یکشنبه, 14 ارديبهشت 1399 04:15

علی چشمی: بورس ایران پختگی لازم را ندارد/ هجوم غیر متخصص‌ها به بازار بورس/ آتش بورس داغ است!

نوشته شده توسط

از زمان شیوع ویروس کرونا تا به امروز، بورس در اغلب کشورهای جهان سقوطی باور نکردنی را تجربه کرده‌ است و این در حالیست که، بورس در ایران با صعودی غیر قابل پیش‌بینی همچنان پیشتاز جذب سرمایه‌های خرد و کلان مردمی است. به طوری‌که شاخص بورس در جریان معاملات امروز بازار سرمایه با ثبت رشد ۲۵هزار و ۵۰۲هزار واحد، از ارتفاع ۸۴۶ هزار واحد هم گذر کرد.

 

نجمه سرباز/شهرآرانیوز- بیش از ۸۰ درصد تحلیلگران روندی صعودی را برای بورس ۹۹ پیش‌بینی کرده‌اند؛ اما برخی اقتصاددانان نیز از ادامه رشد بازار پس از افزایش غیرمنطقی قیمت بسیاری از سهم‌ها ابراز نگرانی کرده و تداوم این مسیر را دور از ذهن ارزیابی می‌کنند.

 

برای اطلاع از اینکه «رشد بازار سهام در بورس تا چه زمانی ادامه دارد؟» و اینکه «آیا می‌توان به عنوان یک پشتوانه مطمئن در بورس سرمایه‌گذاری کرد؟» با دکتر علی چشمی، استاد گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد گفت‌وگو کرده‌ایم که نتیجه آن در ادامه آمده است.

 

* این روزها سرمایه‌گذاری در بورس در ایران رونق زیادی دارد، آیا می‌توان به عنوان یک پشتوانه مالی در آینده روی آن حساب باز کرد؟

 

بورس در ایران بازاری است که هنوز به پختگی لازم نرسیده است، اکنون گروهای مختلف مردم و حتی افرادی که هیچ سررشته و اطلاعی ‌از بورس ندارند، به سرمایه‌گذاری در این بازار هجوم آورده‌اند و دولتمردان نیز در مقابل آن‌ها را تشویق و ترغیب به انجام این سرمایه‌گذاری می‌کنند و می‌گویند، نگران نباشید، بورس به رونق خود ادامه خواهد داد. موضوع سهام بورس و دیگر اوراق بهادار یک بازار کاملا تخصصی است که الزامات خاص خود را دارد، حدود یک سال و اندی است که شاخص بورس در حال بالارفتن است و قیمت سهام در حال افزایش است اما نواقص عمده‌ای در آن وجود دارد. نخست اینکه افراد به راحتی برای معاملات سهام کد بورسی دریافت کرده و سهام خرید و فروش می‌کنند، در صورتیکه در بورس پیشرفته به این راحتی نیست، هر کسی یک مقدار سهم مشخصی دارد، مکانیزم‌های خرید و فروش اینطور نیست که به راحتی تعدیلات صورت گیرد، حتما باید یک حجم‌هایی معامله شود و  کارگزاران در بحث قیمت‌گذاری یکسری محدودیت‌ دارند.

 

* می‌توان گفت که حکایت بازار بورس، حکایت بازار مالی طلا، دلار و خودرو است؟ آیا می‌توان انتظار داشت در طولانی مدت با سرمایه‌گذاری در بورس به سود کلان رسید؟

 

با توجه به رونق بورس در چند ماه اخیر، افراد خیلی زیادی وارد این بازار شده‌اند که برداشت آن‌ها  از بورس شبیه به دیگر بازارها است، مثلا بازار طلا را در نظر بگیرید، افرادی که سنتی عمل کرده و طلا خرید و فروش می‌کردند، مدتی منتظر بودند تا  قیمت طلا افزایش پیدا کند، اگر هم  قیمت آن کاهش پیدا می‌کرد، مطمنئا فروش طلای آن‌ها به اندازه رقم خریدشان نبود، اما به ناچار طلای خود را می فروختند. یا موضوع مسکن هم به همین شکل است، در زمان‌های خاص، جهش‌هایی داشته و گاهی تا دو برابر شده است و خیلی از افراد در این بین با انجام معاملات واهی، متضرر می‌شدند. اکنون ارزش بازار بورس ۳۱۵۰ هزار میلیارد تومان و ارزش معاملات روزانه بیش از ۷ هزار میلیارد تومان است. داستان بورس با داستان بازارهای مالی متفاوت است.

 

نواقصی اکنون در بورس ایران وجود دارد. بورس، معاملات آتی ندارد چون معاملات آتی دو سمت دارد، یک سمت خرید برای آینده است و یک سمت فروش. موضوع دیگر اینکه تعداد سهام برای خرید و فروش خود بخود برداشته می‌شود، کسانی که پیش‌بینی‌شان این است که قیمت سهام بالا می‌رود روی سهمی که هنوز وجود ندارد در معاملات آتی سفارش باز می‌کنند و این خود بخود عمق زیادی در بازار ایجاد می‌کند، در حالی که  مقررات معاملات آتی و سهام در ایران موجود است و نمادهایش باز است؛ و خوب می‌بینید که افراد متخصص و متبحر پای خود را از این معاملات بیرون کشیدند.

 

با ذکر مثالی دلیل کاهش قیمت نفت را در بازار جهانی یادآورمی‌شوم. قیمت نفت به شدت افت کرد و منفی شد، به دلیل خاصیت معاملات آتی که در نفت و بازار جهانی نفت وجود داشت، درست زمانی که چند روز مانده به آخر ماه و زمان سررسید، تغییر و تحول عجیبی در این بازار صورت گرفت، حجم زیاد کشتی‌ها و نفتکش‌های پر از نفت، همه برای فروش نفت آمده بودند نه تحویل! به جای اینکه نفت را تحویل بگیرند اینقدر فروختند و فروختند تا قیمت‌ها حتی منفی شد. یکباره قیمت نفت که بالای ۱۰۰ دلار بود به سرعت پایین آمد و به قیمت ۳۰ دلار رسید.

 

* برخی کارشناسان و صاحب نظران معتقدند که با ورود افرادی که تخصص لازم را در بورس ندارند، افزایش شاخص بورس و ارقام عجیب و غریب سهام‌ها نگران کننده است، نظر شما در این باره چیست؟

 

بله- متاسفانه برخی سهم‌ها به ارقام عجیبی رسیده است. مخصوصا سهام‌ شرکت‌های کوچک‌تر که سرمایه‌ اندکی دارند و حال آن‌که قیمت سهام همین شرکت‌های خرد، در مدت زمان ۶ ماه ۲۰ تا ۳۰ برابر شده است.

 

مشکل دیگر اینکه قیمت سهام با ارزش ذاتی اصلا همخوانی ندارد، معمولا مبانی قیمت‌گذاری سهام را با روش‌های کاملا مرسوم درنظر می‌گیریم، قیمت یک سهم به آن سودی که شرکت ایجاد می‌کند بستگی دارد، اما گاهی دیده شده است که سهام برخی شرکت‌ها زیان‌ده به قیمت ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان قیمت‌گذاری شده که عجیب است و این یعنی اینکه سهم از ارزش ذاتی خود فاصله گرفته است.

 

* آیا بورس حباب دارد؟

 

بله- دقیقا همین است، وقتی قیمت یک دارایی از ارزش ذاتی خود فاصله می‌گیرد، حباب ایجاد می‌شود، اکنون قیمت طلا و سکه در ایران کاملا بر اساس قیمت دلار و قیمت اونس جهانی طلاست. بنابراین اگر قیمت سکه از این دو معیار فاصله گرفت، می‌گوییم حباب ایجاد شده است. حالا حباب در سهام هم یعنی همین، قیمت یک سهم از ارزش ذاتی خود فاصله گرفته است.

 

ارزش ذاتی را معمولا به این روش حساب می‌کنیم، یکی سودآوری شرکت و دیگری ارزش دارایی‌های شرکت منحای بدهی‌‌های شرکت، یعنی حقوق صاحبان سهام. بنابراین ببینید حتی اگر دارایی‌های یک شرکت هم بالا برود، ارزش آن در ترازنامه شرکت قرار می‌گیرد و سودآوری یک شرکت را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد.

 

* می‌توان برای بازار سهام و بورس آینده روشنی متصور شد؟ اصلا مردم چقدر باید امیدوار باشند که سرمایه‌گذاری در دنیای بورس، آینده مالی آن‌ها را تضمین می‌کند؟

 

این روزها آتش بورس بسیار داغ شده است، مردم برای دریافت کد بورسی، ساعت‌ها زمان صرف می‌کنند و حتی دیگران را پیشنهاد به انجام این کار می‌کنند، این در حالی است که برای آینده این بازار هیچ تضمینی وجود ندارد.

 

برخی‌ها معتقدند که دولت با توجه به کسری بوددجه می‌خواهد سهام شرکت‌های دولتی باقیمانده را بفروش برساند، معمولا در سال‌های گذشته که دولت از محل فروش سهام، خیلی فروش داشته، حداکثر ۱۰ هزار میلیارد تومان بوده است و در سال‌های اخیر این رقم به حدی پایین آمده بود که به یکی دو هزار میلیارد تومان می‌رسید. با این حال امروز دولتمردان مدعی هستند که بورس رونق قابل اوجهی دارد و بهتر از بازار دارایی‌های مردم (طلا، خودرو، مسکن، دلار) است.

 

و این درحالی است که ما تجربه چنین کاری را در کشور داشته‌ایم. مردم با هجوم به موسسات مالی غیرمجاز و سپرده‌گذاری در این موسسات، که بانک مرکزی نه نحوه کارایی و سپرده‌گذاری آن‌ها را تایید می‌کرد، نه وام‌گیری، مردم رفتند و در این موسسات سرمایه‌گذاری کردند و در نهایت هم این موسسات جز ضرر مالی و اقتصادی بر جامعه هیچ سودآوری نداشتند، تحصن‌ها و تجمعات اعتراض‌آمیز مردم از موسسات بالا گرفت و دولت با ورود به این موضوع، در نهایت حدود 35 هزار میلیارد تومان را صرف ضرر و جبران این موضوع کرد.

 

حکایت بورس ایران هم همینطور است، سهامدارانی که هیچ تخصص و مهارتی ندارند، در آینده حتما باید از پول خود بگذرند زیرا ضررهای عجیب و غیرقابل جبرانی را متحمل خواهند شد. داستان پدیده شاندیز هم همین بود، مردم را بدون هیچ تضمین و اعتباری تشویق به خرید سهام می‌کردند که در نهایت دود این بی مبالاتی به چشم خود مردم رفت و ضرر زیادی را از این بابت متحمل شدند.

شهرآرا نیوز

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: