکال داره.
یک منبع اصلی عرضه دلار، دلار نفتیه.
سال ۹۲، قیمت نفت بشکهای ۱۱۰ دلار بود و تا یکسال بعد در این سطح حفظ شد. کاهش قیمت نفت از آخر تابستون ۹۳ شروع شد.
امروز قیمت یک بشکه نفت حدودا ۷۵ دلاره. پس بخاطر کاهش درامد نفتی ناشی از کاهش ۳۰٪ی قیمت نفت، نرخ دلار باید قدری بیشتر از ۸۵۰۰ تومن باشه.
منتها این رو هم لحاظ کنیم که در یکسال گذشته، حجم صادرات نفتی ما دو برابر صادرات سال ۹۲ بوده. پس بنظر میاد قیمت دلار باید قدری کمتر باشه. اما از طرف دیگه، بازار ارز به گذشته نگاه نمیکنه بلکه به آینده نگاه میکنه و با خروج آمریکا از برجام، بازار ارز انتظار داره در آینده حجم صادرات نفتی شبیه حجم صادرات نفتی سال ۹۲ باشه. پس افزایش حجم صادرات اخیر، در قیمت ارز اثری نداره، چون صادرات آینده مهمه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
سه نکته رو به یاد داشته باشیم:
۱) چند تا از عوامل اصلی و بنیادی تعیین قیمت دلار اینها هستند: رشد نقدینگی ریال، رشد نقدینگی دلار، رشد اقتصادی، و همینطور انتظار از درآمد صادرات نفتی در آینده.
۲) اگر دولت در شش ماه گذشته بازار ارز رو درست مدیریت کرده بود، تخمین میزنم که امروز دلار قدری بیش از ۸۵۰۰ تومن میبود.
۳) قیمت تعادلی دلار رو کسی نمیدونه جز بازار آزاد، و قیمت بهینه دلار رو کسی نمیدونه جز بازار آزادی که رقابت سالمی در اون حاکم باشه. ما فقط میتونیم تخمینهایی بدست بیاریم. اما تعادل واقعی همونیه که بازار اعلام میکنه.
از اونجا که در حال حاضر بازار دلار بازار سالمی نیست، منطقا قیمت دلار هم قیمت درستی نیست. از اونجا که در بازار سیاه قیمتها معمولا بالاتر از قیمت تعادلی هستند، احتمالا آزاد کردن بازار دلار، قیمتش رو از سطح ۱۰۷۰۰ تومنی فعلی کاهش میده.
اما بعد از این تحلیل، باز تاکید میکنم که قیمت درست همونیه که در بازاری با رقابت سالم کشف میشه. من نمیگم اون قیمت چی باید باشه؛ فقط تخمینی ازش دارم.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
ادعا بر وجود حباب، یعنی «بازار اشتباه میکنه ولی اگه اونجوری که من میگم قیمت گذاری میکرد درست میبود». من چنین ادعایی نمیکنم. من میگم این بازار آزاد و رقابتی نیست. بازار رو درست کنیم، هر قیمتی کشف کرد، همون درسته. بر مبنای تحلیلی، تخمین میزنم قیمت کشف شده کمی بیش از ۸۵۰۰ باشه، اما اگه نبود، بازار آزاد رقابتی رو متهم نمیکنم، بلکه اشتباه رو در تخمینم خواهم دونست.
چرا این همه بر این تاکید میکنم؟ چون یک دشواری عمل به علم اقتصاد برای سیاستمداران اینه که باید بتونن اقرار به ندونستن قیمتها بکنند. وقتی ازشون میپرسن دلار چند باشه، عوض اینکه مثلا بگن ۴۲۰۰، باید بگن «نمیدونم». اما ظاهراً براشون اُفت داره بگن «نمیدونم»، لذا مثلا میگن ۴۲۰۰ بعد بدتر بیآبرو میشن.
چقدر اقرار به ندونستن سخت اما نجات بخشه!
فردا قراره بسته ارزی جدید منتشر بشه. هیچ اطلاعی از محتویاتش ندارم. تجربه گذشته باعث شده امید چندانی نداشته باشم. سیاستگذاری درست اقتصادی میزانی از فروتنی و اقرار به ندونستن لازم داره که در این سیاستگذاران نمیبینم.
با این وجود، آرزو میکنم که فردا ببینیم که قضاوت من در حق سیاستگذار اشتباه بوده.
? اما فارغ از تصمیمات فردا، به سیاستمداری که مدعی دونستن قیمت بهینه چیزیه رای ندید!