مصاحبه از فرشته فریادرس
بعضا مجموعهای از عوامل خارجی و داخلی هستند که مانع از این میشوند که صنعت در ایران شکل بگیرد، در این حالت بدون صنعتیشدن، امکان توسعه وجود ندارد. دکترحسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگویی اختصاصی با «آرمان» به بیان مشکلات ساختاری اقتصادی ایران پرداخت و گفت: شواهد زیادی وجود دارد که اقتصاد کشور در یک فرآیند سراشیبی قرار گرفته است. آنچه باعث تاسف است اینکه در ایران ظرفیتهای بزرگی برای رشد و توسعه اقتصادی وجود دارد اما عوامل متعددی دخالت دارند تا تولید در ایران شکل نگیرد. در این راستا مجموعهای از عوامل خارجی و داخلی حضور دارند که مانع از این میشوند که صنعت در ایران شکل بگیرد. در این حالت بدون صنعتیشدن امکان توسعه وجود ندارد. کارگزاران خارجی به این دلیل مانعتراشی میکنند چرا که معتقدند اگر ایران صنعتی شود با توجه به ظرفیتهای بزرگی که دارد، تبدیل به قدرت بزرگ در منطقه خواهد شد. به همین دلیل مساله عدم انباشت سرمایه و سرمایهگذاری مفید در بخش صنعت در ایران هیچگاه شکل نگرفته است و معمولا در بخشهایی که مصرفی و خدماتی هستند؛ نمود پیدا کردهاند. وی در ادامه افزود: به عنوان نمونه اخیرا اعلام شد که واحد ذوب آهن در شمال افتتاح شد که سالانه مقدار زیادی میلگرد تولید میکند و این درحالی است که این تولید تنها در خدمت توسعه مسکن در ایران است. یعنی صنعت فولاد در ایران فعال است اما در خدمت توسعه صنعت نیست بلکه در خدمت توسعه مسکن است. این بحث جدی است که چرا صنعت فولاد در ایران، باید در خدمت تولید میلگرد، تیرآهن و ساختمانسازی باشد. در حالی که صنعت فولادی که در خدمت تولید صنعتی باشد، عمدتا میتواند معطوف به ساخت بقیه صنایع در ایران شود. به طوری که هماکنون نیز شاهدیم، بسیاری از کارخانههای داخلی کشور وابسته به واردات ورقهای فلزی از خارج هستند. کارخانه تولید اتوبوس وابسته به شرکت شهابخودرو که زیر نظر آستان قدس رضوی است که این واحد تولیدی چندین سال است که تعطیل شدهاند. چراکه چینیها ورق آهن برای تولید اتوبوس به ما نمیفروشند. چراکه در ایران تولید فولاد برای تأمین نیازهای بخشهای صنعت خودرویی ما نیست.
مشکل ساختاری اقتصاد ایران
راغفر با بیان اینکه هیچکدام از این مشکلات و نکات در برنامههای توسعه اقتصادی دیده نشده است، به آرمان گفت: این وضعیت ذاتی یک صد سال اخیر اقتصاد ایران است. اساسا یکی از ویژگیهای اقتصاد ایران رشد ناکافی این اقتصاد با همین ویژگی شناخته شده است. عدم رشد نامتوازن و کافی و تخصیص غلط منابع و افزایش داد و ستدهای سوداگرانه است که منجر به ایجاد یک اقتصاد ناکارآمد میشود و این اقتصاد ناکارآمد بستر مناسبی برای فسادهای مالی پدید میآورد. به عنوان نمونه گفته میشود که ما باید صنعت پتروشیمی داشته باشیم، اما این چه صنعتی است که تولید آن به صورت خامفروشی است و در اختیار دیگر کشورها قرار میگیرد که برای آنها ارزشافزوده زیادی دارد و در مقابل بسته نهایی آن را به کشورمان صادر میکنند. یا تولید معدن سنگ آهن در طبس که کارگر چینی در اختیار دارند و سنگ استخراج شده را به چین صادر میکنند و فرآوردههای که از این طریق تولید میشود را به خودمان میفروشند. این در حالی است که تکنولوژی لازم برای ساخت بسیاری از تولیدات و صنایع در کشور وجود دارد. اما سوال اینجاست که چرا این صنایع خارج از کشور تولید میشوند که باعث میشود کارگر ایرانی بیکار شود. همه اینها محصول بستر اقتصاد سیاسی فاسد است که مانع از صنعتی شدن ایران میشود. سالهاست که ظرفیتهای بزرگ رشد و توسعه اقتصادی به دلایل مختلف که اصلیترین آن فساد است از بین میرود.
ورود نهادهای غیراقتصادی
این استاد دانشگاه یکی از مشکلات اقتصادی کشور را ورود نهادهای غیراقتصادی به اقتصاد کشور قلمداد کرد و تصریح کرد: حضور نهادهای غیراقتصادی که وارد عرصه اقتصاد شده و یا به عبارتی حضور آنها در اقتصاد کشور مثل سم است. بروز انحصار در اقتصاد و کاهش قدرت رقابت بخش خصوص با نهادهای شبه دولتی و وابسته به قدرت، رکود عمیق اقتصادی حاکم بر کشور، بیکاری و... ناشی از ورود پدیدههای جدید به اقتصاد ناکارآمد کشور بوده است. چرا که ورود این نهادها ، مانع از حضور بخش خصوصی میشوند. اولا ناکارآمدی مدیریتی به شدت افزایش پیدا میکند و ثانیا به دلیل نفوذشان تخصیص اعتبارات بانکی و ارزی به آنها افزایش مییابد که این امر به شدت زیان بخش خصوصی خواهد بود. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا چنین نهادهای باید به فعالیت اقتصادی بپردازند. این بخشی از فرایند فساد در کشور است. پس از آن لازم است که دولت در یک چارچوبی که در آن شفافیت اقدامات به اندازه کافی روشن باشد و ایجاد شبکه جریان آزاد اطلاعات، این امکان را فراهم کند که نهادهای مدنی غیردولتی، احزاب و رسانههای مستقل بتوانند به دلیل وجود این شبکه اخطارهای لازم را در مواقعی که در جامعه شاهد شکلگیری بسترهای فساد هستند را اعلام و نهادهای مسئول را آگاه کنند.
تشکیل نهضت ضد فساد
وی با اشاره به تشکیل نهضت فساد برای خروج اقتصاد از سراشیبی سقوط به آرمان گفت: بنابراین در کشور باید یک نهضت ضدفساد در عالیترین سطوح کشور شکل بگیرد چراکه معتقدم بخشها و نهادهایی درگیر فساد و سوء استفادههای مالی و کجکاریهای اداری هستند. از این رو باید حرکت دیگری خارج از این حوزه ها شکل بگیرد.
فقدان برنامه راهبردی توسعه
راغفر با اشاره به نقش دولت در حل مشکلات ساختاری کشور به آرمان گفت: همه اموری که اتفاق افتاده که ناشی از بستر اقتصاد سیاسی است که در کشور وجود دارد. اینجاست که نقش دولت باید پررنگ شود. بهطوری که ما هم اکنون با مشکل خرید پنبه روبهرو هستیم چراکه کشورهای شمالی به ما پنبه نمیفروشند. یعنی پنبه را به پارچه تبدیل میکنند و به ما پارچه میفروشند. این درحالی است که صنعت نساجی ما که توانایی اشتغالزایی فراوانی داشت، به همین دلیل تعطیل شد و نیروهای آن اخراج شدند و این امر در هیچ کدام از سیاستهای خروج از رکود دولت مورد توجه قرار نگرفت. یا صنایعدستی کشور که توانایی جذب چیزی حدود 250 تا 300 هزار نیروی کار در کشور را دارند، مورد توجه و حمایت کافی قرار نمیگیرند. از طرف دیگر کمتر تلاشی از سوی دولت برای توجه به مسئله تولید در بخش کشاورزی انجام میگیرد. بهطوری که حدود 14 میلیارد دلار مواد غذایی و کشاورزی از دیگر کشورها وارد میکنیم. همه کشورهای دنیا یک استراتژی توسعه صنعتی برای خودشان دارند. به طور مثال کشوری مثل ترکیه تا سال 2030 اهداف مورد نظر خود را مشخص و بر اساس آن برنامهریزی کرده است. لذا این بخش خصوصی نیست که برنامهریزی میکند بلکه وظیفه دولت است که به برنامهریزی بپردازد و بر اساس این برنامهریزی روی صنایع خاصی تاکید میشود، در واقع صنایعی هستند که بیشترین ظرفیت رشد و توسعه را در کشور دارا هستند. باید برنامهریزی صورت بگیرد که مثلا در 20 سال آینده قرار است چه صنایعی و در کجای کشور ایجاد و مستقر شوند. یعنی مکانیابی صحیح انجام شود نه اینکه مثل صنعت پتروشیمی در مناطق خشک کشور احداث شوند که با مشکل آب روبهرو هستند و گاز و نفت مورد نیاز خود را باید از مناطق جنوبی کشور از طریق لوله کشی دریافت کنند. تصمیمات کوتاه مدتی که در عرصه فعالیتهای اقتصادی کشور اتخاذ میشود، عواقب بلندمدتی برای کشور در بر دارد. بنابراین باید توجه داشت که این مسائل به صورت اتفاقی شکل نمیگیرد و فرایندی برنامهریزی شده است. به عنوان نمونه قصد دارند صنعت خودروسازی را به تعطیلی بکشانند تا بتوانند کالای خارجی وارد کنند. اما به عواقبی که این فساد در صنعت خودروسازی رقم زده و منافع ملی را تحتالشعاع قرار میدهد، کمتوجهی میکنند. این صنعت میتواند یکی از صنایع پیشرونده توسعه صنعتی ایران باشد. به شرط اینکه دولت استراتژی توسعه داشته باشد. در واقع صنایع در ایران بدون ارتباط باهم بوجود آمدهاند و بعضا از کارآیی لازم برخوردار نیستند. باید بخشی از اهداف توسعهای باشد، یعنی در فرآیند برنامههای تولید توجه به صنایع مختلف هدفگذاری شود. اما متاسفانه درحال حاضر منبع درآمدی پرقدرتی مثل نفت در کشور وجود دارد و ما باید نفت کشورمان را بفروشیم و با آن غذا و کالا وارد کنیم. نقش فقدان برنامه راهبردی توسعهای زمانی پررنگ میشود که ما با تحریمها روبهرو میشویم. این تحریمها نعمت بزرگی بود که نشان داد که مدیریت کلان اقتصادی چقدر ناکارآمد است. به طوری که فقدان برنامه راهبردی توسعه منجر به تعطیلی خیلی از واحدهای تولیدی در کشور شد.
منبع: آرمان