یک منبع اصلی تامین انرژی چین منطقه خاورمیانه است. آمریکا علاقه‌مند است و انگیزه دارد که در منطقه خاورمیانه حضور داشته باشد تا در صورت لزوم عرضه انرژی به چین را کنترل کند. علاوه بر مقوله انرژی، در دهه گذشته حضور چین از نظر سرمایه‌گذاری و تسخیر بازارهای منطقه پیشرفت زیادی داشته است و می‌رود تا جای آمریکا را از نظر سرمایه‌گذاری و بازارهای کالا و خدمات در منطقه بگیرد. آمریکا از اینکه چین جایگزین آن در منطقه شود و همچنین از اینکه در استفاده از منابع انرژی منطقه حضور نداشته باشد، قطعا راضی نیست. حضور قوی آمریکا در خاورمیانه مستلزم ایجاد رابطه دوستانه با ایران است. جنگ و درگیری با ایران منطقه را به ناامنی می‌کشد و زمینه را برای حضور بیشتر چین فراهم می‌کند.

علاوه بر اهمیت منطقه خاورمیانه به لحاظ منابع انرژی و بازارهای آن، آن‌چنان‌که  ترامپ بارها گفته است تجربه چند جنگ در خاورمیانه، جنگ‌های عراق، افغانستان، و سوریه، با وجود هزینه‌های سنگین برای آمریکا دستاوردی نداشته است. بنابراین ترامپ از جنگ پرهیز می‌کند و علاقه‌مند به مذاکره و سازش با ایران است.

در سمت ایران، متحدان منطقه‌ای جمهوری اسلامی شامل حزب‌الله، سوریه و  حشدالشعبی به‌شدت تضعیف یا جمع شده‌اند. فقدان این متحدان ایران را از نظر بین‌المللی در موقعیت محدودتری نسبت به قبل قرار داده است. به علاوه شرایط اقتصادی در ایران بسیار بحرانی و شکننده است. خالص سرمایه‌گذاری ملی منفی شده است. بودجه عمرانی تقریبا صفر شده است. ذخایر صندوق‌های بازنشستگی ته کشیده است و هزینه حقوق تعداد روزافزون بازنشستگان، بار بودجه جاری دولت می‌شود. صادرات نفت به‌شدت محدود شده است. تولید نفت ظرفیت افزایش بیشتر از ۱.۵میلیون بشکه در روز را ندارد که حتی اگر آن افزایش هم اتفاق بیفتد و صادر شود، باز کفاف هزینه‌های جاری دولت را نمی‌د‌هد و کسری بودجه به هزار همت نزدیک خواهد بود که به تورم دامن می‌زند. 

کمبود فرآورده‌های نفتی، گاز و برق رو به افزایش است. توان تولید نفت و گاز رو به کاهش است. افزایش تولید نفت و گاز مستلزم سرمایه‌گذاری‌های سنگین دلاری و تکنولوژی است که هیچ‌کدام در دسترس نیست. تولید برق کفاف تقاضا را نمی‌دهد و خاموشی‌ها به‌خصوص خاموشی در صنایع، تولید را کاهش داده و در صورت افزایش خاموشی‌ها تولید مختل می‌شود و ممکن است بسیاری از واحدهای تولیدی تعطیل شوند. ظرفیت پالایشگاه‌های کشور جوابگوی تقاضای روزافزون سوخت‌های فسیلی نیست. بحران آب رو به تشدید است و ضرورت سرمایه‌گذاری در شیرین‌سازی و انتقال آب فزاینده است. زیرساخت‌های کشور اعم از راه، راه‌آهن، بنادر و فرودگاه‌ها و شبکه‌های آب و برق فرسوده شده‌اند و به نوسازی و توسعه نیاز دارند. تحریم‌ها، دستیابی تولیدکنندگان موجود به بازارهای جهانی و تبادل پول و تکنولوژی با خارج را مشکل ساخته است.

این شرایط سبب می‌شود سرمایه‌گذاران داخلی تمایلی به سرمایه‌گذاری نداشته باشند و حتی خروج سرمایه از کشوری که به‌شدت به سرمایه‌گذاری احتیاج دارد، افزایش می‌یابد. طبعا سرمایه‌گذاری خارجی هم با شرایط موجود و وجود تحریم‌ها به ایران وارد نمی‌شوند؛ همان‌طور که در چند سال گذشته نشده‌اند.

در مجموع این شرایط، فقر را در جامعه گسترش داده است و در صورت ادامه در آینده نیز بیشتر گسترش می‌دهد. گسترش بیشتر فقر همزمان با وجود اندک افرادی که از وجود تحریم‌ها ثروت‌اندوزی می‌کنند، تنش‌های اجتماعی را به وضع خطرناکی می‌رساند. در نتیجه می‌توان گفت مجموع شرایط گفته‌شده ایران را در شرایط بسیار سختی قرار داده و نیرویی به‌وجود آورده است که حاکمیت را به طرف مذاکره و توافق حرکت می‌دهد.

وقتی دو نیروی پیش‌برنده در دو سوی ایران و آمریکا طرفین را به سمت توافق حرکت دهد، احتمال توافق زیاد می‌شود. البته آمریکا توافقی خواهد خواست که امکان سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی در بخش‌های سودآور ایران را فراهم سازد. در واقع یکی از دلایل متوقف شدن برجام آن بود که اگرچه شرکت‌های اروپایی و چینی زیادی بعد از توافق برجام برای سرمایه‌گذاری به ایران آمدند، ولی چون ایران مانع سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی شد، آمریکا از توافق‌نامه خارج و با اهرم تحریم بقیه را هم از ورود به ایران یا حتی معامله با ایران منع کرد.

ولی از آنجا که ایران برای خروج از شرایط موجود به‌شدت به سرمایه‌گذاری در زمینه‌های مختلف نظیر نفت و گاز، پتروشیمی، پالایشگاه، فرودگاه، شبکه ریلی داخلی و ترانزیت، فرودگاه، بنادر، آب، صنایع معدنی و فلزی، ساختمان، بانک و بیمه، و خودروسازی احتیاج دارد، باید از تمایل شرکت‌های آمریکایی و غیرآمریکایی برای سرمایه‌گذاری و بهره‌برداری از پتانسیل‌های معدنی و جغرافیایی ایران با مشارکت منطقی استقبال کند.

البته نیروهایی هستند که علاقه‌مندند مانع توافق ایران و آمریکا شوند. نخستین و مهم‌ترین نیروی مخالف، اسرائیل و لابی‌های اسرائیل به همراه تندروها و جنگ‌طلبان داخل آمریکا هستند. آنها در تلاش خواهند بود که به طرق مختلف از درگیری نظامی ایران با اسرائیل، یا خرابکاری در ایران و تحریک ایران برای پاسخ‌گویی تا تحت تاثیر قرار دادن مستقیم مذاکره‌کنندگان آمریکایی تا شایعه‌پراکنی و پخش خبرهای دروغ مانع‌تراشی کنند. در داخل ایران نیز تندروها و افرادی که از شرایط تحریم بهره می‌برند، علاقه‌مند نیستند مذاکرات به نتیجه برسد. مجموع نیروهای مخالف مذاکرات در خارج و داخل ممکن است مانع توافق شوند؛ اگرچه احتمال موفقیت آنها احتمالا بیش از ۳۰درصد نباشد.

ولی اگر توافق حاصل شود، ایران باید از نظر نهادی شامل ساختار دولت، توان کارشناسی و مدیریتی در بدنه دولت، قوانین و مقررات اداری و قوه‌قضائیه آمادگی تعامل با دنیا و سرمایه‌گذاران علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در ایران را داشته باشد. بنابراین به‌موازات پیشرفت مذاکرات و کسب احتمالی نتایج، باید برای ایجاد ظرفیت جذب سرمایه‌گذاران و روان‌سازی سرمایه‌گذاری طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی کرد.

منبع: دنیای اقتصاد