×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 93
جمعه, 17 خرداد 1398 18:14

سفر به روستایی که 430 خانوار آن در معرض کوچ اجباری قرار گرفته‌اند

– روستای زنوزق در شهرستان مرند با بیش از 6 هزار جمعیت مقیم و نیمه‌مقیم در معرض نابودی به دلیل از بین رفتن چشمه اصلی آب آن با ایجاد معدن خصوصی قرار گرفته است.

زنوزق روستایی تاریخی با معماری منحصر به فرد در شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی است. روستایی که بر بلندای قله ای سرسبز قرار گرفته است و جزو روستاهای هدف گردشگری ایران نیز انتخاب شده است و بخصوص از این حیث شهرت دارد که ساکنین روستا در محل بافت تاریخی آن زندگی می کنند.

این روستا 430 خانوار ساکن دارد با جمعیتی بالغ بر 1050 نفر ولی بیش از 5000 نفر خارج از روستا سکونت دارند و در روزهای تعطیل به روستا برمی گردند و به باغات خود سرکشی می کنند.

در سالهای گذشته بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پروژه بهسازی را در آن اجرا کرده و نمای روستا با آن رنگ گل رس دیوارهای خانه ها و پنجره های آبی و سبز و سنگفرش کوچه ها به لوکیشن فیلمها شباهت دارد که هر لحظه در آن زندگی جاری است.

این مقدمه احتمالا بیشتر به آغاز یک متن معرفی روستای زنوزق برای گردشگری شباهت دارد، اما این مطلب در مورد گردشگری نیست بلکه در مورد خطر بزرگی است که این روستای خاص را تهدید می کد.

این روزها مردم این روستا با کلید واژه نابودی زنوزق می نویسند و در محاورات روزمره همه شان ترس از نابودی روستا موج می زند چرا که حیات روستای زنوزق را یک معدن تهدید می کند.

طبیعت زیبای روستا و باغات سرسبز آن همه به صورت مستقیم و غیرمستقیم وابسته به چشمه ای به نام “کلستیر” است که هسته مرکزی روستای زنوزق است و باارزش ترین دارایی مردم روستا حق آبه شان از این چشمه است. کلستیر منبع  اصلی آب کشاورزی زنوزق است که از بالادست جریان دارد تقریبا همه باغات روستا با آن آبیاری می شود.

مردم روستا و دارایی باارزش‌شان چند سالی است که به‌وسیله یک معدن تهدید شده است. قرار است منفعت یک شخص بر منفعت بیش از 6 هزار نفر بچربد. همیشه هم رای با اکثریت نیست، گاهی ثروت و زرنگی بر رای اکثریت غلبه می‌کند!

در یک اقدام عجیب و تامل برانگیز مجوز بهره برداری از معدن سنگ تراورتن درست بالای چشمه کلستیر صادر شده است که با شروع فعالیت از سال 1385، اهالی با نگرانی از کاهش آب روستا و مشاهده شواهدی جدی از گل آلود شدن آب و تجربه تاریخی خود از این چشمه، اقدام به تجمع کرده و در آن مقطع زمانی ماشین آلات از محل معدن جمع آوری شد.

مسولان آن زمان شهرستان مانع فعالیت معدن می شوند و مردم روستا شادمان از این تعلیق، گمان می کنند که مجوز معدن کلا لغو شده است، اما در سال 1398 دوباره سرو کله تجهیزات معدن در زنوزق پیدا می شود و این بار بخشدار مرند با فراخواندن برخی از اهالی به شورای تامین، از لزوم آغاز فعالیت معدن می گوید و به نوعی در مواجهه مردم روستا و معدن، جانب معدن را می گیرد.

اهالی روستا از ماجرا باخبر می شوند، و آب کلستیر موضوعی نیست که مردم روستای زنوزق بتوانند نسبت به آن بی تفاوت باشند. موج اعتراضات مردمی شروع می شود و یکی از رسانه های محلی اقدام به تهیه مستندی از روستا و گفتگو با مردم روستا می کند که در آن مردم زنوزق از مسولین تقاضای استمداد دارند و با بغض و اندوه از نابودی زندگی شان می گویند. در این مرحله نیز آقای بخشدار به جای حضور در میان مردم با یک رسانه محلی دیگر- که نقشی عجیب در ماجرای زنوزق داشته است- مصاحبه کرده و از تضمین حفظ آب کلستیر سخن می گوید!

این سخنان حساسیت مردمی را بیشتر می کند. آنها می گویند چگونه ممکن است آبی که تاریخ زنوزق با آن ساخته شده است را بتوان تضمین کرد؟ و اصلا مهم تر از آن چرا باید بخشداری که برای مشکلات روستا تا به حال اقدامی درخور انجام نداده است مشتاق راه اندازی معدن شود.

در روز 5 شنبه 16 خرداد 1398 مردم روستا قصد حضور در محل معدن و رساندن صدای خود و درخواست کمک از مسولین دارند. در این زمان مقامات امنیتی و انتظامی استان در محل روستا حاضر شده و مردم را به خویشتنداری فرا می خوانند. با کمک اهالی و اعضای شورا، آرامش نسبی برقرار می شود. دوباره بخشدار در میان مردم حاضر می شود و در آنجا چند نفر از مردم استدلالهای خود را در مخالفت با معدن مطرح می کنند و بخصوص سخنان کارشناسی چند نفر از جوانان تحصیلکرده روستا، ابعاد تازه ای از ماجرا را آشکار می کند. با وجود استدلال های ارایه شده در آن جمع مبنی بر مشکلات زیست محیطی، وجود معارض شخصی و تخریب منابع طبیعی، باز هم آقای بخشدار از معدن حمایت می کند. پس از ناامیدی از بخشدار، مردم به سمت معدن حرکت و تجمعی را در آنجا برگزار می کنند و سر انجام فرماندار شهرستان مرند، دستور به جابجایی تجیزات معدن می دهد.

مردم روستای زنوزق و کارشناسان حقوقی معتقدند که چگونه می توان حکم به احداث معدن در سرچشمه آبی را داد که زندگی چند هزار نفر را متاثر ساخته و باعث نابودی یکی از میراثهای فرهنگی کشور می‌شود؟

حساسیت این چشمه به حدی است که حتی اجازه لایروبی نیز از سوی مسولان آب منطقه به مردم داده نمی شود چرا که سبب کاهش آب می شود و حالا اسباب تعجب است که مجوز معدن در همان منطقه داده شده است.

پرسش دیگر اینکه آیا ارزش اکولوژیکی و تاریخی یک منطقه قابل ارزشگذاری است که از جبران آن سخن می گویند؟

چگونه ممکن است در اراضی شخصی دارای سند رسمی، اجازه برداشت معدن را داد در حالی که صاحبان آن اراضی رضایت ندارند؟

این روزها مردم روستای زنوزق آرزو می کنند مسولان دیگر رفتاری غیر از بخشدار داشته باشند و کمک کنند که یک بافت بارزش طبیعی- تاریخی و فرهنگی حفظ شود.

لازم است اداره صنعت و معدن استان، منابع طبیعی استان و میراث فرهنگی استان به این موضوع ورود کنند و مخاطرات جبران ناپذیر ایجاد معدن را مورد توجه قرار دهند.

تجربه استحصال معادن در ایران نشان می دهد که آنها در مناطق مسکونی و سرچشمه های آب، سبب خسارات گسترده ای شده و پس از پایان فعالیت زمین سوخته بر جای می‌گذارند.

این موضوع نخستین بار توسط کانال‌های وابسته به جوانان عدالتخواه تبریز رسانه‌ای شد و موسسه مطالعاتی تحریریه آماده است مناظره‌های کارشناسی با حضور طرفین برگزار کرده و ابعاد موضوع را در معرض قضاوت مردم قرار دهد.

 

تحریریه

موارد مرتبط

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: