سه شنبه, 08 تیر 1400 11:37

پنج فاکتور احتیاط در بورس

  آیا مانعی بر سر راه رشد قیمت‌ها در بازار سهام وجود دارد؟

با رشد ۴۲/ ۰درصدی شاخص کل بورس تهران در معاملات روز دوشنبه، ۸ روز متوالی است که شاهد صعود میانگین وزنی قیمت‌ها در تالار شیشه‌ای هستیم. در این میان طی روزهای اخیر شک و تردید در معاملات این بازار احساس می‌شود و سرمایه‌گذاران با این سوال مواجه هستند که آیا مانعی بر سر راه رشد آهسته و پیوسته قیمت‌ها در بازار سهام وجود دارد؟

 

هر چند هشت روز متوالی است که شاخص سهام در مسیر صعودی حرکت می‌کند و این نماگر از کف ثبت شده در ۳ خرداد، ۵/ ۱۳درصد فاصله گرفته است اما طی روزهای اخیر شک و تردید در معاملات این بازار احساس می‌شود. فضایی که سبب شد طی دو روز کاری گذشته، شاهد افزایش نسبی فشار فروش در ابتدای معاملات باشیم. روز گذشته نیز شاخص کل پس از افت صبحگاهی، مجددا به مدار صعودی بازگشت و در پایان با ثبت رشد ۴۲/ ۰ درصدی به یک میلیون و ۲۴۳ هزار واحد رسید. کارشناسان بورسی بارها در این خصوص هشدار داده‌اند که سرمایه‌گذاران با ذوق‌زدگی مجددا سرمایه‌های خود را به خطر نینداخته و با احتیاط و تحلیل بیشتری وارد بازاری شوند که اصلاح آن ۱۰ ماه به درازا کشیده بود. در حال حاضر به نظر می‌رسد عواملی همچون توقف نسبی صعود قیمت‌ها در بازارهای جهانی، کمرنگ بودن انتظارات افزایشی در بازار ارز، نامشخص بودن تیم اقتصادی دولت سیزدهم و خط مشی آن درخصوص بازارها، ابهامات پیش‌روی مذاکرات احیای برجام و همچنین عدم ورود جریان قوی پول‌های حقیقی به بازار مواردی هستند که لازم است مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار گیرند. در شرایط فعلی و حتی در صورت تداوم صعود قیمت‌ها، بعید است همانند دوره صعودی سال گذشته شاهد رشد دسته‌جمعی قیمت‌ها باشیم.

بر مدار آرامش

 

چند وقتی است که بازار سهام برخلاف ماه‌های گذشته با امیدواری بیشتری نسبت به قبل معاملات خود را پی گرفته است. در حالی که تا همین چند هفته پیش ارزش معاملات هر روز کمتر و کمتر می‌شد و افق روشنی پیش روی کاسته شدن از فشار عرضه در صف‌های فروش وجود نداشت، حالا نه تنها حجم این صف‌ها از کلیت دادوستدهای بازار سهام کاسته شده که در بسیاری از نمادها نیز کم و بیش شاهد شکل‌گیری صف‌های خرید بوده‌ایم، همین امر سبب شده تا با نزدیک شدن به فصل مجامع و کاسته شدن از ریسک‌های سیاسی مشرف بر کلیت اقتصاد کشور، بورس و فرابورس روزهای بهتری را نسبت به قبل تجربه کنند و به تبع همین امر اقبال سرمایه‌گذاران خرد نسبت به این بازار در مقایسه با روزهای رکودی بیشتر شود.

 

در حالی که تا همین چند وقت قبل شاخص بورس تهران هر روز سطح دیگری را از دست می‌داد و در کانال یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد پایین‌تر می‌رفت؛ حتی برای مدتی به کانال یک میلیون واحدی نیز چنگ زد، حالا پس از گذر مدتی کوتاه این نماگر نه تنها از دست و پا زدن در پله یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی فراتر رفته بلکه با شکستن مقاومت تکنیکال به گمان بسیاری از کارشناسان و فعالان حقیقی و حقوقی بازار سرمایه منتظر فتح سطوح بالاتر است.

 

طبیعتا چنین رویکردی طی روزهای اخیر توانسته خود را در اعداد و ارقام به ثبت رسیده در این بازار نشان دهد و در حالی که ارزش معاملات خرد تا همین چندی قبل به زحمت به حدود ۲ هزار میلیارد تومان می‌رسید طی روزهای اخیر از ۵ هزار میلیارد تومان نیز فراتر رفته است. در این میان اگر چه دست به دست شدن سهام نتوانسته به شکلی پایدار خالص خرید حقیقی را مثبت کند با این حال مقایسه به ثبت رسیده در بازار سهام به خوبی نشان از آن دارد که در بسیاری از روزهای معاملاتی اخیر حقوقی‌ها نسبت به ماه‌های قبل خیلی کمتر از قبل اقدام به خرید سهام از اشخاص یاد شده کرده‌اند.

 

در همین راستا روز گذشته پیشی گرفتن تقاضا از عرضه سبب شد نسبت خالص خرید حقیقی در بورس از ۱۶۱ میلیارد تومان فراتر برود. بر این اساس معاملات روز دوشنبه اگرچه با رشد اندک شاخص بازار یاد شده (۴۲/ ۰درصد) به پایان رسید اما سمت و سوی تقاضا در تمامی نمادها یکدست نبود. بررسی معاملات سرمایه‌گذاران خرد بازار سهام حکایت از آن دارد که این اشخاص در روز گذشته بیشتر سرمایه وارده به بازار را به خرید نماد «شستا» از گروه چند‌رشته صنعتی اختصاص داده‌اند و اگر سطح تقاضا در این گروه تا سطح ۹۷ میلیارد تومان افزایش نمی‌یافت، خالص خرید حقوقی از ۵۷ میلیارد تومان فراتر نمی‌رفت.

دلایل خوش‌بینی بازار

 

اما چرا بازار سهام تا این حد نسبت به روزهای پیش رو به یکباره خوش‌بین شده است و در حالی که تا همین چندی قبل بسیاری از مردم مصرانه تلاش می‌کردند سهام خود را بفروشند، بازار سرمایه برای همین افراد نیز جذاب شده است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت همان‌طور که در بسیاری از گزارش‌های قبل مورد بررسی قرار گرفت، رشد قابل‌توجه قیمت‌ها در بازارهای جهانی، آن هم در حالی که قیمت بسیاری از سهام ازجمله نمادهای دلاری در بورس تهران کاهش می‌یافت، سبب شد تا استعداد رشد قیمت سهام پس از یک ریزش سهمگین که از نیمه دوم سال ۹۹ به بعد شکل گرفت، رفته رفته در بازار سرمایه فراهم شود. این مهم در حالی روی داد که افت قابل‌توجه قیمت دلار از میانه کانال ۳۲ هزار تومانی تا محدوده ۲۲هزار تومان دیگر تداوم نیافت و آنچه با روی کار آمدن بایدن در کاخ سفید به عنوان کاهش ریسک‌های سیاسی در ایران ارزیابی می‌شد با افتادن مذاکرات اتمی به دام پیچیدگی و اختلاف توانست بر رشد قیمت ارز نیز اثر بگذارد.

 

تمامی اینها در حالی روی داد که در طول ۱۰ ماه اخیر ازدیاد تغییرات قوانین و دستورالعمل‌ها هم در اقتصاد و هم در بازار سرمایه دست به دست واهمه‌های ایجاد‌شده از قیمت‌گذاری دستوری داد و توانست تاثیر منفی بر رویکرد سرمایه‌گذاری فعالان بازار سهام داشته باشد. این در حالی است که از ابتدای سال جاری تصمیمات غلطی همچون دامنه نوسان نامتقارن اصلاح شد و در حالی که وضعیت بازار همچنان نشان از ناامیدی مردم داشت سیاستگذار میزان دخالت خود در بازار سرمایه را کاهش داد. پس از آن نیز با روشن شدن حاصل انتخابات ریاست‌جمهوری از نا‌اطمینانی فعالان بازار سرمایه نسبت به آینده این بخش از اقتصاد کشور کاسته شد. در رویارویی با فصل مجامع و افتادن در مسیر تقسیم سود شرکت‌ها به‌طور سنتی که خوش‌بینی فعالان بازار را در پی دارد زمینه‌های رشد قیمت در بستر یاد شده فراهم و تشدید شد. دقیقا به همین دلیل بود که منفی‌ترین بهار بازار سرمایه که عقبگرد ۶/ ۱۰ درصدی میانگین قیمت‌ها در بورس را حاصل کرده بود، در روزهای پایانی خود به تدریج تغییر جهت داد. در واقع تغییر رویکرد به بازار سهام به افزایش تقاضا در این بازار انجامید. هم‌اکنون با این تغییرات فضای ناامیدانه معاملات سهام نیز جای خود را به افزایش تحلیل‌های خوش‌بینانه داده و پیگیری روند صعودی بازار گمانه‌زنی‌ها در مورد صعود قیمت‌ها را داغ کرده است.

آن روی سکه شانس

 

 تمامی این خوش‌بینی‌ها و تغییرات رخ داده طی یک ماه اخیر این سوال را برانگیخته است که آیا رشد قیمت‌ها در بازار سرمایه مانعی بر سر راه خود دارد؟ آیا پس از فصل مجامع نیز بازار به همین شکل آهسته و پیوسته به رشد خود ادامه خواهد داد؟ آیا برای تداوم روند صعودی یا تشدید آن در هفته‌های پیش رو عوامل منفی را می‌توان متصور بود؟

 

شاید بتوان جواب سوالاتی از این دست را این‌گونه داد. طبیعتا در هر بازاری که عوامل مثبت تقویت می‌شود عوامل منفی نیز حضور دارند که یا از اثر آنها کاسته شده یا از سوی بازار نادیده گرفته می‌شوند. برای مثال در همین یک سال گذشته که بورس تهران فراز و نشیب قابل‌توجهی را در بحث عرضه و تقاضای سهام شاهد بود، مهم‌ترین عامل رشد پرشتاب و سقوط غیرمنتظره قیمت‌ها در همین عوامل منفی نهفته بود که به سبب خوش‌بینی زیاد مردم و کارشناسان به چشم هیچ کس نمی‌آمد.

 

در شرایط کنونی اما اوضاع مانند سال ۹۹ بد نیست. در این مدت اگرچه عواملی منفی در اقتصاد جهانی یا فضای داخلی وجود داشته است، با این حال هیچ عاملی آن‌قدر مخرب نبوده که بتوان افزایش بهای سهام آن هم به شکل فعلی را ناشی از تقاضای هیجانی در بازار مربوطه دانست. اما مساله اینجاست که در همین بازار نیز عوامل منفی وجود دارد که نادیده گرفتن آنها می‌تواند منجر به ضرر و زیان فعالان بازار سهام شود.

 

نخست آنکه حضور فعالان بازار سهام مانند گذشته در این بازار نیست و عدم اعتماد به ساز و کار سهام پس از یک ریزش بیش از ۵۰ درصدی در نماگر اصلی بورس، قدرت ریسک‌پذیری آنها را کاهش داده است. از سویی دیگر اگرچه رخوت بازارهای موازی از جذابیت رقبای سهام کاسته است با این وجود مشخص نبودن آینده اقتصاد کشور و ناپایداری گمانه‌زنی‌ها درخصوص تیم آینده دولت سیزدهم سبب شده تا تمایل به خرید سهام آنچنان که باید در این مقطع از فعالیت بازار سرمایه افزایش پیدا نکند.

 

در حال حاضر بسیاری از فعالان بازار بر این باور هستند که در صورت تداوم تورم در دولت بعدی راه بازار سهام برای تداوم صعود تورمی هموار خواهد شد. این مساله به آن معناست که بازار سرمایه در چهارسال پیش‌رو نیز به سمتی خواهد رفت که به موجب آن غالب روندهای صعودی شکل گرفته در سهام یا ناشی از تقاضای سفته‌بازانه خواهد بود یا به سبب تغییر در قیمت ارز شکل می‌گیرد. همین امر سبب شده تا دست‌کم در بین فعالان اقتصادی تیم اقتصادی سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور بعدی از اهمیت زیادی برخوردار باشد.

 

نکته قابل‌توجه دیگر این است که قیمت دلار به عنوان یکی از مهم‌ترین فاکتورهای شکل‌دهنده به قیمت سهام در طی سال‌های اخیر اثر روانی بالایی در میان فعالان بازار سرمایه پیدا کرده و همین اثر روانی باعث شده تا چگونگی تحولات آن نقشی عمده در تحلیل قیمت سهام داشته باشد. این عامل در حال حاضر اگر چه توانسته با تثبیت در کانال ۲۴ هزار تومان از انتظارات منفی موجود در بازار سهام بکاهد اما در صورتی که در همین سطح تثبیت شود ممکن است توجیه‌پذیری رشد قیمت سهام در این بازار را کم کند.

 

در میان تمامی این عوامل اگر بخواهیم به نکته مهم دیگری اشاره کنیم حتما باید به این نکته توجه داشته باشیم که وزن قیمت‌های جهانی در تحلیل قیمت سهام از اهمیت بسیاری برخوردار است. از آنجا که بخش عمده‌ای از ارزش بازار سهام (بیش از ۶۰ درصد) مربوط به شرکت‌های کامودیتی‌محور است، تاثیر قیمت‌های جهانی بر بازار سهام بالاست. همین امر سبب می‌شود تا به طور سنتی چشم تحلیلگران داخلی به بازارهای جهانی کالاهای اساسی باشد و از داده‌های به دست آمده از این بازار به شدت استفاده کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که هم‌اکنون به دلیل رشد قابل‌توجه قیمت این دارایی‌ها، چند وقتی است که رشد قیمت‌ها در بازارهای جهانی نیز متوقف شده که می‌تواند سبب کاهش شتاب رشد سودآوری شرکت‌های بورسی شود.

 

اما پنجمین عامل که در این مسیر می‌تواند بازار سرمایه را تهدید کند، ابهامات مربوط به روند مذاکرات احیای برجام است که می‌تواند با محدود کردن تعامل با اقتصاد جهانی، انتظارات تورمی را تقویت کند و هزینه‌های مبادله را نیز همچنان در سطحی بالا نگه دارد. طبیعتا به ثمر نرسیدن این مذاکرات که هم‌اکنون سیگنال‌های به مانع خوردن آن نیز از سوی طرفین برجام به گوش می‌رسد، می‌تواند با سلب عواید ناشی از برداشته شدن تحریم بر آینده شرکت‌ها و همچنین درآمدزایی آنها اثر منفی بگذارد. از این رو به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران باید با در نظر گرفتن تمامی ریسک‌‌های موجود (چه مثبت و چه منفی) اقدام به چینش پرتفوی سرمایه‌گذاری خود کنند و از ذوق‌زدگی پرهیز کرده و نگذارند مجددا پای شبه کارشناسان به تصمیمات آنها باز شود.

دنیای اقتصاد

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: