دوشنبه, 28 مهر 1393 12:14

خلاصه و نقد کتاب «چرا ملت ها شکست می خورند؟» در مرکز پژوهش های مجلس + pdf

مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی کتاب «چرا ملت ها شکست می خورند؟» را تلخیص و نقد کرد. به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهشها ، دفتر مطالعات اقتصادی این مرکز با بیان این مطلب که گزارش حاضر خلاصه ای است از کتاب مهم «چرا ملت ها شکست می خورند؟» و برخی نقدهای وارده بر آن افزود: عاصم اوغلو و رابینسون در این اثر باورهای رایج در خصوص تبیین رفاه و توسعه یافتگی کشورها را به نقد می کشند و در مقابل، نوع نهادهای سیاسی حاکم را به عنوان عامل محوری معرفی می کنند.
مرکز پژوهش ها اضافه کرد: در این باره توجه به دو نکته ضروری است: اولا مبنایی که نویسندگان شکست یا پیروزی ملت ها را با آن می سنجند ، مبنای رفاه اقتصادی ملت هاست، حال آنکه ممکن است بسیاری از کشورهای ناموفق از منظر نویسندگان ، برای سنجش موفقیت یا تصمیم گیری ، معیارهای دیگری را نیز لحاظ کنند، یا اینکه با وجود رفاه پایین اقتصادی ، از لحاظ شاخص های دیگر اجتماعی – اقتصادی ، مثلا شاخص «رضایتمندی و شادکامی» بالاتر از کشورهای پیشرفته تر اقتصادی باشند ، چنان که در مورد آمریکا و مکزیک – که نقطه شروع و محوری تحلیل کتاب می باشد – این گونه است. ثانیا کتاب تحلیل خود را بدون لحاظ تجربه سیاست های بین المللی بیان کرده است، مثلا تفاوت آمریکای شمالی و جنوی را مشابه تفاوت کره شمالی و جنوبی دانسته حال آنکه بر اساس برخی دیدگاه ها، علت پایین بودن رفاه در کشورهای آمریکای لاتین ، سابقه و تداوم ناپیدای سلطه خارجی است که حتی اجازه استقرار نهادهای سیاسی مناسب را هم نمی دهد. غیر از این نقدهای دیگری نیز بر این دیدگاه وارد است که در مقدمه و بخش پایانی گزارش بدان ها اشاره شده است.
نویسندگان کتاب «چرا ملت ها شکست می خورند » دارن عاصم اوغلو و جیمز رابینسون بر این باورند که کیفیت نهادها و به خصوص نهادهای سیاسی است که سرنوشت اقتصادی آنها را رقم می زند.
از دید آنها، دلیلی که چرا نوگالس آریزونا ثروتمندتر از نوگالس سونور است بسیار ساده می باشد: این مسئله به دلیل وجود نهادهایی بسیار متفاوت در دو طرف مرز است که خود منجر به ایجاد انگیزه های بسیار متفاوت در ساکنین هر یک از مناطق نوگالس می شود.
نویسندگان ، با رد تمام فرضیه های دیگر در مورد دلایل انحطاط کشور از جمله دلایل فرهنگی و جغرافیایی ، ادعا می کنند که فراگیر شمولگرا یا استخراجی ، بهره کش بودن ، غارتگر بودن نهادهای سیاسی یک کشور ، سرنوشت اقتصاد و تمام شئون آن کشور را تعیین خواهد کرد.
نویسندگان در کنار ادعای خود مبنی بر اینکه جغرافیا و فرهنگ هیچ یک نمی تواند توضیح دهنده فاصله میان نقاط همسایه آمریکا و مکزیک باشد ، برای تقویت گفته خود مثال هایی از نقاط مشابه همانند کره جنوبی و شمالی را به میان آورده و ادعاهای ضمنی بزرگ تری را نیز مطرح می کنند، از جمله اینکه: وجود مشاوران متخصص و کارشناسان خبره در حالی که نهادهای تصمیم گیر شمول گرا نباشند، فایده ای برای توسعه کشور نخواهد داشت.
اما چرا شمولگرایی نهادهای سیاسی به کامیابی می انجامد؟ به ادعای نویسندگان، این موضوع از چند مسیر به توسعه و موفقیت می انجامد. از جمله اینکه شمولگرایی سیاسی، شمولگرایی اقتصادی را به دنبال خواهد داشت و قوانین فراگیرنده، از حقوق فردی و تلاش ها و سرمایه گذاری های افراد مختلف حمایت می کنند و با تشویق انگیزه های تک تک اعضای جامعه و بهبود محیط کسب و کار ، احترام به حقوق مالکیت و مالکیت فکری ، تشویق ابداع و کارآفرینی و... به رشد و توسعه کشور منجر می شوند.
عاصم اوغلو در مصاحبه ای توضیح می دهد که نکته اساسی اینجاست که کشورها زمانی پیشرفت می کنند که قوانین سیاسی و اقتصادی را طوری ساخته باشند که ظرفیت های هر شهروند را در جهت نوآوری ، سرمایه گذاری و پیشرفت ، آزاد کرده باشند.

متن کامل گزارش به pdf

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: