چهارشنبه, 11 اسفند 1395 08:57

درباره درگذشت کنث ارو: حل معمای کارآیی و انصاف

 

روزنامه دنیای اقتصاد در شماره 3995 منتشر کرد:

تیم هارفورد
فایننشال تایمز

چندی پیش کنت ارو در سن ۹۵ سالگی در خانه‏اش در پالو آلتو کالیفرنیا درگذشت. وی یکی از اقتصاددانان بزرگ قرن بیستم بود که در سال ۱9۷۲ در سن ۵۱سالگی برنده جایزه نوبل اقتصاد شد و جوان‏ترین برنده نوبل اقتصاد است که تاکنون به این جایزه دست یافته است. با این وصف و با توجه به برنده شدن جایزه نوبل، می‏توان اهمیت کار ارو را در نظریه اقتصادی درک کرد. وی یک ریاضیدان درخشان بود که در زمینه‏های مختلف و گسترده‏ای اطلاعات داشت و روی مباحثی نظیر نوآوری، ریسک، اقتصاد سلامت و رشد اقتصادی نیز کار کرده بود. دو دستاوردی که به‌ویژه از سوی وی به دست آمده است یکی قضیه عدم امکان‏پذیری در مورد پارادوکس‏های انتخاب اجتماعی و دیگری قضیه‏های رفاه وی است که معروف‏ترین شهود در علم اقتصاد را فرمول‏بندی کرده‏اند. کنت ارو که در ۲۳ آگوست سال ۱۹۲۱ در نیویورک متولد شده بود، از پدر و مادری مهاجر به دنیا آمد و تجارب اولیه زندگی‌اش در فقر شکل گرفت. کسب‌وکار پدرش، کنت جوزف ارو در طول رکود اقتصادی از بین رفت. وی در مدرسه شکوفا شد و مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد. وی مطالعات فارغ‌التحصیلی خود را به‌دلیل جنگ و خدمت به‌عنوان محقق آب و هوا و کاپیتان نیروی هوایی ارتش ایالات متحده آمریکا قطع کرد.

 

وی با دریافت مدرک دکترا از دانشگاه کالیفرنیا که در سال ۱۹۵۱ صورت گرفت این وقفه زمانی را جبران کرد. تز وی پیرامون مساله تبدیل ترجیحات فردی به تصویری از آنچه که جامعه در کل ترجیح می‏دهد، قرار داشت. افراد آکادمیک مدت‏های طولانی فکر می‌کردند که سیستم‏های رای‏گیری می‏توانند نتایجی تحریف شده، ایجاد کنند، اما ارو کاری بیش از این کرد و نشان داد آنچه جامعه ترجیح می‏دهد، فاقد جامعیت است. وی چهار نیازمندی مهم منطقی را برای ساخت ترجیحات اجتماعی از ترجیحات فردی عنوان کرد و ثابت کرد که هیچ سیستمی نمی‏تواند تمام این چهار شرط را محقق کند.

ارو سپس به مساله مشابهی در مورد عرضه و تقاضا روی آورد. در یک بازار که عملکرد خوبی دارد، برای یک کالای واحد مانند سیب، نتیجه کارآیی بازار این است که در یک قیمت خاص، تعداد سیب‏های عرضه شده با تعداد سیب‏های تقاضا شده برابر است، اما این تنها یک بازار را پوشش می‏دهد. این مساله از سوی بازار گلابی‏ها بر مواردی مانند زمین کشاورزی، کارگران بخش کشاورزی و حتی وام‏های بانکی کشاورزی نیز تاثیر می‏گذاشت و [این تاثیرات] بر بازار سیب‏ نیز آثاری به جای می‏گذاشت. در واقع هر بازاری به وسیله بازارهای دیگر تحت تاثیر قرار می‏گیرد. چه اتفاقی می‏افتد اگر کسی بتواند تعاملات لحاظ شده بین هر بازاری را در جهان در نظر بگیرد؟

ارو در همکاری با اقتصاددان فرانسوی ژرارد دوبرو نشان داد که درک شهودی ناشی از یک بازار واحد را می‏توان به سایر بازارها نیز تعمیم داد. نخست طبق کار وی، یک تعادل عمومی وجود دارد که در آن قیمت‏ عرضه و تقاضا در هر بازاری برابر می‏شوند. دوم اینکه این تعادل کارآ بود و در نهایت اینکه هر تخصیص کارآیی از منابع می‏توانست به وسیله باز توزیع ثروت مورد دسترسی قرار گیرد، سپس به رقابتی‏تر شدن بازارها کمک کند، بازارها می‏‏توانند شکست خورده و از بین بروند اما تحلیل ارو رویدادهایی را شرح می‏داد که طبق آنها، بازارها موفق می‏شوند. در کنار چنین کار نظری عمیقی، ارو مشارکت‏های فراوانی در مورد مسائل اقتصادی عملی از بیمه تا سلامت و تغییر وضعیت آب و هوایی انجام داد. وی نقش فعالی در مورد معضلات مستمر سیاسی نیز ایفا می‏کرد و در نوشتن کتابی با عنوان «گفتارهای اقتصاددانان در مورد تغییر وضعیت آب و هوایی» در سال ۱۹۹۷ مشارکت داشت که در مورد خطرات گرم شدن کره زمین هشدارهایی ارائه می‏کرد.

وی همچنین به معمای پیچیده بین کارآیی و انصاف در اقتصاد پاسخ داد. ارو در نوجوانی پدرش را دیده بود که کسب و کار موفق و تمام پس‏اندازش را در رکود بزرگ از دست داده و همین امر میل به عدالت اجتماعی را در ارو باقی گذاشته بود، اما از نظر عقلایی او نمی‏توانست از پرسش مربوط به کارآمدی چشم‏پوشی کند. این اقتصاددان جوان، ذهن منطقی خود را با تنش میان کارآیی بی‏تردید بازار آزاد و التزام به اینکه برخی از انواع انصاف باید رواج یابند، درگیر کرد. راه‏حل وی درخشان بود و تفکر سنتی در مورد بازارهای رقابتی و کارآیی ناشی از آن را تغییر می‏داد. او ثابت کرد که نه تنها تمام بازارهای کامل کارآ هستند، بلکه تمام نتایج کارآ نیز می‏توانند از طریق بازار رقابتی با تعدیل موقعیت آغازین به دست آیند.  وی نشان داد که می‏توان برای متعادل کردن مازادهای موجود در بازارهای رقابتی راه‏حلی را به‌کار گرفت: به جای مداخله در بازارها، تکنیکی وجود دارد که مواهب اولیه را با ایجاد پرداخت‌های یکجا و وضع مالیات یکباره، تعدیل کنیم.

با توجه به‌کار کنت ارو، اکنون می‏دانیم که وقتی با ستاره‏های ورزشی امروزی مانند تایگر وودز روبه‏رو می‏شویم، راه‏حل، وضع مالیات یکجای چند میلیون دلاری بر آنها است. او هنوز انگیزه دارد تا با بازی گلف پول به دست آورد، زیرا نمی‏تواند با بازی کمتر، از مالیات اجتناب کند، بنابراین مجبور است برای اجتناب از مالیات بر درآمد سنگین این کار را کند. از سوی دیگر کسی مانند وودز شکی ندارد که درآمد کافی کسب می‏کند تا صورتحساب مالیاتی را بپردازد و هنوز به اندازه کافی برایش باقی مانده باشد که یک خودروی خانوادگی و خانه‏ای زیبا در محلی ساده بخرد. در این سناریو، هیچ اتلاف یا ناکارآمدی وجود ندارد، اما نتیجه حاصل از آن، به این دلیل که تخصیص بسیار بهتری از ثروت ایجاد می‏کند، «منصفانه» است.  کنت ارو همچنین به‌دلیل بذله‏گویی‌اش نیز مشهور بود. وی بیشتر عمر خود را در دانشگاه استنفورد گذراند و ۱۱سال از آن را نیز در هاروارد سپری کرد. او با سلما شوایتزر در سال ۱۹۴۷ ازدواج کرد. سلما، در سال 20۱۵ فوت کرد.

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: