شنبه, 24 آبان 1393 15:09

دانش جعفري: لغو تحريم‌ها ، فرآيندي بلندمدت است

نوشته شده توسط

دکتر داوود دانش‌جعفري از دردها و درمان‌هاي اقتصاد نفتي به« اعتماد» مي‌گويد

مريم فكري  / مدت‌ها بود كه در حال پيگيري مصاحبه با او بودم. سرانجام قول قطعي تعيين وقت براي مصاحبه را در همايش تبيين سياست‌هاي اقتصادي دولت براي خروج از ركود گرفتم. با وجود مشغله زياد وي، دو ماه طول كشيد كه قرار مصاحبه به انجام مصاحبه برسد. قرار من براي گفت‌وگو با داود دانش‌جعفري، نخستين وزير اقتصاد دولت نهم، در دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام درخيابان ميرداماد، خيابان نفت‌شمالي بود. وقتي وارد اتاق كار وي، در طبقه دوم دبيرخانه شدم، چند دقيقه‌يي به بحث و گفت‌وگو درباره اوضاع اقتصاد پرداختيم و بعد مصاحبه شروع شد. از او خواستم تا در رابطه با وضعيت اقتصاد نفتي ايران توصيح دهد. «دانش‌جعفري» اعتقاد دارد كه «رشد مصرف نفت تاكنون نتوانسته با رشد اقتصادي بالا همبستگي نشان دهد. » به گفته وي، «ما بايد به مرور از پول نفت براي تامين هزينه‌هاي جاري و غيرضروري كه حالت ضد اقتصادي دارد و كار پسنديده‌يي نيست، استفاده نكنيم. در واقع، حتي اگر تحريم هم نبود، ما بايد به سمت استفاده صحيح از درآمدهاي نفتي مي‌رفتيم.» آنچه در ادامه مي‌خوانيد، مشروح گفت‌وگوي «اعتماد» با داود دانش‌جعفري، رييس كميسيون نظارت دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام است. وي باور دارد ريشه‌هاي آشفتگي بازار ارز و طلا را نبايد فقط در تحريم‌ها دانست. در اين راستا بايد به عملكرد گذشته خودمان بپردازيم. در تصميم‌هاي آني كه اتخاذ شده كنكاش كنيم. عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در اين مبحث از مثال‌هاي زيادي هم وام مي‌گيرد تا جاي ابهامي باقي نماند. متن كامل گفت‌وگو با «داوود دانش جعفري»، عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي و نخستين وزير اقتصاد در دولت نهم را در ادامه خواهيد خواند:

كشورهاي نفتي كه بيش از ١٨ درصد صادرات‌شان از محل نفت است، همواره آسيب‌پذير هستند. معناي اين گزارش اين است كه كشورهاي نفتي براي اينكه خود را از بي‌ثباتي نجات دهند، بايد راهكارهاي جايگزين براي كسب درآمد پيدا كنند. در واقع اگر يك كشور نفتي، نفت خود را بفروشد و درآمد آن را تبديل به حقوق كارمندان كند و نفت هيچ تاثيري در توليد نگذارد، به‌طور طبيعي اثر نفت، يك اثر مخرب خواهد بود و حتي ممكن است دولت را بي‌رويه بزرگ كند و هزينه‌ها بي‌رويه، يا ريخت و پاش افزايش يابد

شايد ما تحريم هم نداشتيم، با يك ركود مشابه ركود كنوني روبه‌رو مي‌شديم. كما اينكه اقتصاد ايران در سال‌هاي گذشته به‌صورت مستمر با چرخه‌هاي ركود و رونق مواجه شده است. به‌طور كلي، نرخ تورم بالايي كه ما در اين سال‌ها داشتيم، نتيجه سياست‌هاي پولي انبساطي و استقراض بي‌رويه از بانك مركزي بود؛ آن هم در شرايطي كه تحريم‌ها، به‌دليل كاهش واردات صنعتي، توليد و صنايع كشور را تحت‌تاثير قرار داد

    با توجه به اينكه اقتصاد ايران همچنان در تحريم قرار دارد و هنوز معلوم نيست وضعيت تحريم‌ها به كجا مي‌رسد. آيا به نظر شما در حال حاضر اينقدر اقتصاد ايران قوي هست كه بدون كمك نفت به رشد خود ادامه دهد؟

در اين رابطه بايد بگويم نفت در سال‌هاي گذشته نقش زيادي در اقتصاد ايران داشته، ولي اين نقش‌ها همواره مثبت نبوده است. اين موضوع در نظريه‌هاي اقتصادي مطرح است و يك عده‌يي، «نظريه نفرين منابع» را نيز مطرح كرده‌اند. اين گروه معتقدند كه كشورهاي نفتي در مقايسه با كشورهاي مشابه خود از رشد اقتصادي كمتري برخوردار هستند. بسياري از تحقيقاتي هم كه در اقتصاد ايران انجام شده، پديده نفرين نفتي را نشان مي‌دهد. البته اين موضوع به اين معنا نيست كه نفت چيز بدي است اما موضوع اين‌جاست كه ما در گذشته از نفت به شكل مناسبي استفاده نكرده‌ايم. به همين دليل، نتيجه مناسب نگرفته‌ايم. به عبارتي، نفت به عنوان يك ثروت و دارايي، بايد به انواع ديگر دارايي‌ها تبديل شود؛ به‌طوري كه همبستگي درآمد نفت با رشد اقتصادي مشهود شود. ولي اگر ما از پول نفت در تامين هزينه‌هاي جاري مثل پرداخت حقوق كارمندان استفاده كنيم، معلوم نيست نتيجه مثبتي براي اقتصاد ايران داشته باشد. شايد به همين دليل باشد كه رشد مصرف نفت تاكنون نتوانسته با رشد اقتصادي بالا همبستگي نشان دهد. بر اين اساس، در مورد اين سوال شما بايد بگويم به نظر من استفاده بهتر از نفت مي‌تواند بهره‌وري ما را به عنوان يك اقتصاد نفتي ارتقا دهد. البته امكان دارد با تشديد تحريم‌ها، عادت كردن به كاهش درآمد نفتي يك التهاب اجباري باشد، ولي مي‌خواهم بگويم مزاياي زيادي در اين اجبار نهفته است و اگر بتوانيم با تلاش بيشتر به شرايط مطلوب‌تر اقتصادي با بهره‌وري بالاتر برسيم، قطعا يك راه جديدي براي توسعه اقتصاد ايران باز مي‌شود.

بسياري از كشورهاي نفتي مانند اندونزي، كشورهايي بودند كه در ابتدا صادركننده نفت بودند، ولي وقتي بيشتر صنعتي شدند، مصارف نفت در كشورشان افزايش پيدا كرد؛ نه از جهت مصرف خانوارها، بلكه از نظر صنعتي شدن و بنابراين آنها توانستند نفت را بيشتر با اقتصاد داخلي عجين كنند. در واقع، در اين نوع كشورها نفت تبديل به يك محور توسعه شد، به جاي اينكه نفت محدوديت براي رشد اقتصادي ايجاد كند.

با اين اوصاف، حالا با وجود تحريم‌ها شرايطي فراهم شده كه ما نمي‌توانيم همه نفت خودمان را كه قابليت صادرات دارد، صادر كنيم و به همين دليل درآمدهاي‌مان كاهش پيدا كرده است. بنابراين بهتر است از همين ظرفيت صادرات كاهش يافته در جهت ارتقاي توليد صنعتي در داخل استفاده كنيم؛ به‌طور مثال، در طرح‌هاي مربوط به پتروشيمي يا تامين برق. اين امر، مي‌تواند تبديل به رشد اقتصادي بالاتر شود و در عين حال، ما را از خام‌فروشي نفت به سمت استفاده از نفت براي توسعه صنعتي سوق خواهد داد.

   شما اين نكته را اشاره كرديد كه اقتصاد نفتي ايران با وجود محدوديت‌ها، همچنان از نفت در جهت تامين نيازهاي مصرفي استفاده مي‌كند و آخرين آمارها نيز از رشد واردات تا ٢٦ ميليارد دلار در شش ماهه ابتداي امسال حكايت دارد؛ اين در حالي است كه رقم صادرات ٢٣ ميليارد دلار بوده است. به نظر شما چطور اقتصادي كه به‌شدت به مصرفي بودن عادت كرده، مي‌تواند به سمت استفاده بهتر از درآمدهاي نفتي حركت كند؛ ضمن اينكه بخش توليد كشور در شرايط مناسبي قرار ندارد؟

راز پيشرفت در همين‌جاست. كشورهايي كه بتوانند مشكلات خود را حل كنند، پيشرفت مي‌كنند و اگر نتوانند، عقب مي‌مانند. ولي اينكه مي‌گوييد ما همين الان نمي‌توانيم يك‌دفعه مشكلات توليد را حل كنيم، كاملا قابل درك است. به نظر من مهم اين است كه در اين جهت حركت كنيم. به عبارت ديگر، ما بايد به مرور از پول نفت براي تامين هزينه‌هاي جاري و غيرضروري كه حالت ضداقتصادي دارد و كار پسنديده‌يي نيست، استفاده نكنيم. در واقع حتي اگر تحريم هم نبود، ما بايد به سمت استفاده صحيح از درآمدهاي نفتي مي‌رفتيم. چالشي كه در حال حاضر در اقتصاد نفتي ما به وجود آمده، ما را به سمت يك توفيق اجباري سوق داده، زيرا با وجود تحريم‌ها، ديگر تداوم وضعيت قبلي امكان‌پذير نيست و بنابراين مجبور هستيم استفاده از درآمدهاي نفتي را حساب‌شده‌تر و بهره‌ورتر كنيم. پس چه بهتر به اين موضوع فكر كنيم كه چطور مي‌توانيم از مزيت نفت در جهت تقويت اقتصاد استفاده كنيم.

ما اگر اصلا نفت نداشتيم، چه‌كار بايد مي‌كرديم؟ نبايد صنعتي مي‌شديم؟! حالا بايد اين‌طور فكر كنيم كه چگونه با وجود نفت مي‌توانيم سريع‌تر به سمت صنعتي شدن پيش برويم يا اقتصاد دانش‌بنيان را در كشور پي‌ريزي كنيم. ضمن اينكه سناريوي خام‌فروشي، سناريوي قابل قبولي نيست. ما نمي‌توانيم تا ابد نفت‌خام را بفروشيم و بعد هم براي حل مشكلات‌مان از درآمد نفت استفاده كنيم.

اگر بخواهيم اقتصادمان تقويت شود، بايد به فكر توليد داخلي باشيم و تا مي‌توانيم منابع خام صادراتي را تبديل به فرآورده كنيم و حداقل به مراحلي از توليد محصولات صنعتي نفتي در كشور دسترسي داشته باشيم. شايد به اين شكل بتوانيم بخشي از بيكاري‌ بالايي را كه در كشور داريم، برطرف كنيم. هر چقدر كه در اين سناريو موفق باشيم، به نفع اقتصادمان هست. به عبارتي، شرايط فعلي باعث مي‌شود كه اجبارا صرفه‌جويي را شروع كنيم و بايد نيازهاي غيرضروري را از طريق درآمد نفتي تامين نكنيم. اين كار منجر به افزايش بهره‌وري مي‌شود.

همان‌طور كه مي‌دانيد، در حال حاضر شرايط درآمدي دولت بدتر شده اما نتيجه‌گيري بهتري داشته‌ است. اين نتيجه بهتر، به خاطر اين است كه از بعضي از كارهايي را كه بازده پاييني داشته، ديگر انجام نمي‌گيرد.

   شما در حال حاضر چشم‌انداز تحريم‌ها را چطور مي‌بينيد؟

پاسخ به اين سوال براي كارشناساني كه در بحث‌هاي سياست خارجي خبره هستند، آسان‌تر است، ولي تا آن‌جايي كه من اطلاع دارم، در همان حدي كه انتظار مي‌رفت، در مذاكرات پيشرفت‌هايي وجود دارد و طرفين ديدگاه‌هاي خود را مطرح مي‌كنند تا اينكه در نهايت به توافق برسند. ولي برداشت من اين است كه لغو تحريم‌ها به زودي محقق نخواهد شد. البته ممكن است گشايش‌هايي در مشكلات كنوني ناشي از تحريم‌ها صورت گيرد، ولي لغو رسمي تحريم‌ها با يك فرآيند طولاني‌ همراه است.

   شما عنوان كرديد كه تحريم‌ها به اين زودي‌ها از اقتصاد ايران رخت نمي‌بندند. فكر مي‌كنيد لغو تحريم‌ها چقدر زمان مي‌برد؟

يك مثالي در اين زمينه زده مي‌شود. عراق يك كشوري بود كه روابط سياسي‌اش بعد از كنار رفتن صدام، با ابرقدرت‌ها و دنياي غرب خيلي پيشرفت كرد و مشكلات دوره صدام، ديگر وجود نداشت، ولي در همين عراق لغو رسمي تحريم‌ها حدود ١٠ سال طول كشيد.

مشابه اين سوال، در خيلي از محافل خارجي نيز مطرح شده است. به‌طور مثال، از يكي از مشاوران رياست‌جمهوري امريكا، چند وقت پيش، همين سوال شما پرسيده شد. او پاسخ داده بود كه در امريكا دو نظريه وجود دارد. يكي اينكه فرآيند لغو رسمي تحريم‌ها ظرف مدت پنج سال انجام شود اما يك نظريه ديگر هم وجود دارد و ممكن است اين فرآيند ٢٠ سال طول بكشد. همان‌طوري كه عرض كردم، اين فرآيند رسمي لغو تحريم‌ها است. البته ممكن است در گشايش‌هاي غيررسمي‌ در كاهش آثار تحريم‌ها تغييراتي ايجاد شود. براي مثال، در اعمال تحريم‌ها، آن سخت‌گيري قبلي وجود نداشته باشد. ولي به‌نظر مي‌رسد لغو تحريم‌ها يك فرآيند طولاني‌مدت است، بنابراين براي اينكه اقتصادمان را تقويت كنيم، بهتر است براي همه سناريوها راه‌حل داشته باشيم؛ چه تحريم‌ها لغو شود و چه ادامه پيدا ….

ادامه در اعتماد

منبع: اعتماد

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: