پنج شنبه, 23 دی 1395 18:52

برآوردی از یارانه پنهان انرژی در صنایع سیمان کشور

مهدی آگاه

مریم حسینی

شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی

صنعت سیمان یکی از صنایع انرژی‌بر کشور محسوب می‌شود. از این‌رو در این مقاله میزان یارانه انرژی به ازای تولید یک تن سیمان محاسبه شده است. با توجه به ظرفیت سالانه تولید سیمان کشور هم‌اکنون میزان کل یارانه «بی‌هدف» تعهد شده از سوی دولت در صنعت سیمان بیش از دو میلیارد دلار است.

بخش نخست این مقاله با عنوان «نقدی بر یارانه انرژی پرداختی به تولید فولاد در ایران» 17 آذر 1395 در شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی منتشر شد و اینک بخش دوم این مقاله به نقد یارانه انرژی پرداختی به صنایع سیمان کشور پرداخته است.

مقدمه

از سال‌های آغازین دهه پنجاه به بعد به خاطر برخی تحولات در منطقه خاورمیانه و تأثیر آن بر روابط کشورهای صادرکننده نفت با غرب، قیمت جهانی نفت ظرف سی ماه یازده برابر شد. از آن زمان، چه پیش و چه بعد از انقلاب، به‌جای آنکه گران شدن مکرر قیمت نفت با برداشت کمتر از ثروت ملی همراه شود، فروش نفت به عاملی برای تسلط تکنوکراسی بر اقتصاد کشور و به کنار راندن بخش خصوصی اشتغال‌زا و اقتصاد بازار تبدیل شد.

با افزایش سرسام‌آور درآمدهای ارزی ناشی از تاراج منابع تجدیدناپذیر کشور، تقسیم سلیقه‌ای رانت به‌طور روزافزونی در دستور کار دیوان‌سالاران پایتخت‌نشین دولت‌محور قرار گرفت. فروش بی‌حساب دلارهای ناشی از صادرات نفت و گاز به بانک مرکزی، باعث لطمه به تولید داخلی از طریق افزایش مصنوعی ارزش ریال و انباشت تورم شدید از طریق گسترش حجم نقدینگی گردید. این پدیده در علم اقتصاد به نام «نکبت منابع» و «بیماری هلندی» معروف است. از سال 1352 به بعد شبکه‌های عظیمی از بانک‌ها، شرکت‌های سرمایه‌گذاری، واسطه‌ها و دولتمردان با ایجاد واحدهای تولیدی، نه الزاماً اقتصادی، به جذب هر چه بیشتر رانت‌های ارز، انرژی و آب پرداختند. مثلاً در سال 1392 ارزش نفت و گاز مصرفی در داخل کشور به قیمت‌های صادراتی همان سال، معادل صدوهشتادودو میلیارد دلار بوده است. [1]

در چهل سال اخیر تأسیس صنایع ارزبر و انرژی‌بر مانند تصفیه آلومینیوم، ذوب فولاد، تولیدات شیمیایی به‌ویژه پتروشیمی و سیمان، در پایتخت و استان‌هایی نظیر خراسان، اصفهان، آذربایجان، خوزستان و مرکزی مورد حمایت دولتمردان قرار گرفته است. سهام این‌گونه شرکت‌ها به عمود خیمه بورس سهام تهران بدل گشته و دیگر کمتر خبری از سهام کارخانه‌های تولیدی کارگربر مانند لوازم خانگی، نساجی، چرم، کفش، کشت و صنعت و واحدهای تولیدی تخم‌مرغ و... در این بورس می‌شنویم. بدبختانه عمود این خیمه تَرَک‌های بزرگی دارد که در ذیل به اهم آن اشارة مختصری می‌شود.

دوام عمده‌ترین شرکت‌های بورس فعلیِ به‌ظاهر پررونق، مرهون ادامة تزریق یارانه‌های هنگفت انرژی است. در صورت اجرای کامل قانون خوب و لازم‌الاجرای «هدفمندی یارانه‌ها» گردانندگان این شرکت‌ها ناگزیر خواهند بود بار دیگر با صرف هزینه کلان، خطوط تولیدی خود را با شرایط بازار رقابتی و اقتصاد بدون رانت سازگار سازند.

 
کارخانه‌های سیمان برای تولید یک تن سیمان فله تیپ 2 فقط 4.39 دلار از 28.90دلار هزینه انرژی را پرداخت می‌کنند.
 

قوانین مالیاتی و قانون تجارت، شیوة محاسبه و ذخیره‌گیری استهلاک را بر مبنای ارزش دفتری ساختمان و ماشین‌آلات قرار داده است که این ارزش دفتری در طول زمان به علت تورم شدید ناشی از بیماری هلندی، نسبت به ارزش روز به‌شدت کاهش می‌یابد. بنگاه‌هایی که دارایی انبوه، قدمت زمانی و تجربة زیاد دارند، به‌تدریج از سرمایه تهی می‌شوند. به علت عدم محاسبه هزینه استهلاک واقعی، هر سال قسمتی از سرمایة آن‌ها را سود در نظر می‌گیرند و پس از پرداخت 25 درصد آن به صورت مالیات به دولت، بقیة این سود واهی بعد از کسر پاداش مدیرعامل و هیئت‌مدیره که در وظیفه اصلی خود یعنی حفظ سرمایه اولیه شرکت قصور ورزیده‌اند، در مجمع عادی سالانه برای تصمیم‌گیری در اختیار سهامدار قرار می‌گیرد. اثر پدیدة ناهنجار ذخیره‌گیری ناکافی استهلاک در آنجا دیده می‌شود که مُشتی شرکت باطناً ورشکسته در تابلوی بورس سهام تهران به خاطر برخورداری از یارانه‌های سهمگین انرژی، سودآور تلقی شده و عوام تصمیم‌گیر هر روز فتح قله‌های برتر توسط شاخص بورس تهران را چشم دارند.

برای درک بهتر هزینه‌ای که رشد قارچ‌گونة این صنایع ارزبر و انرژی‌بر با وعدة اشتغال‌زایی و شعار «خام‌فروشی نکنیم» به اقتصاد کشور تحمیل می‌کند، نقش یارانه‌های انرژی در دو بخش وسیع از این صنایع یعنی ذوب فولاد به روش احیای مستقیم با گاز طبیعی و تولید سیمان با سوخت گاز طبیعی مورد مطالعه قرار گرفته است.

در باب اشتغال‌زایی این صنایع باید گفت طبیعتاً تأسیس هر واحد تولیدی اشتغال‌زاست اما آنچه محدودیت منابع سرمایه‌گذاری ایجاب می‌کند آن است که در یک صنعت خاص، چه میزان سرمایه برای اشتغال هر نفر لازم است. از این دیدگاه، مسلماً اشتغال‌زایی صنایع سبک نظیر کارخانه‌های تولید لوازم مصرفی و بخش کشاورزی و کشت و صنعت‌ها، با سرمایه‌گذاری مشابه، چندین برابر صنایع انرژی‌بر است. توضیح آنکه صنایع انرژی‌بر معمولاً از یک فرایند پیوسته تولید برخوردارند که به مدد رایانه‌ها و در اتاق کنترل مرکزی توسط تعداد اندکی نیروی فنی هدایت می‌شود.

در باب شعار «خام‌فروشی نکنیم» که همواره بر زبان رانت‌خواران گاز طبیعی جاری است باید گفت که شرکت ملی گاز ایران، گاز طبیعی شیرین‌شده را به فروش می‌رساند. این شرکت، بنا به تعریف، سوداگر گاز طبیعی (خام) است. درحالی‌که در سال 1392 گاز طبیعی را به صورت انبوه از کشور همسایه‌مان ترکمنستان به ازای هر مترمکعب سی و هشت سنت وارد کرده است، در همان زمان مشغول فروش گاز طبیعی (خام) به همسایه دیگرمان، ترکیه، در سطحی وسیع‌تر و به قیمت بیش از پنجاه سنت به ازای هر مترمکعب بوده است. ترکیه همواره از ایران تقاضای افزایش واردات گاز بیشتر را داشته است، درحالی‌که خام‌خران داخلی که عمدتاً صنایع انرژی‌بر هستند، در همان سال برای خرید هر مترمکعب گاز فقط دو سنت به شرکت ملی گاز ایران پرداخته‌اند. سؤال موجهِ ملت آن است که اگر شرکت ملی گاز ایران، ثروت فرانسلی خام ملت را (که به دلیل موقعیت راهبردی جغرافیایی ایران، مشتریان مطمئن در سطح جهان دارد) به کمتر از یک‌بیستم قیمت به این خام‌خران رانت‌خوار فروخت، نباید در پیشگاه ملت شرمسار باشد؟ پس آیا موانعی را که دولت قطر و ترکیه و همدستان غربی آن‌ها با تمسک به جنگ قومی در مسیر خط لولة انتقال گاز ایران از طریق عراق و سوریه به دریای مدیترانه ایجاد کرده‌اند، می‌توان در راستای شعار «خام‌فروشی نکنیم» یک خدمت دانست؟!!

امید است لحن تند این نوشته به پای حُب وطن انگاشته و مورد عفو خادمان ملت قرار گیرد.

 

برآوردی از یارانه پنهان انرژی در صنایع سیمان کشور

صنعت سیمان یکی از صنایع انرژی‌بر کشور محسوب می‌شود. از این‌رو در این مقاله میزان یارانه انرژی به ازای تولید یک تن سیمان محاسبه شده است.

بر اساس اطلاعات مندرج در استاندارد شماره 7873 [2]، مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران با عنوان «معیارها و مشخصات فنی مصرف انرژی الکتریکی و حرارتی و گروه‌های انرژی در فرایند تولید سیمان»،[3] متوسط مصرف انرژی حرارتی برای تولید هر کیلوگرم کلینکر قابل تبدیل به سیمان تیپ 2 را 800 کیلوکالری و متوسط مصرف انرژی الکتریکی برای تولید یک تن سیمان تیپ 2‌ را 100 کیلووات ساعت در نظر می‌گیریم.

مصرف برق برحسب گاز طبیعی: با توجه به اینکه در مقابل مصرف هر مترمکعب گاز طبیعی (NG) در نیروگاه‌ها 3.7 کیلووات‌ ساعت برق تولید می‌شود،[4] بنابراین برق مصرفی برای تولید هر تن سیمان تیپ 2 از مصرف 27.02 مترمکعب گاز طبیعی در نیروگاه‌ها به دست می‌آید.

100 kwh÷3.7=27.02 m3Natural gas

مصرف انرژی حرارتی برحسب گاز طبیعی: با توجه به اینکه در مرحله تبدیل کلینکر به سیمان از انرژی حرارتی استفاده نمی‌شود و از طرفی در موقع سایش کلینکر در آسیاب 5 درصد مواد افزودنی اضافه می‌گردد، پس مصرف انرژی حرارتی به ازای هر کیلو سیمان تیپ 2، 762 کیلو کالری است.

800÷1.05=761.90≈kcalorie⁄kg

از آنجا که ارزش حرارتی گاز طبیعی هر مترمکعب 8.600 کیلو کالری است، [5] بنابراین انرژی حرارتی برای تولید هر تن سیمان تیپ 2 معادل 88.60 مترمکعب گاز طبیعی است.

بنابراین کل انرژی اعم از حرارتی و الکتریکی برای تولید یک تن سیمان با مصرف 115.62 مترمکعب گاز طبیعی حاصل می‌شود.

88.60m3 NG+27.02=115.62m3 Natural Gas

 
با توجه به ظرفیت سالانه تولید سیمان کشور هم‌اکنون میزان کل یارانه «بی‌هدف» تعهد شده از سوی دولت در صنعت سیمان بیش از دو میلیارد دلار است.
 

محاسبه یارانه: هم‌اکنون (تابستان 95) و پس از کاهش قیمت نفت، قیمت گاز طبیعی صادراتی کشور به عراق 25 سنت به ازای هر مترمکعب است. [6] بنابراین، در مقابل تولید یک تن سیمان تیپ 2 ارزش انرژی مصرف‌شده 28.90 دلار است.

115.62m3NG×$0.25=$28.90

در حال حاضر قیمت فروش گاز به کارخانه‌های سیمان کشور هر یک مترمکعب 1320 ریال معادل 3.8 سنت است. [7] بنابراین کارخانه‌های سیمان برای تولید یک تن سیمان فله تیپ 2 فقط 4.39 دلار از 28.90 دلار هزینه انرژی را پرداخت می‌کنند.

115.62m3NG×$0.38=$4.39

بنابراین میزان یارانه «بی‌هدف» که توسط دولت به ازای تولید یک تن سیمان فله تیپ 2 پرداخت می‌شود 24.50 دلار است.

$28.90-$4.39=$24.51≈$24.50

با توجه به ظرفیت سالانه تولید سیمان کشور هم‌اکنون میزان کل یارانه «بی‌هدف» تعهد شده از سوی دولت و بدون اطلاع و اجازه نمایندگان ملت بیش از دو میلیارد دلار است.

 

اثر یارانه‌های پنهان انرژی‌ بر نابسامانی‌های صنعت سیمان کشور

در اغلب کشورهای جهان مصرف انرژی، بیش از شصت درصد هزینه تولید سیمان را در برمی‌گیرد. بدین خاطر استفاده از تکنولوژی روز و نوسازی ماشین‌آلات و بهسازی پروسه تولید از الزامات این صنعت به حساب می‌آید.

درحالی‌که در ایران 20 الی 25 درصد قیمت تمام‌شده سیمان را هزینه انرژی تشکیل می‌دهد، [8] بعضاً مشاهده می‌شود که خطوط تولیدی که در مصرف انرژی، بهره‌وری بسیار پایینی دارند برای ده‌ها سال با اتلاف سنگین انرژی به تولید ادامه می‌دهند. ازآنجاکه سیمان در جهان کالایی محلی محسوب می‌شود و هزینه حمل در مسافت‌های طولانی از هزینه تولید آن بیشتر است [9] این نابسامانی در مناطق دورافتاده و در نبود ظرفیت کافی بیشتر دیده می‌شود.

گرچه مصرف سیمان کشور 30 درصد کمتر از ظرفیت تولید کارخانه‌های موجود است، [10] اما در نواحی مرکزی ظرفیت مازاد تولید سیمان، بسیار بیشتر از متوسط کشوری است. این امر منجر به رقابت در عرضۀ ارزان شده است. در این رقابت ناسالم که با هزینه کردن یارانه‌های دولتی صورت می‌گیرد در مواردی مشاهده شده که هر تن سیمان فله تیپ 2 با بیش از 40 درصد تخفیف نسبت به قیمت دولتی آن (یک میلیون ریال) به فروش رسیده است. [11] این قیمت معادل 17 دلار در هر تن است. مقایسه شود با یارانه پنهان دریافتی که 24.50 دلار به ازای هر تن است!!

 
با وجود اینکه سیمان کالایی محلی است یعنی صادرات و واردات آن مقرون‌به‌صرفه نیست، اما در حال حاضر سالانه حدود 20 میلیون تن ظرفیت مازاد تولید سیمان در کشور ایجاد شده است.
 

شبیه این فاجعه در صادرات این محصول نیز اتفاق افتاده و تولید‌کنندگان ایرانی از محل یارانه‌های انرژی، کلینکر را در رقابت با یکدیگر با 14 دلار تخفیف در هر تن نسبت به سایر تولیدکنندگان خاورمیانه به فروش می‌رسانند. [12] یعنی یارانه‌های انرژی پرداختی در ایران صرف ارزان‌تر تمام شدن برج‌های سر به فلک کشیده در کشورهای عربی منطقه در جنوب خلیج‌فارس می‌شود.

با وجود اینکه سیمان کالایی محلی است یعنی صادرات و واردات آن مقرون‌به‌صرفه نیست، اما در حال حاضر سالانه حدود 20 میلیون تن ظرفیت مازاد تولید سیمان در کشور ایجاد شده است. [13] از آنجا که ایجاد یک کارخانه با خط تولید یک میلیون تن سیمان در سال مستلزم سرمایه گذاری پنج هزار میلیارد ریالی می باشد، می‌توان گفت در مجموع، یکصد هزار میلیارد ریال اتلاف سرمایه‌گذاری به طمع برخورداری از یارانه انرژی صورت گرفته است.

آیا کشوری که در اتلاف سرمایه خودی تا بدین حد بی‌قید است، لیاقت جذب سرمایه‌گذاری خارجی را دارد؟!

دوست دارد یار این آشفتگی کوشش بیهوده بِه از خفتگی

 


[1]. طبق گزارش "عملکرد گاز طبیعی در سال 93" ارائه‌شده توسط معاونت امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی، میزان تولید گاز طبیعی در سال 92 معادل 502.730 میلیون مترمکعب در روز و میزان واردات گاز 14.720 میلیون مترمکعب در روز و میزان صادرات گاز 25.430 میلیون مترمکعب در روز بوده است. بنابراین مصرف داخلی گاز در سال 92 معادل 492.020 میلیون مترمکعب در روز بوده که این مقدار معادل 3.075 میلیون بشکه نفت خام در روز است. ازآنجاکه میزان مصرف نفت خام داخل در همان سال حدود 1.88 میلیون بشکه در روز بوده ، مجموع مصرف داخلی انرژی فسیلی در سال 92 معادل 4.995 میلیون بشکه در روز برآورد می‌شود. با احتساب قیمت صادراتی هر بشکه نفت متوسط 100 دلار آن زمان، این میزان مصرف، معادل 499.5 میلیون دلار در روز و 182 میلیارد دلار در سال بوده است.

[2]. چاپ در خرداد 1384

[3]. برای دیدن مقاله به پیوند زیر مراجعه کنید: سایت مرجع: دفتر توسعه انرژی‌های نو، استاندارد و ارتقای بهره‌وری برق و انرژی

http://eeo.moe.gov.ir/getattachment/583d8c27-a994-426f-90be-4060660e8f0e/

[4]. رستم قاسمی در نشست بررسی فرصت‌های بازار عراق در حاشیه چهاردهمین نمایشگاه بین‌المللی برق ایران اظهار داشت: هر مترمکعب گاز 3.7 کیلووات ساعت برق تولید می‌کند:

http://www.fardanews.com/fa/news/378890

[5]. متوسط ارزش حرارتی انواع سوخت‌ها: هر مترمکعب گاز طبیعی ایران: 8600 کیلوکالری، هر لیتر گازوییل: 9232 کیلوکالری. هر لیتر مازوت: 9790 کیلوکالری: http://www.sabainfo.ir/fa/news/684

[6]. خبرگزاری فارس، کد خبر 13940823001221 به گفته سید حمیدرضا قریشی: با کاهش قیمت نفت از 100 دلار به 50 دلار، قیمت گاز صادراتی از 45 سنت به 25 سنت در هر مترمکعب کاهش‌یافته است:

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13940823001221

[7].نرخ تبدیل دلار از سال 1392 تا کنون با اندکی نوسان در حدود 35000 ریال بوده است.

Rls1320÷35000=$0.0377≈$0.038

[8]. به پیوندهای زیر مراجعه شود:

http://www.saba.org.ir/fa/masrafeenergy/industry2/process/cement/statistics

http://www.sabainfo.ir/fa/news/45967

[9].سیمان اساساً کالایی صادراتی به حساب نمی‌آید و در شرایط عادی به علت قیمت بسیار نازل آن و حجیم بودنش هزینه انتقال جاده‌ای بیش از 300 کیلومتر مقرون‌به‌صرفه نیست.

[10] ظرفیت تولید سالانه سیمان کشور که تا ده سال پیش سالانه کمتر از 35 میلیون تن بود هم‌اکنون به بیش از 80 میلیون تن در سال افزایش یافته است. درحالی‌که نیاز کنونی کشور کمتر از 70 درصد ظرفیت کارخانه‌های موجود است. به پیوندهای زیر مراجعه کنید:

yon.ir/v4CP

http://yon.ir/11Xg

[11] اخیراً شرکت سیمان سپاهان اصفهان سیمان فله تیپ 2 را به پیمانکاری، تحویل در کرمان، هر تن یک میلیون ریال فروخته است. با توجه به آنکه هزینه حمل از اصفهان به کرمان معادل 350000 ریال در هر تن و 9 درصد مالیات بر ارزش‌افزوده هر دو از سوی سیمان اصفهان پرداخت شده، دریافتی سیمان سپاهان به ازای هر تن سیمان 596500 ریال معادل 17 دلار بوده است. (به نقل از بخش فروش کارخانه سیمان ممتازان کرمان)

[12] در فاصله زمانی 86 تا94 قیمت هر تن کلینکر قابل تبدیل به سیمان تیپ 2،فوب بنادر خاورمیانه، از 42.50 دلار به 28 دلار کاهش یافته است. دراین‌باره نیز می‌توان به مصاحبه آقای سید علی‌اصغر علوی در ماین‌نیوز اشاره کرد که ایشان اظهار داشته‌اند «صادرات انرژی‌ای که صرف تولید سیمان می‌شود، درآمدی بسیار بیشتر از صادرات سیمان نصیب کشور خواهد شد.» (http://www.minews.ir/fa/doc/news/26242)

[13] به پیوند زیر مراجعه شود:

http://www.minews.ir/fa/doc/news/26242

 

 

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: