علی سعدوندی گفت: آمار رشد اقتصادی سال گذشته، با توجه به حقایق اقتصادی کشور، ظاهر شدن اثر تحریم ها و بحران کرونا در آخر سال که اقتصاد بسیاری از کشور ها را تحت تاثیر قرار داد آماری منفی نیست.
وی ادامه داد: اینکه رشد اقتصادی مثبت یک درصد است یا منفی شش دهم درصد، تفاوت زیادی ندارد تفاوت این است که ما در سال گذشته اقتصاد با ثباتی داشتیم، رشد نداشتیم اما سقوط قابل توجهی نیز نداشتیم. این را باید در کنار این قرار دهیم که رشد نفتی ما به شدت منفی بوده است.
سعدوندی درباره ارتباط بین این اقتصاد نفتی و غیر نفتی در ایران، گفت: رشد نفتی منفی حکایت از این دارد که نقش درآمد نفتی در اقتصاد ما قطعا مثبت نبوده است چرا که اگر مثبت بود وقتی درآمدهای نفتی به شدت کاهش پیدا میکرد باید اقتصاد غیر نفتی ما هم به شدت کاهش پیدا میکرد اما این طور نبود.
وی افزود: عکس این موضوع هم ثابت شده است، وقتی در زمان آزاد شدن تحریم ها، صادرات نفت از قید تحریم آزاد شد، رشد درآمد نفتی ما به شدت بالا بود اما تاثیر چندانی بر رفاه مردم نگذاشت. این موضوع باید سنجیده شود که چرا درآمد نفتی، تاثیری در درآمد غیر نفتی ما ندارد.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: به باور بنده اتفاقا درآمد نفتی تاثیر در درآمد غیر نفتی دارد اما این تاثیر در دراز مدت، تاثیری منفی است چرا که درآمد نفتی باعث شده ذخایر ارزی بانک مرکزی و پایه پولی افزایش یافته و موجب بروز تورم شود. از طرف دیگر ما از درآمد نفتی برای پرداخت یارانه به کالاهای خارجی استفاده کردیم. نکته قابل توجه اینجاست که حتی در شرایط تحریم نیز به کالای اساسی خارجی یارانه میدادیم و باعث تضعیف تولید کالاهای اساسی میشدیم.
سعدوندی در پاسخ به این سوال که چه پیش بینی میتوان برای رشد اقتصادی سالهای آینده داشت، گفت: واقعیت این است که ما متاسفانه مطلقا سیاستگذاری در زمینه رشد اقتصادی نداریم و مثل یک قایقی هستیم که در اقیانوس رها شدهایم.
وی ادامه داد: این ادعا مطرح شده که ما عملیات بازار باز داشتیم، درحالی که نرخ سود بازار بین بانکی از ۱۸ درصد به ۸ درصد کاهش یافته است. اگر سیاست گذاری وجود داشت و بانک مرکزی نرخ هدف داشت، نباید این نرخ به این سطح کاهش مییافت. اگر سیاست گذاری مالی-بودجه ای داشتیم از این فرصت استفاده میکردیم، مقدار زیادی اوراق میفروختیم و این اوراق را صرف رشد اقتصادی در کشور میکردیم؛ ولی سیاستگذاری بودجه ای و نیز سیاست گذاری پولی مناسبی در کشور وجود ندارد.
در صورت وجود سیاست پولی، تورم به زیر بیست درصد کاهش مییافت
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: اگر واقعا سیاست گذاری پولی صحیحی تنظیم میکردیم، امکان آوردن نرخ تورم به زیر بیست درصد و مثبت شدن بیش از این مقدار رشد اقتصادی بود.
وی افزود: در این زمینه مقداری نیز ترس وجود دارد چرا که مسئولین کشور به جای اینکه به درمان مشکل بپردازند سعی میکنند فقط امروز را به فردا واگذار کنند و به شدت دچار روز مرگی شدهاند.
سعدوندی گفت: اوراق قرضه میتواند تورم را به زیر ۲۰ درصد کاهش دهد. این روش در هر کشور جهان هم که استفاده شده بدون استثنا تورم را کاهش داده است. در مقابل کشورهایی مانند ونزوئلا، آرژانتین و زیمباوه که سیاست پولی سازی جبران کسری بودجه را استفاده کردند به فاجعه انجامید. افرادی که از اوراق انتقاد میکنند، در مقابل روش پولی سازی یا سکوت میکنند یا تلویحا تایید میکنند و کشور را به پرتگاه میبرند و متاسفانه تا کنون نیز موفق بوده اند.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به ایجاد نظام مالیاتی برای جبران کسری بودجه، گفت: بنده از طرفداراران مالیات بر مجموع درآمد و مالیات برعایدی سرمایه بودهام اما با توجه به شرایط کشور این ادعاها، نوعی ادعاهای فضایی است؛چرا که برای ایجاد یک انقلاب مالیاتی به حداقل ۵ سال زمان نیاز است. این سخن صحیحی است که مالیات بر مجموع درآمد بر اوراق مقدم است اما در یک بازه ده ساله، نه برای یک سال! چرا که کمترین زمان برای پیاده شدن سیستم مالیات بر مجموع درآمد ۵ سال است.
وی با اشاره به راه دیگر جبران کسری بودجه گفت: نکته دیگری که برخی پیشنهاد میکنند، جبران کسری از طریق مولد سازی دارایی هاست، این درحالی است که تا به حال یک مورد مولد سازی دارایی انجام نشده است چون هنموز بستر قانونی و اداری آن فراهم نیست!
علی سعدوندی گفت: چگونه در این حال میتوان ۲۴۰ هزار میلیارد را از این طریق جبران کرد در حالی که قانونی در این زمینه وجود ندارد. ایران با کشوری مانند ترکیه مقایسه میشود که تنها ۵۰۰۰ کارمند مولد سازی دارایی ها دارد.
ظهور مولد سازی دارایی ها در بودجه، کمتر از بیست سال دیگر متصور نیست
وی تصریح کرد: زمانی که مولد سازی شروع شود، درآمد حاصل از مولد سازی باید بار دیگر صرف مولد سازی شود، یعنی یک مدرسه تبدیل به پاساژ میشود، مغازههای آن را اجاره میدهید و این درآمد را برای پروژههای مولد سازی دیگر هزینه میکنید، سپس باید بار دیگر درآمد آن برای یک مدرسه درحال تخریب خرج شود بنابراین شاید ۲۰ سال زمان نیاز باشد تا درآمد حاصل از مولد سازی در بودجه عمومی کشور ظاهر شود. یعنی قبل از ۲۰ سال امکان پذیر نیست. طرحی بلند مدت از مولد سازی دارایی ها در کشور نداریم و جبران شدن کسری بودجه با مولد سازی، تخیلی و فضایی است.
این کارشناس اقتصادی عنوان کرد: طرح فضایی دیگر این است که گفته میشود هزینه های دولت کاهش یابد، چگونه میتوان هزینه دولت را کاهش داد؟ شما اگر بخواهید ۲۰۰ هزار میلیارد تومان از این محل جبران کسری داشته باشد، با توجه به حقوق متوسط افراد در کشور باید تعداد زیادی از کارکنان قشرهای متفاوتی مانند، معلم، پلیس و … را اخراج کنید، در این صورت آیا امنیتی در کشور حکم فرما خواهد بود؟ اینها طرح هایی ابر فضایی است و تا به حال در دنیا سابقه نداشته است. جنبشی در کشور ایجاد شده که مرتبا طرح هایی فضایی مطرح میکنند.
سعدوندی درباره طرح مالیات بر عایدی سرمایه گفت: اگر طرح جامع نباشد، فاجعه به بار میآورد. ما اگر بر ملک، مالیات بر عایدی سرمایه را تصویب کنیم و باقی بازار ها را رها کنیم، در این صورت چه اتفاقی در کشور خواهد افتاد؟ در این صورت بازار ملک در رکود میرود و نقدینگی به بازار های دیگر سر ریز میکند و تورم ما را نیز بالاتر میبرد.
وی افزود: بنده با هر طرح بدون مطالعه مخالفم. طرح های مالیاتی نیاز به نظام جامع دارد. ما متاسفانه متخصص مالیات در کشور نداریم و باید از صفر ایجاد کنیم. نظام مالیات ما نظامی قجری است و باید آن را از صفر ایجاد کنیم.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه ما افتخارات خودمان را نیز نابود کرده ایم، گفت: ما افتخاری در دنیا داشتیم و آن، پرداخت یارانه نقدی بود. در بحران کرونا بسیاری از کشور ها اعلام کردند و برخی نیز اعلام نکردند؛ اما ریشه آن را بگردید این است که این کار اولین بار در ایران اجرا شد.
وی ادامه داد: زمانی که نظام مالیاتی مدرن نداریم چگونه میتوانیم در دو ماه، مالیات بر مجموع درآمد بگیریم؟ به دلیل اینکه مالیات بر مجموع درآمد یک طرح جامع است، ارجح است به اینکه یک طرح ناقص، به خصوص در عایدی سرمایه اجرا شود که میتواند ایجاد مشکل کند.
علی سعدوندی درباره مالیات بر سود سپرده های بانکی گفت: در حال حاضر گفته میشود نظام بانکی سود سپرده میدهد و باید از آن عایدی سرمایه بگیریم، این در حالی است محاسبات نرخ سود سپرده بر اساس محاسبات واقعی انجام میشود نه محاسبات اسمی. یعنی شما باید زمانی مالیات از سود سپرده میگرفتید که نرخ تورم ۸ درصد و نرخ سود سپرده ۲۰ درصد بود، نه درشرایطی که نرخ سود سپرده به ۱۵ درصد رسیده و تورم ۴۰ درصد، اگر مالیات بر سود سپرده گرفته شود، سپرده تخلیه میشود و زمانی که سپرده تخلیه شد فاجعه به بار میآید.
بورس، تنها سد راه ابر تورم
بورس جاذب نقدنیگی است و اگر ما در حال حاضر ابر تورم نداریم، تنها یک دلیل دارد و آن هم بورس است. اما بورس به سمت گران شدن و حبابی شدن پیش میرود، معمولا زمانی که بورس حباب میشود این حباب در بازار اوراق تخلیه میشود و البته به قدری هم این تخلیه انجام شده است.
وی ادامه داد: اما چرا نرخ اوراق پایین است؟ چون قیمت اوراق به دلیل افزایش خریداران افزایش یافته است. آن زمان که نرخ اوراق ۳۵ درصد بود، کسی در مورد عمق بازار اوراق تشکیک نکرد درحالی که تورم ۸ درصد بود در حال حاضر نرخ تورم ۴۰ درصد است و نرخ اوراق ۱۳.۵ است. این نشان میدهد خریداران بازار اوارق شدیدا افزایش پیدا کرده است و تشکیک درباره عمق بازار بی پایه است.
سعدوندی درباره فرصت استثنایی بازار اوراق گفت: همیشه این پنجره فرصت باز نیست. الان با توجه به کرونا این پنجره باز شده است و باید از آن نهایت استفاده را انجام داد.
وی ادامه داد: اکثر محاسباتی که در اوراق دیدم مشکلات جدی دارد و به عمد در حال نمایش این است که ایران در آستانه بحران بدهی قرار دارد درحالی که کاملا برعکس بوده و ما به بحران تورم نزدیک هستیم و بحران تورم و بدهی در تعارض باهم هستند.
سعدوندی با هشدار نسبت به تبعات ریزش بورس، گفت: اگر بازار بورس دچار ریزش شود برای کشور خیلی تبعات خواهد داشت و ما دیگر نمیتوانیم تورم را به این راحتی کنترل کنیم توصیه من این است که کسری بودجه از راه اوراق تامین شود و نه از راه تزریق گسترده به بازار بورس.
وی ادامه داد: طرح دیگری که وجود دارد این است که اگر روزی ده هزار میلیارد تومان در بازار بورس مبادله صورت بگیرد و اگر دولت، هزار میلیارد تومان سهام در بورس بفروشد، کسری بودجه دولت تامین شده است. این حرف در این شرایط خطرناک است و منجر به ریزش بازار خواهد شد، اما اگر بازار بورس را به ثبات برسانیم، میشود قدری از کسری بودجه را از محل بورس تامین کرد.
این کارشناس اقتصادی گفت: باید درعمل دید که اگر بازار را متعادل نگه داریم، دولت چه مقدار میتواند اوراق بفروشد. این احتمال وجود دارد که اگر بخواهید بازار را متعادل نگه دارید بیشتر از پولی که به دست میآید باید برای ثبات بازار هزینه کنید.
وی افزود: بازار بورس ممکن است ظرفیت تامین کسری بودجه را نداشته باشد. در اینکه ثبات بورس ارجح است بر استفاده ابزاری از بورس برای تامین کسری بودجه شکی نیست چون اگر بورس بریزد منابعی که در دست مردم است وارد بخش بازار و خدمات شده و باعث رشد شدید قیمت ها خواهد شد.
http://www.econclinic.com