دوشنبه, 03 شهریور 1393 14:56

اصلاحات جدید در چین و چشم انداز توسعه آن در قرن بیست و یکم

جمهوری خلق چین در اواخر دهه 1970 دستخوش تحولات سیاسی و سپس دگرگونی های اقتصادی گسترده ای شد، به گونه ای که شگفتی بسیاری از کارشناسان سیاسی – اقتصادی را برانگیخت. تحولات جدید اقتصادی چین از یک سو نتیجه جابه جایی قدرت سیاسی از مائو به دنگ شیائوپینگ و از سوی دیگر اصلاح ساختار اقتصادی بر مبنای فعالیت نیروهای بازار و گشودن درهای اقتصادی و در نظر گرفتن نقش ارشادی برای دولت در عین ابقای حاکمیت عمومی گذشته در برخی زمینه ها بوده است. این اولین مرحله اصلاحات در چین معاصر قلمداد شده و اینک با قدرت گرفتن تیم جدید رهبری در اسفندماه 1391 (2013) و «طرح اصلاحات 2» در سال 1392 (2014) ، به نظر می رسد مرحله دوم و تکمیلی اصلاحات چین متناسب با نیازها و ضرورت های هزاره سوم میلادی آغاز شده است. پژوهش حاضر ضمن اشاره به کل فرآیند اصلاحات در چین، به بررسی عمده ترین فرازهای اصلاحات جدید می پردازد.

درادامه عمده ترین مباحث این پژوهش بدین شرح جمع بندی شده اند:

1- تحول ایدئولوژیک چین در قرن بیستم از ناسیونالیسم به سوسیالیسم و سپس به اقتصاد سیاسی دنیای آزاد، بوده است.

2- سرآغاز جایگاه چین کنونی به تحولات سیاسی – اقتصادی اواخر دهه 1970 در این کشور باز می گردد.

3- ویژگی اصلی دوره مائو، تمرکز سیاسی و اقتصادی در جامعه چین و نمود آن، اقتدار و سلطه بلامنازع حزب کمونیست و اقتصاد دولت سالار مبتنی بر برنامه ریزی متمرکز بوده است.

4- با مرگ مائو و کنار رفتن وابستگان و همفکران او، دنگ شیائوپینگ با اندیشه اصلاحات اقتصادی، سیاست درهای باز و اولویت توسعه اقتصادی به قدرت رسید و مرحله اول اصلاحات موفق تاریخ این کشور را آغاز کرد.

5- عدم کارآیی اقتصاد دولت سالار و رشد و توسعه اقتصادی همسایگان (تایوان، هنگ کنگ ، سنگاپور و کره جنوبی) موجب کنار گذاشتن تدریجی اقتصاد مبتنی بر برنامه ریزی و پذیرفتن نقش صرفا ارشادی دولت شد.

6- چین به واسطه اصلاحات، طی سال های 1975 -1995 حدود 5/8 درصد و طی سال هی 1990-2012 حدود 10 درصد رشد تولید ناخالص ملی را تجربه کرد، حجم اقتصاد آن 70 برابر شد، سهم آن در اقتصاد جهانی از 8/1 درصد به بیش از 5/11 درصد افزایش یافت و حجم کل تجارت آن 175 برابر شد.

7- با انتخاب رئیس جمهوری و کادر رهبری جدید چین ، مرحله دوم و تکمیلی اصلاحات چین متناسب با نیازهای داخلی و الزامات هزاره سوم، از سال 2014 (1392) آغاز شد.

8- چالش های اصلی توسعه چین در هزاره سوم عبارتند از : فساد اداری و حزبی، آلودگی محیط زیست، نابرابری اجتماعی فزاینده و مسئله دمکراسی و حقوق بشر.

9- شی جین پینگ از رهبران نسل پنجم چین ، با 60 سال سن، فرزند یکی از مقامات پیشین ، مراحل متعدد اداری را در حزب طی کرده، طی دوره های مدیریت خود از آلوده شدن به فساد پرهیز کرده و در هفت سال اخیر جانشین رئیس جمهوری چین بوده است.

10- رویکرد اصلی اصلاحات، تمرکز زدایی ، متوازن سازی ، جامعیت بخشیدن به فرآیند اصلاحات و کاهش نابرابری های اقتصادی وا جتماعی بوده است.

11- چشم انداز اصلاحات، تدوین و ترسیم روند اصلاحات و برنامه های کلان چین در گام اول تا سال 2020 و در گام بعدی تا سال 2050 است.

12- در برنامه اصلاحات، 383 طرح در 60 حوزه مختلف برای اجرا به تصویب نهایی رسیده اند.

13- در قالب برنامه اصلاحات، دو نهاد «کمیسیون امنیت ملی» و «مدیریت اجتماعی » برای اولین بار و به منظور تامین امنیت داخلی و جلوگیری از شورش و ناآرامی ، امنیت بین الملل و نظارت بر عملکرد قضایی تاسیس شدند.

14- اصلاحات ، بیانگر خارج ساختن تدریجی برنامه های تجاری و بازرگانی از کنترل کامل دولت است.

متن کامل گزارش

منبع: مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: