×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 93
شنبه, 08 خرداد 1395 11:20

علی سرزعیم درباره رئیس مجلس دهم: عارف یا لاریجانی

نوشته شده توسط

علی سرزعیم

با نزدیک شدن شروع به کار مجلس جدید، بحث اینکه آیا آقای عارف یا آقای لاریجانی به ریاست مجلس برسند داغ شده است و استدلالاتی به نفع هر کدام عرضه می‌شود. مهمترین استدلالاتی که به نفع آقای عارف مطرح است این است که حضور ایشان نماد شروع تغییرات مثبت در حاکمیت خواهد بود و مردم را به ادامه اصلاحات راغب می‌کند. در مقابل موافقین آقای لاریجانی معتقدند که حضور آقای عارف احتمالا حساسیت‌هایی را در حاکمیت برخواهد انگیخت و روند کارشکنی علیه مجلس جدید شروع خواهد شد. همچنین حضور آقای لاریجانی موجب خواهد شد تا شقاق بین بخش تندرو و بخش معتدل جناح محافظه‌کار جدی‌تر و گسترده‌تر شود. در عین حال حضور آقای لاریجانی نمادی از تداوم وضع گذشته است و یک نوع دلسردی را در میان هواداران اصلاح‌طلبان به وجود خواهد آورد. در سطح فردی نیز هر کدام انگیزه زیادی دارند تا در این منصب حضور یابند زیرا باید بین کسی که رئیس یک قوه است و در جلسات مهم مسئولان نظام شرکت می‌کند و نماینده ساده‌ای که نقش مهمی در نشست‌های سیاست‌گذاری و رسمی ندارد دست به انتخاب بزنند. روشن است که هر کس به طور طبیعی به انتخاب رئیس مجلس شدن تمایل داشته باشد. نکته دیگر آنست که تقابل میان آنها برای هر دو زیان بار است. هر کدام که در رقابت علنی شکست بخورند اعتبار سیاسی زیادی را از دست می‌دهند. با این وصف انتخاب بهینه چیست؟
به نظر می‌رسد تمایل جامعه، احزاب سیاسی و هر دو نامزدها به وزن کشی در انتخاب رئیس مجلس باشد یعنی آنها تمایل دارند با رقابت علنی با هم بتوانند درکی از وزن سیاسی خود در مجلس پیدا کنند. جامعه ما، جوانان و حتی بسیاری از فعالان سیاسی از این امر استقبال می‌کنند. در مقابل این گرایش رایج در جامعه باید گفت که سیاست بیش از آنکه عرصه زورآزمایی باشد عرصه بده بستان است. معنای این حرف آنست که باید بیش از آنکه به فکر شکست دادن رقیب بود به فکر آن بود که چه امتیازاتی می‌توان داد و چه امتیازاتی می‌توان گفت. الگوی مذاکرات هسته‌ای الگویی مناسبی پیش روی ماست که چگونه می‌توان نتایج برد-برد تعریف کرد و با عدول از مطالبات حداکثری به نتایجی بهتر از آنچه که از زورآزمایی می‌توان رسید دست یافت. جامعه ما متاسفانه نگاه انقلابی به کل عرصه سیاست دارد و پدیده انقلاب اسلامی را که در آن انقلابیون با عدم رضایت به کنار آمدن با رژیم شاه به پیروزی رسیدند را به کل عرصه سیاست بسط می‌دهند. متاسفانه پیروزی لیست امید در انتخابات هفتم اسفند نیز این روحیه را بیشتر تشدید کرده و این ذهنیت که می‌توان با بده بستان به منافع بیشتری رسید را تضعیف کرده است. به اعتقاد نگارنده باید به مسئله اینگونه نگاه کرد. آمدن آقای عارف به عنوان رئیس مجلس چه منافعی می‌تواند برای اصلاح طلبان داشته باشد؟ چه امتیازات بیشتری می‌توان دریافت کرد تا آقای لاریجانی بر کرسی ریاست مجلس بنشیند؟ تغییر نوبتی ریاست مجلس در هر سال چگونه است؟ چگونه می‌توان از جناح محافظه‌کار امتیازاتی برای پیشبرد اصلاحات گرفت تا این پست را مثلاً یک سال واگذار کرد؟ مگر نه آنست که هدف از روی کار آوردن آقای عارف پیشبرد اصلاحات است؟ این کار جز با مذاکرات علنی و شفاف میان اصلاح طلبان و محافظه‌کاران میسر نخواهد شد و نباید اجازه داد مسئله به انتخابی شخصی میان دو نفر تنزل یابد. همانگونه که در کشورهای پیشرفته احزاب با هم به طور شفاف جلسات مذاکره برقرار می‌کنند تا ائتلافی ایجاد کنند و دولت تشکیل دهند، ما نیز نیاز داریم تا احزاب و جناح‌هایمان بتوانند با هم رایزنی کنند و بده بستان نمایند. تنها در این صورت است که نتیجه‌ای مشابه برجام در عرصه داخلی به ارمغان می‌آید و منطق مذاکره با مخالف به اصلی رایج در سیاست کشور تبدیل می‌شود. به امید آن روز

منبع: روزنامه جهان صنعت، 4 خرداد 1395

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: