شنبه, 28 آبان 1401 11:14

پايان «كريپتو» فرا رسيده است؟

اكونوميست در گزارشي تحليل كرد

سقوط سخت و سريع بود. فقط دو هفته پيش سم بنكمن- فريد در استراتوسفر سير مي‌كرد. FTX صرافي ارز ديجيتال او - سومين صرافي بزرگ- 32 ميليارد دلار ارزش داشت. ثروت خود او 16 ميليارد دلار تخمين زده شده بود. براي سرمايه‌گذاران خطرپذيرِ (vc ها) سيليكون ولي، او يك نابغه مالي بود كه مي‌توانست در حين بازي‌هاي ويديويي، سرمايه‌گذاران را شگفت‌زده كند و شايد اولين تريليونر جهان شود. در واشنگتن، او چهره قابل قبول كريپتو بود، با قانونگذاران ارتباط برقرار مي‌كرد و تلاش‌هاي سرمايه‌گذاري براي تاثيرگذاري بر مقررات آن را انجام مي‌داد.
امروز چيزي جز يك ميليون طلبكار خشمگين، ده‌ها شركت كريپتوي متزلزل و گسترش تحقيقات نظارتي و پليسي باقي نمانده است. نابودي سريع FTX ضربه فاجعه‌باري به صنعتي كه قبلا هم سابقه شكست و رسوايي را داشت، وارد كرد. قبل از اين هرگز كريپتو تا اين حد مجرم، بيهوده و بي‌فايده به نظر نرسيده بود.
هرچه بيشتر در مورد سقوط FTX منتشر شود، داستان تكان‌دهنده‌تر مي‌شود. از 14 ميليارد دلار از اين دارايي‌ها، گزارش شده است كه 8 ميليارد دلار به آلامدا ريسرچ، يك شركت بازرگاني متعلق به آقاي بانكمن- فريد، وام داده و در ازاي آن، توكن‌هاي ديجيتالي خود را به عنوان وثيقه پذيرفته است. يك عمل مرگبار در صرافي، حفره شكاف موجود در ترازنامه آن را آشكار كرد. در نهايت پس از اعلام ورشكستگي FTX در امريكا، صدها ميليون دلار از حساب‌هاي آن خارج شد.
شخصيت‌هاي بزرگ، وام‌هاي اينچنيني، فروپاشي يك‌شبه - اينها ويژگي‌هاي شيدايي مالي كلاسيك هستند، از حباب گل لاله در هلند قرن هفدهم (دوره‌اي در عصر طلايي هلندي كه قيمت براي پياز تازه معرفي‌شده گل لاله به سطح فوق‌العاده بالا ترقي كرد و سپس به‌طور ناگهاني سقوط كرد.) تا حباب درياي جنوبي در بريتانيا در قرن هجدهم (سهام شركت درياي جنوب در ابتداي بحران ۱۰۰۰ پوند انگلستان معامله مي‌شد و در نيمه دوم ۱۷۲۰ ارزش آن به صفر كاهش يافت.) و بحران‌هاي بانكي امريكا در اوايل دهه 1900.  در اوج خود در سال گذشته، ارزش بازاري تمامي كريپتو كارنسي‌ها از حدود 800 ميليارد دلار در ابتداي سال 2021 به ارتفاع تقريبا 3 تريليون دلار رسيده بود، امروز به 830 ميليارد دلار بازگشته است.
مانند پايان هر شيدايي، اكنون اين سوال مطرح مي‌شود كه آيا كريپتو مي‌تواند براي هر چيزي غير از كلاهبرداري و سوداگري مفيد باشد؟  كريپتو نويد يك فناوري بود كه مي‌توانست واسطه‌گري مالي را سريع‌تر، ارزان‌تر و كارآمدتر كند اما اكنون هر رسوايي جديدي كه فوران مي‌كند اين احتمال را بيشتر مي‌كند كه مبتكران واقعي بترسند و صنعت تحليل رود. با اين حال، اين شانس وجود دارد كه روزي يك نوآوري پايدار ظاهر شود. با سقوط كريپتو، اين شانس كم بايد زنده نگه داشته شود. در ميان خرابه‌هاي هفته گذشته، ارزش دارد كه پتانسيل زيربنايي اين فناوري را يادآور شويم. بانكداري مرسوم فعلي به زيرساخت وسيعي براي حفظ اعتماد بين افراد غريبه نياز دارد. اين كار بسيار هزينه‌بر است و اغلب توسط خودي‌هايي كه سهمي برمي‌دارند، ربوده مي‌شود. در مقابل، بلاكچين‌هاي عمومي روي شبكه‌اي از رايانه‌ها ساخته مي‌شوند كه تراكنش‌هاي آنها را شفاف و در تئوري قابل اعتماد مي‌سازند. سيستمي از توكن‌ها و قوانين حاكم بر آنها مي‌توانند به‌طور جمعي راهي هوشمندانه براي تشويق مشاركت‌كنندگان منبع باز ارايه دهند. تمهيداتي كه اجراي آنها در دنياي واقعي پرهزينه يا غيرعملي است امكان‌پذير مي‌شود. به عنوان مثال به هنرمندان اين امكان را مي‌دهد كه سهمي در سود حاصل از فروش مجدد آثار ديجيتال خود حفظ كنند.
اما چيزي كه نااميدكننده است اين است كه 14 سال پس از اختراع بلاكچين بيت‌كوين، اندكي از اين وعده محقق شده است. جنون كريپتو استعدادهايي را از فارغ‌التحصيلان باهوش گرفته تا متخصصان وال‌استريت، سرمايه شركت‌هاي VC، صندوق ثروت ملي و صندوق‌هاي بازنشستگي جذب كرد. مقادير زيادي پول، زمان، استعداد و انرژي براي ساخت كازينوهاي مجازي به كار گرفته شده است. نسخه‌هاي كارآمد و غيرمتمركز عملكردهاي مالي اصلي، مانند مبادلات ارزي و وام‌دهي وجود دارد. اما بسياري از مصرف‌كنندگان، از ترس از دست دادن پول خود، به آنها اعتماد ندارند. در عوض از آنها براي سوداگري روي توكن‌هاي ناپايدار استفاده مي‌شود. پولشويي و كلاهبرداري هم فراوان است.

زمان آن رسيده كه اين فناوري نابود شود؟
با همه اينها، يك شكاك ممكن است بگويد كه اكنون زمان از بين بردن اين صنعت است. اما يك جامعه سرمايه‌داري بايد به سرمايه‌گذاران اجازه دهد تا ريسك كنند. حتي زماني كه كريپتو رو به نابودي است، سرريزها به سيستم مالي گسترده‌تر تاكنون قابل مديريت بوده است. حاميان FTX عبارتند از Sequoia يك شركت vc كاليفرنيايي، Temasek يك صندوق ذخيره ارزي سنگاپور و طرح بازنشستگي معلمان انتاريو. همه پول از دست داده‌اند، اما نه به شكل فاجعه‌آميزي. به گزارش اكوايران علاوه بر اين، منتقدان بايد بپذيرند كه هيچ‌كس نمي‌تواند پيش‌بيني كند كه كدام نوآوري به ثمر مي‌رسد و كدام نه. مردم بايد آزاد باشند تا زمان و هزينه خود را به انرژي همجوشي، ايرشيپ‌ها، متاورس و بسياري از فناوري‌هاي ديگر اختصاص دهند كه ممكن است هرگز به درد نخورند. كريپتو هم با آنان فرقي ندارد. همان‌طوركه اقتصاد مجازي توسعه مي‌يابد، برنامه‌هاي كاربردي غيرمتمركز هم ممكن است ظاهر شوند، چه كسي مي‌داند؟  فناوري زيربنايي همچنان در حال بهبود است. ارتقاي بلاك‌چين اتريوم در ماه سپتامبر مصرف انرژي آن را به‌شدت كاهش داد و راه را براي مديريت كارآمد حجم تراكنش‌هاي بالا هموار كرد.
قوانين بايد به جاي تنظيم بيش از حد يا حذف رمزارزها بر اساس دو اصل هدايت شوند. يكي اين است كه اطمينان حاصل شود كه سرقت و كلاهبرداري مانند هر فعاليت مالي به حداقل رسيده است. مورد ديگر اين است كه سيستم مالي جريان اصلي در برابر آسيب‌هاي كريپتو بيشتر مصون نگه داشته شود. اگرچه بلاك‌چين‌ها به صراحت براي فرار از مقررات طراحي شده‌اند، اما اين اصول تنظيم نهادهايي را كه به عنوان دروازه‌بان براي كريپتوسفر عمل مي‌كنند، توجيه مي‌كند. الزام صرافي‌ها براي داشتن دارايي‌هاي نقدي به عنوان پشتوانه براي سپرده‌هاي مشتريان يك گام واضح است. دومين گام، قوانين افشا است كه نشان مي‌دهد مثلا وامي عظيم و مشكوك شده است يا خير. استيبل كوين‌ها كه قرار است ارزش خود را به ارز دنياي واقعي حفظ كنند، بايد طوري تنظيم شوند كه گويي ابزار پرداخت در بانك‌ها هستند. اينكه ارز ديجيتال زنده بماند يا مانند حباب لاله به يك كنجكاوي مالي تبديل شود، در نهايت به مقررات بستگي ندارد. هرچه رسوايي‌هاي بيشتري به وجود بيايد، كل شركت و آرزوهاي آن بيشتر آلوده مي‌شود. اگر سرمايه‌گذاران و كاربران بترسند كه پول‌شان در هوا ناپديد شود، طمع نوآوري ديگر معنايي ندارد. براي اينكه كريپتو دوباره رشد كند، بايد كاربرد معتبري پيدا كند كه اين ابهام را پشت سر بگذارد.

منبع: اعتماد

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: