دوشنبه, 12 آبان 1399 16:13

۵ اقدام برای سازمان ها برای توانمندسازی کارکنان و بهبود تصمیم گیری

 

اطمینان حاصل کنید که سازمان شما دارای یک استراتژی کاملا تعریف شده و مشخص است

 

اگر هدف استراتژیک سازمان روشن باشد، توانمندسازی بسیار آسان تر است. اگر همه بدانند که سازمان در تلاش برای دستیابی به آن

هدف می باشد، تیم ها می توانند بدون نیاز به نظارت دائمی رهبر، در همان جهت حرکت کنند.

 

نقش ها و مسئولیت ها را به روشنی مشخص کنید

 

اساس همه تلاش های توانمندسازی این است که همه بدانند دقيقا چه کسی مسئول تصمیم گیری است و به همان اندازه مهم است که چه کسی این ویژگی را ندارد. هنگامی که نقش ها و مسئولیت ها مبهم باشد، تصمیمات روی میز مدیر ارشد قرار می گیرند یا بی وقفه به تأخیر می افتند. به طور قابل توجهی، پس از تصمیم گیری، تیم ها باید به اصل مدیریتی مخالف و متعهد» وفادار بمانند: همه، صرف نظر از دیدگاه اولیه خود، باید از تصمیم نهایی پشتیبانی کنند.

 

از قبل در زمینه ایجاد توانایی و مربیگری سرمایه گذاری کنید

 

سازمان ها باید به عمد مهارت های تصمیم گیری مانند حل مشکلات، ارزیابی عملکرد و تجزیه و تحلیل ریسک را پرورش دهند. مدیران باید وقت معناداری را برای مربیگری و مهارت در کارمندان و دادن فرصت های پیشرفت به کار گیرند. برای کمک به مدیران در انجام این کار، سازمان همچنین باید در تلاش برای ایجاد مهارت های رهبری و مربیگری خود سرمایه گذاری کند.

 

یک فرهنگ توانمندسازی محور ایجاد کنید

 

ذهنیت توانمندسازی باید در فرهنگ سازمان تزریق شود. رهبران باید ذهنیت ها و رفتاری را که موجب تقویت توان می شود، الگوی خود قرار دهند. مدیران باید مدل سازی کرده، ارتباط برقرار نموده و مهارت های مربیگری را که می خواهند داشته باشند، ایجاد کنند.

 

به طور خاص، مدیران و کارمندان برای برخورد راحت با شکست به پشتیبانی قابل توجهی نیاز خواهند داشت. برای سازگاری به عنوان یک گام ضروری در راه موفقیت، رهبران باید تلاش های چشمگیری برای کار مجدد مدیریت، سرمایه گذاری و آموزش فرآیندها و ساختارها انجام دهند.

 

در مورد مناسب بودن الگوهای اولیه مدیریتی دیگر تصمیم بگیرید

 

مدیران وقت ندارند که در هر تصمیم تجاری شرکت کنند. مدیران بایستی به صورت پیشرو تلاش کنند تا تصمیم بگیرند چه چیزی ارزش توجه آنها را دارد. اگر آنها بتوانند تصمیمات مهم را به شخصی با توانایی بالا تفویض کنند، بایستی نقش مربی را بازی کنند. اگر نتوانند، تنها گزینه ممکن مدیریت خرد یا حتی تصمیم گیری خودشان می باشد. آنها باید تصمیمات سختی را اتخاذ کنند، تصمیمات کمتر مشارکت کمتری را در اختیار دارد.

 

پس از آموزش برخی از شیوه های مربیگری، کارگاه های آموزشی حل مسئله برای تیم و بازنگری در نحوه تفویض تصميمات انجام می شود. مدیران اعضای تیم را تشویق می کنند تا مشکلات را به تنهایی حل نموده اما زمانی که بیم خارج شدن از مسیر وجود داشته باشد، برای هدایت افراد وارد می شوند.

 

تیم در هر جلسه مشخص می کند که چه تصمیماتی و توسط چه کسی و با چه داده هایی باید گرفته شود. اعضای تیم به طور منظم در مورد تصمیماتی که به آنها محول می شود گزارش می دهند، اقدامات انجام شده، نتیجه و اقدامات بعدی را که لازم است مشخص می کنند. /انجمن مدیران

 

@economistfarsi

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: