دوشنبه, 06 دی 1395 17:33

مصطفی سلیمی‎فر: موانع تک نرخی شدن ارز

نوشته شده توسط

در روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3942 نوشت:

مصطفی سلیمیفر

عضو هیأت علمی دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد

دستیابی به ثبات نرخ ارز پدیده مطلوب و هدفگذاری خوبی است که توسط بانک مرکزی انجام شده زیرا تک نرخی بودن ارز شفافیت را به دنبال خواهد داشت. البته باید توجه داشت ثبات به این معنا نیست که ارز عدد خاصی داشته باشد بلکه به این معناست که نرخ ارز می‏تواند در یک دامنه قابل قبول نوسان داشته باشد اما این نوسانات نباید بیشتر از دامنه مورد نظر باشد زیرا بیشتر شدن این نوسانات همانند وضعیت فعلی، باعث ایجاد عدم اطمینان در فضای اقتصاد کشور میشود و این امر نیز آثار منفی بر جای خواهد گذاشت.

 

شاید در وضعیت فعلی دستیابی به این هدف و تک نرخی شدن ارز واقعبینانه نباشد که این امر دلایل مختلفی دارد و عمدهترین دلیل آن نیز به اقتصاد سیاسی کشور بر می‌گردد؛ از طرفی در فضای فعلی متغیرهای اقتصادی اثرگذاری کمتری دارند و این امر هم تک نرخی شدن قیمت ارز را با دشواری مواجه می‏کند؛ همچنین صحبتهای رئیسجمهور جدید آمریکا مبنی بر عدم پایبندی به برجام نیز فضای مسمومی را در رابطه با ایران ایجاد میکند که این مسأله هم مانعی برای تک نرخی شدن قیمت ارز در کشور محسوب میشود؛ به نظر میرسد نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 96 نیز در ایجاد این نااطمینانی مؤثر است. در سالهای اخیر بین 30 تا 40 درصد تورم را در کشور شاهد بودیم که این رقم با میانگین تورم جهانی فاصله زیادی داشت؛ به اعتقاد نظریهپردازان جهان، واقعی شدن نرخ ارز نیازمند این است که این نرخ به اندازه تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی افزایش یابد؛ حتی فرض را بر این بگیریم که در ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم، نرخ ارز واقعی بود، که البته اینطور نیست، با این حال ظرف این مدت بین 30 تا 40 درصد تورم داشتیم که نرخ تورم جهانی بسیار کمتر از این رقم بوده است و مابهالتفاوت این دو نرخ عاملی است که میتواند نرخ ارز را افزایش دهد.

در مجموع میتوان گفت متغیرهای سیاسی و متغیرهای اقتصادی مذکور مسبب وضعیت فعلی در بازار ارز هستند و در چنین اوضاعی شاید صحبت از ثبات نرخ ارز چندان واقعبینانه نباشد. این بیثباتی آثار متفاوتی بر بنگاههای اقتصادی دارد؛ زمانی که عدم اطمینان در فضای اقتصاد ایجاد شود، اولین تأثیر این امر بر سرمایهگذاری خواهد بود و در نتیجه به میزان مورد انتظار سرمایه‏گذاری محقق نخواهد شد و در نتیجه نرخ رشدی که در اقتصاد پیشبینی شده، تحقق نخواهد یافت و این امر نیز تبعات خود را بر سایر متغیرهای اقتصاد از جمله نرخ اشتغال، تولید و ... خواهد داشت. به نظر میرسد اگرچه تلاش دولت یازدهم، تک رقمی کردن نرخ تورم بوده و آمار نیز نشاندهنده موفقیت دولت در این زمینه است، اما اگر روند فعلی در زمینه نرخ ارز ادامه داشته باشد، تورم روند افزایشی خواهد داشت و دو رقمی خواهد شد؛ به ویژه بعد از انتخابات اردیبهشت ماه این دستاورد عمدهای که دولت در حوزه اقتصاد برای خود متصور است، از دست خواهد رفت.

انتظار میرود با افزایش نرخ ارز، صادرات کشور افزایش یابد اما باید به این نکته هم توجه داشت این اتفاق در اقتصادی رخ میدهد که کالایی برای صادرات داشته باشد زیرا اگر اقتصاد، کالای صادراتی یا قدرت رقابت در بازارهای جهانی را نداشته باشد، شاید واقعی شدن نرخ ارز و افزایش قیمت آن، اثر مثبتی بر افزایش صادرات و ... نداشته باشد. صحبت از واقعی شدن نرخ ارز می‏شود اما به نظر میرسد اکنون به دلیل فضای سیاسی موجود، موقعیت مناسبی برای واقعی کردن نرخ ارز نیست و این امر باید به بعد از تشکیل دولت بعدی موکول شود. به نظر میرسد در حال حاضر بهترین اقدام این است که بانک مرکزی بتواند نوسانات نرخ ارز را مدیریت و مهار کند تا عدم اطمینان در بازار ارز حاکم نشود زیرا ایجاد این عدم اطمینان باعث شکل‏گیری سوداگری در بازار ارز میشود و بار دیگر شاهد گرفتاریهایی خواهیم بود که در اواخر دوره دولت قبل داشتیم.

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: