یکشنبه, 17 شهریور 1398 12:20

"شاغل" و "بیکار" هر دو در جستجوی کار/ تغییر شغل به اتفاقی عادی در ایران تبدیل شده است

اگر بیکار هستید و دنبال کار می‌گردید فکر نکنید تنها هستید. غیر از شما صد‌ها هزار بیکار دیگر دنبال شغل می‌گردند و علاوه بر آنها میلیون‌ها فرد شاغل نیز دنبال کار می‌گردند! در سال‌های اخیر در جستجوی کار بودن انگار به یکی از ویژگی‌های اصلی ایرانیان تبدیل شده، چون امنیت پایین شغلی باعث شده شاغل و بیکار مدام مجبور به رصد کردن موقعیت‌های شغلی جدید باشند.

 

مدت‌هاست تصور غالب از سر کار رفتن دچار تغییر و تحول شده است. آن تصویری که در کتاب‌ها و فیلم‌ها از یک فرد شاغل نشان داده می‌شود، اینطور است که کسی مهارتی دارد، کسب و کاری راه انداخته یا به استخدام کسی یا شرکتی درآمده و سال‌های فعالیتش را اینطور طی می‌کند. در این تصویر کلیشه، کار فعالیتی مداوم است و فرد شاغل بسته به توانایی‌ها، شانس و موقعیت پیشرفت شغلی می‌کند. کسانی که این تصویر را پذیرفته‌اند به سختی می‌توانند باور کنند که شکل کار کردن در ایران تغییر کرده است. واقعیت این است که کار کردن مداوم، اینکه فردی جایی مشغول کار شود، حق بیمه بپردازد و بازنشسته شود، دیگر شبیه به یک رویاست. بررسی‌های آماری و بیشتر از آن مشاهدات عینی نشان می‌دهد یک نیروی کار در ایران ممکن است در طول 30 سال کار کردنش (با این فرض که زمان کار 30 سال است و یک فرد بعد از آن باید بازنشسته شود، وگرنه افراد زیادی هستند که بیش از 30 سال کار می‌کنند و هرگز هم بازنشسته نمی‌شوند) بار‌ها شغلش را عوض کند. این تغییر گاهی آنقدر بنیادین است که یک بیکار قبلا شاغل بوده به صورت کلی به شغلی دیگر رو می‌آورد؛ شغلی که نیاز به تحصیلات، تجربه و مهارت متفاوتی دارد.

 

تغییر شغل؛ فرصت یا تهدید

 

اگر کلید‌واژه «تغییر شغل» را در جست‌و‌جوگر‌های اینترنتی وارد کنید تعداد زیادی نوشته در ضرورت و ستایش این اتفاق پیدا می‌کند. تغییر شغل از آن دسته موضوعاتی است که حتما می‌شود سالانه چندین و چند همایش برایش برپا کرد؛ همایش‌هایی با عنوان تغییر شغل؛ فرصت یا تهدید. واقعیت هم این است که می‌توان این اتفاق را هم فرصت دانست و هم تغییر.

 

 به کسی که زیاد شغلش را عوض می‌کند job hopper  می‌گویند. بسیاری از کارفرمایان علاقه‌ای به استخدام چنین فردی ندارند و در مواردی در گزینش‌های شغلی وقتی عنوان شود که فلان جا و بهمان جا کار کرده‌ام، با این سوال رو به‌رو می‌شوی که چرا شغل قبلی‌ات را رها کردی؟ کارفرمایان دنبال دردسر نمی‌گردند. آنها بیم آن را دارند که فردی را استخدام کنند که ثبات نداشته باشد و مدام دنبال موقعیت دیگری باشد. با این همه کسانی که مقالاتی درباره تغییر شغل نوشته‌اند، با تذکر دادن این واقعیت یادآور شده‌اند که کاری به کار کارفرمایان نداشته باشید. گاهی لازم است شغل‌تان را عوض کنید و یکی از ویژگی‌های آدم‌های موفق این است که از این تغییر نمی‌ترسند و برای بهتر شدن موقعیت خود به آن تن می‌دهند. اگر حرفه‌تان را دوست ندارید، از مهارت‌هایتان استفاده نمی‌شود، تغییرات سازمانی در جریان است، رئیس‌تان رفتار بدی با شما دارد، بیشتر حجم کار به عهده شماست، شغل‌تان شما را بیمار می‌کند، ارزش‌های شما و محل کارتان، همخوانی ندارند و شاهد رفتارهای نامناسب هستید، شک نکنید که باید شغل‌تان را تغییر دهید.

 

شاید بگویید این حرف‌ها به درد یک درصد آدم‌ها می‌خورد؛ کسانی که آنقدر آرامش خاطر و ثبات اقتصادی دارند که جای فکر کردن به حداقل‌ها، دنبال بهتر کردن شرایط خود هستند. درست می‌گویید. نا‌به‌سامانی حوزه کار در ایران اجازه این بلند‌پروازی‌ها را به افراد شاغل نمی‌دهد. درصد بالایی از کسانی که کار می‌کنند و حتی آنهایی که بیکار هستند بر این عقیده‌اند که باید محکم به کاری که دارند یا به آنها می‌دهند بچسبند. مهم این است که بیکار نشوی و بیکار نمانی، تغییر شغلی و رسیدن به موقعیت بهتر پیشکش.

 

همیشه در جست‌و‌جوی کار

 

اغراق‌آمیز نیست اگر بگوییم بخش زیادی از نیروی فعال در ایران، یعنی ۲۷ میلیون و ۳۸۲ هزار نفری که یا کار می‌کنند یا بیکار هستند، مدام در جست‌و‌جوی شغل‌اند. واقعیت بازار کار ایران این است که امنیت شغلی بسیار پایین است. بخش بسیار زیادی از قرارداد‌های بازار کار موقت است و بر این اساس شبح بیکاری و تعدیل نیرو مدام در اطراف شاغلان پرسه می‌زند. مرکز آمار به صورت مرتب آمار‌های مربوط به بیکاری و اشتغال را به طور سالانه و فصلی منتشر می‌کند. در این آمار روی نرخ بیکاری، تعداد شاغلان، تعداد بیکاران، مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری گروه‌های مختلف، میزان شغل در دسته‌های اقتصادی مختلف، اشتغال ناقص و ... تاکید می‌شود، اما کمتر شاهد ارائه آماری درباره بیکاری افرادی هستیم که قبلا شاغل بوده‌اند. این در حالی است که ریزش شغلی یکی از مهمترین واقعیت‌های بازار کار ایران است و اگر حرف‌های مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس را تحلیل کنیم، متوجه می‌شویم که برای جلوگیری از ریزش شغلی برنامه تعریف می‌شود و حتی در بودجه سالانه اعتبار برای آن در نظر می‌گیرند.

 

کارگاه‌هایی را سراغ دارم که کارگران در آنها قرارداد یک‌ماهه دارند، آن هم قراردادی که بعد از پایان زمان قرارداد امضا می‌شود، یعنی اینکه وقتی می‌خواهند حقوق فرد را بدهند یک کاغذ جلویش می‌گذارند که قرارداد ماه گذشته اوست و باز از فردا روز از نو روزی نو. کارگر باید سر کار برود، یک ماهش را پر کند و تازه قراردادش را امضا کند.

 

یک بررسی آماری که مربوط به سال 96 است نشان می‌دهد 1.8 میلیون نفر از جمعیت 3.2 میلیون نفری بیکاران قبلا شغل داشته‌اند. به نظر می‌رسد این ارقام را می‌توان به سال‌های دیگر تعمیم داد و گفت حداقل نیمی از بیکاران کسانی هستند که قبلا شغل داشته و به دلایل مختلف بیکار شده‌اند. در پژوهشی که سال 96 انجام شده موقتی بودن کار با فراوانی 25 درصد دلیل اصلی بیکاری افراد و احیانا تغییر شغل آنها اعلام شده است. پایین بودن درآمد با فراوانی 16.3 درصد و اخراج یا تعدیل نیرو با 14 درصد دو دلیل عمده دیگر بوده‌اند. ترک اختیاری کار جزء دلایل کم اهمیت در نظر گرفته شده و این نشان می‌دهد که برخلاف آنچه کارشناسان موفقیت کاری در ستایش تغییر شغل می‌گویند و این اتفاق را، اتفاقی مبارک برای پیشرفت تلقی می‌کنند، در ایران اکثرا دنبال حفظ موقعیت شغلی خود هستند، هر چند شرایط بازار کار باعث می‌شود در بسیاری از موارد موفقیتی در این زمینه کسب نکنند. این واقعیت باعث شده ما با افرادی رو‌به‌رو باشیم که در طول دوران کاری خود چند شغل عوض می‌کنند؛ یک جور از این شاخه به آن شاخه پریدن، اما اجباری، پس بهتر است بگوییم نیروی کار در ایران مدام از این شاخه به آن شاخه پرانده می‌شوند!

 

استثمار نیروی کار با قرارداد‌های موقت

 

هادی ساداتی (عضو هیات مدیره کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران) با بیان اینکه آمار‌ها واقعیت بازار کار ایران را به خوبی نشان نمی‌دهند، می‌گوید: ما همواره با پدیده ریزش نیروی کار مواجه بوده‌ایم که این موضوع در حالت بد به بیکاری و در حالت دیگر به جا‌به‌جایی مدام نیروی کار، استثمار شاغلان و کاهش بهره‌وری می‌انجامد.

 

او ادامه می‌دهد: شدت گرفتن تحریم‌ها باعث شده بنگاه‌های اقتصادی با کمبود نقدینگی مواجه باشند. از طرف دیگر آنها به دلیل نوسانات اقتصادی و همچنین وجود برخی ممنوعیت‌ها در تامین مواد اولیه مشکل دارند. این شرایط باعث شده ما با تعدیل نیروی کار مواجه باشیم، هرچند تعدیل نیروی کار پدیده‌ای تازه در ایران نیست.

 

این فعال کارگری با بیان اینکه به ندرت می‌توان فرد شاغل با قرارداد دائم یا حتی بلندمدت پیدا کرد، عنوان می‌کند: وقتی اکثر قرارداد‌ها کوتاه‌مدت هستند و حتی ما با قرارداد‌های سفید امضا یا یک ماهه رو‌به‌رو هستیم یعنی مشکلی در ثبات اقتصادی و ثبات نیروی کار وجود دارد.

 

او با تاکید بر اینکه اگر می‌بینیم امنیت شغلی وجود دارد و یک فرد در طول عمر کاری خود بار‌ها مجبور به تغییر شغل می‌شود، نشان دهنده نبود ثبات اقتصادی است، می‌گوید: کارگاه‌هایی را سراغ دارم که کارگران در آنها قرارداد یک‌ماهه دارند، آن هم قراردادی که بعد از پایان زمان قرارداد امضا می‌شود، یعنی اینکه وقتی می‌خواهند حقوق فرد را بدهند یک کاغذ جلویش می‌گذارند که قرارداد ماه گذشته اوست و باز از فردا روز از نو روزی نو. کارگر باید سر کار برود، یک ماهش را پر کند و تازه قراردادش را امضا کند.

 

ساداتی عنوان می‌کند: این اتفاق در مورد بنگاه‌هایی که تعطیل هم نمی‌شوند وجود دارد. برای مثال یک پمپ بنزین یا نانوایی ممکن است سال‌ها در چند شیفت فعالیت کند، اما هر روز کارگری تازه در این بنگاه اقتصادی می‌بینیم که این یعنی ریزش شغلی به نحو فاجعه‌باری در بازار کار ایران وجود دارد.

 

او درباره اینکه ریزش شغلی که باعث می‌شود یک کارگر مدام محل کار و حتی نوع کارش را عوض کند، چه تبعاتی دارد، می‌گوید: یکی از مهمترین تبعات آن در ارتباط با بیمه بیکاری خودنمایی می‌کند. فردی که بیکار می‌شود دنبال بیمه بیکاری می‌رود و در مواردی دیده می‌شود که کارفرما بعد از اینکه بیمه بیکاری فرد برقرار شد به او پیشنهاد می‌کند بیاید سر کار، اما کار کردنش را گزارش ندهد. به کارگر می‌گویند تو که بیمه بیکاری می‌گیری، بیا این پول ناچیز را هم بگیر و اینجا کار کن. این یعنی استثمار کارگر.

 

وقتی اکثر قرارداد‌ها کوتاه‌مدت هستند و حتی ما با قرارداد‌های سفید امضا یا یک ماهه رو‌به‌رو هستیم یعنی مشکلی در ثبات اقتصادی و ثبات نیروی کار وجود دارد.

 

عضو هیات مدیره کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران همچنین به آسیب‌هایی که بیکاری به دنبال دارد، اشاره و عنوان می‌کند: ما الان در شهر‌های بزرگ شاهد فعالیت دستفروشانی هستیم که وقتی پای صحبت آنها بنشینیم می‌گویند فلان جا کار می‌کرده‌اند، بیکار شده‌اند و از سر مجبوری دستفروشی می‌کنند. بسیاری از افراد در دوره‌های بیکاری که به تناوب تکرار می‌شود سراغ مشاغل کاذب می‌روند و بعضا تا آخر عمر در مشاغل کاذب می‌مانند.

 

او عنوان می‌کند که نبود امنیت شغلی و تغییر مداوم شغل بهره‌وری را پایین می‌آورد و این جز استثمار نیروی کار توسط برخی کارفرمایان است. در این فضا جای آمار دادن و مباهات کردن به آمار‌هایی که بعضا بهبود وضعیت اشتغال را نشان می‌دهند باید به فکر رفع مشکلاتی بود که نیروی کار ما با آن دست به گریبان هستند.

 

سیبی که هزار چرخ می‌زند

 

وقتی شرایط اقتصادی نا‌به‌سامان می‌شود و بازار کار بهم می‌ریزد، آن چیز‌هایی که فرصت تلقی شده و توصیه می‌شوند در راستای بهبود شرایط پیگیری شوند، درست برعکس عمل می‌کنند. تغییر شغل اتفاق عجیب و غریبی نیست و کسانی که شغل‌شان را تغییر می‌دهند افرادی جسور هستند که دنبال موفقیت‌های بزرگ می‌گردند، اما این تغییر زمانی خوب است که اختیاری باشد یا لااقل فرد را از کار اخراج نکرده باشند. اخراج نیروی کار در ایران به روالی طبیعی تبدیل شده، آنقدر که تصورات از کار کردن نسبت به چند دهه پیش کاملا تغییر کرده است. این رویایی است که یک فرد تمام دوران کاری خود را در یک جا و حتی در یک حوزه بگذرانند. انگار این ضرب‌المثل که سیب تا پایین بیاید هزار بار چرخ می‌خورد، درباره زندگی شغلی شاغلان ایرانی کاملا مصداق دارد. یک فرد شاغل در ایران تا وقتی 30 سال کاری‌اش را پر کند، باید هزار اتفاق را از سر بگذراند؛ تجربه کار‌های جدید و محیط‌های شغلی جدید و این به شدت بر بهره‌وری نیروی کار تاثیر می‌گذارد و شاغلان ایرانی را فرسوده می‌کند.

منبع: ایلنا

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: