یکشنبه, 30 آذر 1393 17:23

كتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» با ترجمه اصلان قودجاني

نوشته شده توسط

«سرمایه در قرن بیست و یکم»

نویسنده: توماس پیکتی

مترجم: اصلان قودجانی

مترجم انگلیسی: آرتور گلدهمر

مقدمه: محسن رنانی

ناشر: نقد فرهنگ

تاریخ انتشار: 1393

در 722 صفحه و قیمت 60000 هزار تومان

نحوه تهیه کتاب:

پخش پکتا: تلفن 66973203 و 09123082216

آدرس ناشر نقد فرهنگ: تهران –خیابان بهشتی – تقاطع صابونچی - میدان تختی – خیابان خلیل حسینی – کوی باربد –پلاک 30 – طبقه اول، شماره تلفن 88759224

فروش اینترنتی کتاب در انتشارات آگاه

محسن رناني مقدمه مفصلی (۳۶ صفحه) بر این کتاب نوشته‌ است دو صفحه اول مقدمه ای که بر این کتاب نوشته شده در زير مي آید:

«اگر مادر کارل مارکس مي‌دانست که فرزندش با افکار و نظریاتی که تولید خواهد کرد موجب شورش‌ها و انقلاب‌ها، کودتا‌ها، استبدادها، زندان‌ها، اعدام‌ها، ترورها و اردوگاه‌های کار اجباری خواهد شد که دستکم یکصد میلیون کشته بر روی دست بشریت خواهد گذاشت شاید پس از تولد او، هرگز بند نافش را گره نمي‌زد و اجازه مي‌داد فرزندش برای نجات جان یکصد میلیون انسان قربانی شود. مارکس، این پیامبر زمینی کمونیزم، افکارش با سرعتی بیش از هر پیامبر دیگری منتشر شد و به عمل درآمد، به‌گونه‌اي که تنها ظرف یکصد سال ‌پس از انتشار کتاب «سرمایه» اش گستره کشورهایی که افکار او در آن‌ها حاکمیت سیاسی پیدا کرده بود یک سوم جمعیت جهان را در خود جای می‌دادند و این بیش از تعداد کل پیروان پر شمارترین دین جهان یعنی مسیحیت با سابقه‌اي دو هزار ساله بود. با توجه به سلامت نفس و عشقی که به انسان در دل او موج مي‌زد، به گمانم اگر خود مارکس هم می‌دانست که نظریاتش چه بلایی بر سر بشریت خواهد آورد، اصولا به مدرسه نمي‌رفت و به کارگری مشغول مي‌شد و تن به استثمار سرمایه‌داران مي‌داد اما کتاب «سرمایه» اش را بر علیه سرمایه‌داری نمي‌نوشت.

و اکنون نزدیک به یک و نیم قرن پس از انتشار جلد اول کتاب «سرمایه»ی مارکس، کتاب دیگری به همین نام منتشر شده است که برای نویسنده لقب «مارکس مدرن» یا «مارکس دوم» را به ارمغان آورده است. به راستی، توماس پیکتی، نویسنده کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» باید از این لقب خوشحال باشد یا ناراحت؟ نمي‌دانم پیکتی چه مي‌اندیشد اما من این لقب را برای او نمي‌پسندم. من برای پیکتی لقب «کینز دوم» را مي‌پسندم. به گمانم کاری که پیکتی کرد کاری از نوع کار کینز است نه از نوع کار مارکس. کینز، عدم تعادل‌های ساختاری در بازارهای آزاد سرمایه‌داری را در حوزه تخصیص نشان داد و پیکتی عدم تعادل‌های ساختاری آن را در حوزه توزیع. والبته هر دو، بر خلاف مارکس، به جای دستورالعمل براندازی، نسخه‌های درمانی نوشتند.

بزرگترین تفاوت مارکس و پیکتی این است که مارکس «تئوری را به خدمت عشق درآورد» و آنگاه مستبدینی چون استالین، «تئوری‌های معطوف به عشق» او را به ایدئولوژی تبدیل کردند و برای تسلط بر دنیای واقع و تغییر جبارانه زندگی اجتماعی و سیاسی جامعه خود، به خدمت گرفتند. اما پیکتی «عشق را به خدمت تئوری درآورد» و به همین علت تئوری او نه تنها به سادگی قابلیت تبدیل شدن به ایدئولوژی را ندارد بلکه از همان روز اول تولد، بدون هیچ خونریزی و با مسالمت دارد اثر خود را بر نگرش همه جهان و بر تغییر تدریجی جامعه بشری مي‌گذارد....

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: