آیا نبض بازار سکه و ارز در دست مذاکرات ایران و 1+ 5 است؟

سفته بازی در بازار ارز و طلا در اقتصاد ایران، چه ربطی به مذاکره با غرب دارد که مصرف کننده واقعی را دچار زیان‌های هنگفت کرده است؛ اما براستی مذاکره با غرب، چگونه می‌تواند سفته بازی بازارهای اقتصادی ایران را تحت‌الشعاع خود قرار دهد؟

کاهش شدید انواع بهای سکه و ارز و رشد چشمگیر بورس، شاید از جمله مسائلی بود که شگفتی همگان را برانگیخت. براستی این اتفاق چه چیز را نشان می‌دهد؟

از آغاز اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها در اقتصاد ایران، شاهد فعالیت‌های سفته بازانه در بازار ارز بوده‌ایم. در آن زمان، برخی نقدینگی سرگردان و نرخ بهره پایین را عامل سفته بازی می‌دانستند و با آرزوی کاهش سفته بازی، نرخ بهره را افزایش دادند؛ کاری که هیچ گونه دستاوردی جز ضرر نداشت.

در همان زمان، برخی از کارشناسان اقتصادی، با بیان این که سفته بازی، نتیجه سیاست‌های مولدکشی است، گفتند، علت سفته بازی، چشم انداز نامناسب تولید است و اگر می‌خواهید سفته بازی را کاهش دهید، چشم‌انداز‌های تولید را بهبود بخشید.

اما رخدادی که دیروز شاهد بودیم، بیش از هر چیز، این ادعا را ثابت کرد که هر چه چشم انداز وضعیت تولیدی مناسب‌تر شود، به همان میزان، بورس رونق گرفته و فعالیت‌های غیر تولیدی کاهش می‌یابد.

پس از موفقیت ایران در نشست 5+1 ـ که می‌توان آن را به عنوان چشم انداز کاهش هزینه‌های تولید ناشی از کاهش تحریم علیه ایران در آینده نزدیک در نظر گرفت‌ ـ قیمت ارز و سکه کاهش یافت و بورس با افزایش چشمگیر شاخص خود روبه‌رو شد. این کاهش و افزایش، بازتابی از این است که رفتار‌های سفته بازی ناشی از نقدینگی سرگردان نیست، بلکه نقدینگی سرگردان و رفتارهای سفته بازانه هر دو ناشی از چشم‌انداز بی‌ثبات‌گونه برای تولید داخلی وجود داشته است.

از لحاظ منطقی نیز به خوبی می‌توان این امر را توضیح داد. اقتصاد شامل دو نوع فعالیت است؛ فعالیت‌های تولیدی و فعالیت‌های غیر تولیدی. اگر بازدهی و چشم انداز تولید نامناسب باشد، افراد به سمت فعالیت غیر تولیدی‌ ـ که سفته بازی از جمله آنهاست ـ کشیده می‌شوند.

در ایران تحریم‌ها و هدفمندی یارانه‌ها، چشم‌اندازی از افزایش هزینه‌ها و به دنبال آن، افزایش بی ثباتی برای تولید به وجود آورده بودند و همین، سبب رشد سفته بازی و دلالی در اقتصاد ایران شده بود. حال که تحریم‌ها علت دهی خود را از دست داده است، دیدیم درست در روز پس از بی‌اثر شدن تحریم، کاهش بهای سکه و ارز و رشد بورس رخ داد.

حال اگر بخواهیم با نوید افزایش نیافتن دوباره هزینه‌های تولیدکننده، در راستای این راه حرکت کنیم، با کاهش بیشتر بهای ارز رو به رو شده که این عمل، سبب کاهش بیشتر هزینه‌های تولید کننده و افزایش ثبات بیشتر در اقتصاد ایران می‌شود.

اقتصاد ایران هنگامی می‌تواند از شوک پدید آورده، به خواسته خود برسد که ظرفیت‌های اقتصادی خویش را با تقویت بخش خصوصی بالا برد؛ این ارتقایافتگی طرف عرضه اقتصاد ایران، بهره‌وری و کارآمدی را ایجاد خواهد کرد که می‌خواستیم با شوک به آن برسیم؛ منتها در این باره باید گفت، شوک به دنبال آن است که با افزایش وابستگی، این دو عنصر باارزش (بهره‌وری و کارآمدی) را به اقتصاد ایران بدهد، در حالی که تقویت بخش خصوصی از طریق سرمایه‌های انسانی و اجتماعی داخلی، این دو عنصر با ارزش را به ما می‌دهد و مشخص است، بهره‌وری که قرار است با وابستگی ایجاد شود، پایدار نخواهد ماند و راهی است که جز دوچندان کردن هزنیه‌های فروان، دستاورد خوبی نخواهد داشت.

منبع: تابناک