شنبه, 20 دی 1393 16:06

مرادی: دیده‌بانی ارزی؛ مسوولیت فراموش شده

نوشته شده توسط

امیر مرادی

دانشجوی سال آخر دکترای فایننس در فرانسه

نوسانات ایجاد شده در بازار ارز پس از مذاکرات هسته‌ای در سوم آذرماه، این سوال را ایجاد کرد که آرامش نسبی 18 ماهه در بازار ارز را بانک مرکزی به وجود آورده بود یا ناشی از موج مثبت ایجاد شده در بازارهای مالی پس از روی کار آمدن دولت جدید بوده است.

با بررسی روند بازار ارز در چهار سال گذشته، انتظار می‌رود که بانک مرکزی به نحوه تاثیرپذیری بازار ارز از مذاکرات هسته‌ای اشراف کامل پیدا کرده باشد و توان مدیریت هیجانات بازار را داشته باشد، اما در کمال تعجب شاهد افزایش تقریبا 7 درصدی (از 32500 ریال به 34800 ریال) قیمت دلار از روز پس از پایان آخرین دور مذاکرات تا 24 آذر ماه (بازه زمانی 3 هفته‌ای) بوده‌ایم. در توجیه عدم دیده‌بانی موثر بازار ارز می‌توان بیان کرد که: 1) بانک مرکزی تمایلی به مدیریت بازار ارز ندارد یا 2) بانک مرکزی توان مدیریت بازار ارز را ندارد یا 3) افزایش قیمت ارز نتیجه مطلوب بانک مرکزی (عبارت بهتر دولت) است لذا دخالتی در بازار افزایشی نمی‌کند

به جهت بررسی معنادارتر چرایی عدم دیده‌بانی ارزی، لازم است در ابتدا به دلایل افزایش قیمت ارز در بازار داخل ایران اشاره کرد. اول، میزان افزایش قیمت دلار در برابر ریال معادل 50 ریال (15/0 درصد) در روز پس از مذاکرات بود که نشان از کم بودن تاثیر مذاکرات بر این بازار داشت. در همان روز، وضعیت در بورس متفاوت بود و شاخص افت محسوسی پیدا کرد. علت افت شدید شاخص انتظارات متفاوت سرمایه‌گذاران بازار سهام از مذاکرات بود که برآورده نشده بود. سرمایه‌گذارانی که از بورس خارج شده بودند به سایر بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای خارجی وارد شدند که این امر تقاضای خرید را در این بازار افزایش داد. عدم پاسخگویی به این تقاضا و مدیریت نکردن این تقاضا از سوی بانک مرکزی سبب جهش قیمت ارز شد. دوم، دولت در لایحه بودجه سال 1394 که در 16 آذرماه به مجلس تقدیم کرد، قیمت دلار را از 2650 (بودجه سال 1393) به 2850 تومان افزایش داده است به این معنی که قیمت دلار به نرخ دولتی هفت و نیم درصد افزایش یافته است که این امر خود روی نوسانات قیمت ارز در بازار آزاد موثر است. سوم، کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی تا حدود 50 درصد قیمت آن در ماه ژوئن، سبب شده است که چشم‌انداز اقتصادی کشورهای تولیدکننده نفت به چالش کشیده شود و به تبع آن ارزش پول ملی آنها سقوط کند. به‌طور مثال روبل روسیه (که از نظر تحریم‌های غرب و صادرکننده بودن نفت تا حدودی در شرایط مشابه ایران قرار دارد) از ژوئن تا امروز سقوط چشمگیری داشته است. در ماه ژوئن به‌طور متوسط یک دلار آمریکا معادل 8/33 روبل روسیه بود که در 15 دسامبر (24 آذر) یک دلار معادل 5/66 روبل روسیه است. علاوه بر دلایل ذکر شده باید در نظر داشت که نوسان‌گیران بازار ارز نیز از هیجانات بازار استفاده کرده‌اند و سبب تشدید این وضعیت شده‌اند. با توجه به دلایل ذکر شده برای افزایش قیمت دلار در بازار، سوال اینجاست که آیا این نوسانات قابل پیش‌بینی و مدیریت نبوده‌اند؟

از سه موردی که جهت توجیه عدم دیده‌بانی بازار ارز بیان شد، مورد سوم منطقی به نظر می‌رسد زیرا در حال حاضر با توجه به کاهش شدید و ناگهانی قیمت نفت در بازارهای جهانی، دولت بخش عمده‌ای از درآمدهای ارزی خود را از دست داده است و بیم کسری بودجه دولت وجود دارد. تزریق ارز با قیمت بالاتر و به طور غیررسمی می‌تواند تا حدودی اثرات مخرب کاهش قیمت نفت در بودجه کشور را جبران کند. هر چند این مورد به طور رسمی یا غیررسمی از سوی نهادهای دولتی و بانک مرکزی تایید نشده است اما احتمال وجود چنین سیاستی محتمل‌تر از عدم تمایل یا عدم توان بانک مرکزی جهت مدیریت بازار ارز است.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۳۹۰

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: