پنج شنبه, 19 اسفند 1400 12:07

بیانیه انجمن اقتصاددانان ایران در مورد اهمیت شایسته سالاری

نوشته شده توسط

بیانیه انجمن اقتصاددانان ایران در مورد اهمیت شایسته سالاری و انتقاد از تصمیمات و اظهار نظرهایی که باعث مهاجرت نخبگان و خروج سرمایه از کشور می‌شود

 

مسئولان محترم و شهروندان گرامی

موضوع: اهمیت شایسته‌سالاری، عدم تبعیض و فراهم‌سازی بستر و فضای مناسب برای فعالیت سرمایه‌های انسانی و فیزیکی و پرهیز از تصمیمات و اظهاراتی که خواسته و ناخواسته موجب مهاجرت نخبگان و خروج سرمایه‌ها از کشور می‌شود 

 

در شرایطی که فشارهای اقتصادی کمرشکنی بر دوش مردم سنگینی می‌کند و تحریم‌های ظالمانه غرب در دهه اخیر به حداکثر خود رسید، ضرورت تقویت همدلی، امیدواری، همبستگی و حس تعلق‌خاطر به کشور بیش از پیش احساس می‌شود. هر یک از ما به نسبت سهم و نقش خود در قبال کشور و مردم، مسئول هستیم. مبادا رفتار و تصمیمات موجب نفاق، اختلاف بیشتر، دلسردی، عزلت، خروج و هر آنچه که مورد هدف تحریم‌های ظالمانه بوده است، گردد و مردم را ناامید و رویگردان کند.

 

انجمن اقتصاددانان ایران بنا به مسئولیت اجتماعی خود تلاش دارد تا مکانی برای گفتگو و تعامل فراگیر باشد و با اظهارنظرهای سیاستی مختلف به صورت پیوسته مسائل مهم و مرتبط با توسعه و اقتصاد کشور را بررسی کند و به عنوان یک نهاد علمی و مدنی‌، در کنار مردم و بخش خصوصی، برای بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور تلاش کند. 

 

عوامل و مولفه‌های مهم نهادی و غیراقتصادی بر اقتصاد و وضعیت رفاهی جامعه اثرگذار هستند که یکی از آنها مناسبات حاکم بر شیوه بکارگیری نیروی کار و سرمایه و مهیا کردن شرایط مناسب برای فعالیت‌ آنها است. بهبود محیط کسب و کار فقط برای به کارگیری سرمایه نیست بلکه برای فعالیت نیروی انسانی نیز بسیار مهم است.

 

اصلی‌ترین عامل تولید، نیروی انسانی است که هر دو صاحبان نیروی کار و سرمایه را دربر می‌گیرد و در واقع سرمایه چیزی غیر از انباشت و تبلور تلاش‌های فیزیکی و فکری نیروی کار نیست. اگر شرایط و زمین بازی برای فعالیت اقتصادی مهیا نباشد یا نسبت به کشورهای دیگر ضعف و کمبودهای اساسی داشته باشیم، تمایل به مهاجرت و ترک کشور تشدید می‌شود. با توجه به اینکه تحرک‌پذیری نیروی کار و سرمایه بسیار بالا و بیشتر از دهه‌های پیش شده است، باید در گفتار و کردار خود بسیار حساس و محتاط بود تا عامل مهاجرت نخبگان و آسیب‌زدن به آینده کشور نشویم.

 

راز موفقیت کشورهای پیشرفته به لحاظ اقتصادی، تقویت انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی و شایسته‌سالاری واقعی است، در کشور ما اگر چه در تمام اسناد بالادستی و قوانین از جمله قانون اساسی بر شایسته‌سالاری و شایسته‌گزینی تاکید شده است اما در عمل شاهد انحراف هشدار دهنده از آن هستیم. 

 

شایسته‌سالاری موجب افزایش بهره‌وری نیروی‌کار و سرمایه می‌شود و بر رفاه آنی و بین‌نسلی افراد و خانوارها اثر مثبت دارد زیرا اگر پرداختی به نیروی کار متناسب با میزان ارزش افزوده و بهره‌وری باشد، از یک سو درآمد افراد افزایش می‌یابد و از سوی دیگر به واسطه تولید کالا و خدمات بیشتر، رفاه را برای آحاد جامعه به ارمغان می‌آورد. شایسته‌سالاری منافع سرشار اجتماعی و خیر جمعی را در بردارد.

 

اثر ناشایسته‌گزینی نه تنها بر بهره‌وری کنونی اثرگذار است بلکه اثر جبران‌ناپذیر بین نسلی را موجب می‌شود و کشور را از ذخایر و سرمایه انسانی تهی می‌کند، خانواده‌ها انگیزه‌ای برای تحصیل فرزندان خود نخواهند داشت، کودکان و جوانان با دیدن سرنوشت شایسته‌ها بی‌انگیزه می‌شوند و از استعداد خود بهره ‌نمی‌گیرند چرا که سرنوشت آنها را آینه آینده خود می‌دانند. مهاجرت نخبگان و خروج سرمایه وسوسه‌کننده می‌شود یا موجب عزلت‌نشینی و خانه‌نشینی شایستگان می‌گردد. 

 

علاوه بر این، ناشایسته‌گزینی اثرات روحی و روانی بر جامعه تحمیل می‌کند، جامعه را سرخورده و از تلاش و تحمل سختی‌ها و دشواری‌ها باز می‌دارد و سرمایه اجتماعی که برای توسعه به آن نیاز داریم تضعیف و تخریب می‌شود.  

برخی از نمودهای عینی شایسته‌سالاری و فراهم نمودن فضای امن، آزاد و مناسب برای فعالیت صاحبان نیروی کار و سرمایه عبارتند از: 

1 انتخاب و گزینش مدیران و مسئولان به نحوی که تعقل و تخصص آنها مورد قبول جامعه باشد، که تضمینی برای کاهش هزینه‌های هنگفت و جبران‌ناپذیر ناشی از تصمیمات اشتباه است. 

2 انتخاب کارمندان، قضات و اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها به نحوی که بیشترین بهره‌وری را در جهت تأمین اهداف به همراه داشته باشد همانا دموکراسی و آزادی آکادمیک و علمی، موجب رشد و پیشرفت درونزا و پایدار خواهد بود.

 

3 ایجاد فضای مناسب کار برای نیروی انسانی که شفافیت، آزادی بیان و نظر، اندیشه و نقد، رقابت‌پذیری سالم، انگیزه‌زا، عدالت در فرصت‌های برابر و ارزیابی بر اساس بهره‌وری، باشد تا موجب بیشترین تولید، اعتماد، احساس تعلق خاطر و عِرق به کشور، تلاش بیشتر و ارتقاء سطح دانش و مهارت، تعامل به‌جای تعارض و ارتقاء سرمایه انسانی و اجتماعی و جلوگیری از فرار نخبگان شود. 

 

4⃣حفاظت از مالکیت خصوصی، ایجاد فضای امن و کم ریسک برای سرمایه‌گذاری و پرهیز از دخالت‌های ناموجه و مداخلات هجومی، غیرقانونی، افزایش نااطمینانی و شوراندن مردم و افکار عمومی علیه صاحبان سرمایه و نمایندگان بخش خصوصی به نحوی که فضای رقابتی تقویت شود، روال مناقصه و مزایده سالم و عاری از فساد برگزار شود و از فرار انواع سرمایه‌ها جلوگیری شود. صاحبان سرمایه زیرساخت کشور را می‌سازند، نیازهای کالایی و خدماتی را تامین می‌کنند، اشتغال ایجاد و به نیروی کار دستمزد می‌دهند، برای تامین کالاهای عمومی مالیات می‌پردازند و یک خدمتگزار واقعی برای مردم و نظام هستند. سرمایه‌گذاران و کارآفرینان باید احساس کنند که اهمیت وجود آنها درک می‌شود و نباید دلزده شوند و اختلاف، انفصال و نفاق بین مردم و سرمایه‌گذاران واقعی ایجاد شود. مبادا تصمیمات عجولانه اظهارنظرهای نسنجیده ما باعث گسست بین اصناف گوناگون، بین مردم و سرمایه‌گذاران و گروه‌های مختلف شود که در آن صورت قابل جبران نخواهد بود. 

5⃣ کیفیت نهادی و ایجاد فضای رقابتی با به حداقل رساندن مجوزها و گزینش‌هایی که بهره‌وری در سطح جامعه، چه برای نیروی کار و چه برای سرمایه، را کاهش می‌دهد و ایجاد انحصار می‌کند. 

6⃣ ایجاد فضای گفتگوی فراگیر احترام‌آمیز توأم با ارج‌گذاری به هر کسی که طی سالیان گذشته به کشور و مردم خدمت کرده و پرهیز از تخریب سرمایه‌های اجتماعی و قضاوت‌های احساسی و نابجا به نحوی که شاهد احساس خوشایند و تعلق خاطر به خانواده‌ بزرگ کشور باشیم. در این صورت است که نور امید در دل جوانان و همه اقشار کشور زنده می‌ماند و هنجارهایی از نوع خدمت واقعی، از خودگذشتگی و غیره رنگ نمی‌بازد. چرا که تخریب یک فرد فقط باعث دلسردی آن فرد نمی‌شود بلکه دلسردی جمعی زیاد را به همراه خواهد داشت. 

7⃣ حاکمیت قانون، برخورد عادلانه و قانون‌مدارانه منتج از عقلانیت و خرد جمعی با نیروی انسانی و صاحبان سرمایه و پرهیز از دوگانگی و تبعیض، آزادی عمل، کیفیت حقوقی و وجود نهاد قضایی غیرفاسد، می‌تواند از مهاجرت سرمایه انسانی و خروج سرمایه مادی جلوگیری کند. 

8⃣ ثبات در تصمیمات، پرهیز از تصمیمات خلق‌الساعه و تغییر مکرر قوانین و مقررات، اعتماد اجتماعی را افزایش می‌دهد و از سردرگمی و خروج جلوگیری می‌کند. 

9⃣ شایسته‌سالاری باید خودش را در پرداخت حقوق و دستمزد متناسب نیز نشان دهد، کسانی که سال‌ها برای کسب مهارت و دانش تلاش کرده‌اند باید بتوانند دستمزدی متناسب و معقول بگیرند و گرنه موجب سرخورده شدن آن‌ها و بی‌انگیزه شدن خانوارها در تحصیل کودکان خود و کلا تهدید بین‌نسلی می‌شود. عدالت در پرداخت نیز به معنی پرداخت به تناسب بهره‌وری نیروی کار ماهر و تأمین حداقل معیشت گروه‌های کم‌بهره‌ور است و نه برابری مطلق دستمزد. افراد بهره‌ور و سرمایه‌های انسانی هستند که موجب تولید ثروت، پیشرفت و رشد می‌شوند و دیگران از اثرات سرریز مثبت آن بهره‌مند می‌شوند.

 

با توجه به آنچه گفته شد و وجود شواهدی از تصمیمات و اظهارنظرهای مسئولان در دولت و مجلس که حتی به گونه‌ای اظهار می‌شود که هر کس خواست از کشور برود بیکاران را جایگزین آنها می‌کنیم که نتیجه حتمی آن خروج نخبگان و فرار سرمایه‌ها، بسیار تهدیدکننده، به مرور کشور را از سرمایه‌های ارزشمند انسانی و مادی خالی می‌کند، انجمن اقتصاددانان ایران از حاکمیت، مسئولین و مردم در هر کسوتی تقاضا دارد با ایجاد فضای مفاهمه و گفتگوی فراگیر اجتماعی در مورد هنجارهای یادشده، مطالبه، حمایت و عمل به آن و حساسیت نشان دادن به تصمیمات و اظهارات دافعه‌برانگیز و آینده‌برانداز کشور، کمک کنیم که مهاجرت و خروج سرمایه به حداقل برسد و وضعیت تولید درونزای ملی بهبود یابد تا امید، احساس تعلق و همراهی در بین مردم افزون شود. 

 

آرزوی سرافرازی برای مردم، مسئولین و ایران عزیز

 

انجمن اقتصاددانان ایران 

15 اسفند 1400 

@IR_Economists_A

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید:

1 نظر

  • پیوند نظر درویش علی کولاییان جمعه, 20 اسفند 1400 12:07 ارسال شده توسط درویش علی کولاییان

    طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد!

    گناه صاحب این قلم اینجا انتساب تقصیری نابخشودنی به جامعه اقتصاددان کشور است ، تقصیری که به مدت نیم قرن ادامه داشته و هنوز هم ادامه دارد .
    در طول این مدت چرخ معیشت دولت در ایران بطور عمده با درآمدهای حاصله از نفت و گاز چرخیده است . از همان نگاه اول این وضعیت خلاف قوانین جامعه شناسی است چرا که دولت های هر کشور همیشه مواجب(مالیات!!) بگیر مردمان کشور خویشند و همین واقعیت هست که دولت و مردم را به هم پیوند می زند و به هم وابسته می کند . کا ر مردم در ابعاد ملی و همچنین مال مردم معیشت دولت و حکومت را برآورده میکند و بایستی نیز اینگونه باشد . اما در موضوع نفت و گاز ، کار توسط عده یی صورت می گیرد که در مقایسه با جمعیت نیروی کار در ابعاد ملی حدود صفر است . مالیه هنگفت حاصل از کار این عده قلیل ، از قضای روزگار عمده معیشت دولت ها در نیم قرن اخیر شده است و لقب " غیر مالیاتی بدان داده شد . این اصطلاح را اقتصاددانان ما سکه زدند و فقط بر اساس عادتی تاریخ گذشته بر زبان آوردند و آن را اینگونه به مردم و به دانشجویان شان نیز همیشه معرفی کرده و باز هم می کنند . در وضع غیر مترقبه جهان و انرژی در عصر ما ، اقتصاددانان ما شاید بزرگترین اشتباه را مرتکب شده اند . اقتصاددانان به جای بخشیدن نام مالیات مستقیم به این مالیه عظیم ، هویت نادرست درآمد غیر مالیاتی بدان بخشیده اند .
    بله عناصر شایسته و شایستگان مردم ، در شرایط درست قابل تشخیص می شوند . اقتصاددانان ایرانی با تعریف نادرست از درآمدهای هنگفت نفت وگاز چشم بندی بر چشم مردم زده اند و نگاهشان را به واقعیت های مالی نفت و گاز و قدرت در عین حال خطرناک آ ن در جامعه ما بسته اند .
    اجازه می خواهم که خطاب به اقتصاددانان ایرانی بگویم : لطفاً چشم بندی که بر چشم مردم زده اید را از چشم مردم باز کنید و اجازه دهید درآمدهای نفت و گاز چون دیگر آیتم های مالیاتی درک شود و مبلغ سرانه آن در شکل قبض و رسیدی سالیانه برای هر خانوار ایرانی و مطابق سهم هر کدام هر سال شرف صدور پیدا کند !