×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 93
JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 92
پنج شنبه, 18 دی 1393 13:21

قسمت دوم: مصاحبه محسن پهلوان مقدم، مديرعامل پديده شانديز، درباره سهام پدیده

قسمت اول مصاحبه

مي گويند آقاي آخوندي وزير راه و شهرسازي جلوي احداث برج را گرفته است؟

 اين طور نيست.

يعني دعوايي با وزارت راه و شهرسازي نداشتيد؟

خير. اصلا. پروژه در حال كار است.

اما من مطمئنم كه ساخت برج متوقف شده و فعلا 20 طبقه از 57 طبقه آن احداث شده است.

باور كنيد اين طور نيست. پروژه در حال ساخت است، بياييد بازديد كنيد.

برج كيش چطور؟ گويا در اين پروژه ورود 1700 متري به حريم دريا عاملي براي توقف اعلام شد.

دريا كه ربطي به وزارت راه و شهرسازي ندارد.

بله وزارت راه و شهرسازي عامل توقف نبود. سازمان محيط زيست و منابع طبيعي عامل توقف بودند.

 رضايت شان را جلب كرديم. مرجان ها را جابه جا كرديم و مجوزهاي لازم را داريم كه كار مي كنيم. در ضمن من بايد اشاره كنم كه انتخاب مكان برج توسط خود اين سازمان ها بود و توافق لازم انجام شده. درضمن آن طرف خليج فارس ببينيد چه مي كنند. نبايد واقعا ما هم پيشرفت كنيم؟

شغل پيشين شما چه بود؟ مشاور املاك بوديد؟

چه كسي اين حرف را زده. ما پدر در پدر در كار تجارت و ساختمان سازي بوديم.

فعاليت حرفه يي تان را نزد پدرتان آغاز كرديد؟

خير ايشان سال ها پيش مرحوم شده است. من نزد برادرم كارم را آغاز كردم.

كار ساختمان سازي يا تجارت را؟

همزمان هر دو كار را. البته من از بچگي كار كرده ام. از هفت سالگي كتاب مي فروختم.

در مغازه كتاب فروشي كار مي كرديد؟

مغازه نداشتيم. كنار خيابان كتاب مي فروختم. كتاب ها را برادرم برايم تهيه مي كرد و من مي فروختم.

چه جور كتاب هايي بود؟

اوايل انقلاب بود و كتابفروشي كنار خيابان رونق داشت. كتاب داستان، كتاب پيامبران و...

درآمدتان چطور بود؟

آن زمان درآمد خوبي داشتم. من ادعايي دارم كه مي توانم ثابتش كنم. من بهترين كاسب ايران هستم. چه الان، چه آن زمان كه كنار خيابان كتاب مي فروختم. اگر امروز همه چيز من را از من بگيرند، قول مي دهم دو سال ديگر همين جايي باشم كه امروز هستم.

وضعيت مالي خانواده طوري بود كه مجبور شديد از اين سن كار كنيد؟

خير خانواده نياز مالي نداشت اما فرهنگ خانواده ما طوري بود كه همه بايد در آن كار مي كردند و اين يك ارزش بود.

گفتيد پدرتان را سال ها قبل از دست داده ايد؟ چه زماني؟

پنج ساله بودم.

چندمين فرزند خانواده هستيد؟

آخرين فرزند خانواده يي پرجمعيت و ما پنج برادر و دو خواهر هستيم.

تحصيلات تان چقدر است؟

(باخنده) ديپلم ردي دارم، هنرستاني بودم.

پس تحصيل براي تان مهم نبود؟

نيازي به تحصيلات دانشگاهي نداشتم، مگر دانشگاه ها چي ياد مي دهند، من چيزي را كه مي خواستم ياد گرفته ام.

حتي اگر از پنج سالگي هم كار كرده باشيد، قبول كنيد در اين چند سال رشدتان غير منتظره بود؟

بله چون انگيزه داشتيم و شركت‌مان را به تدريج بزرگ كرديم. شركت ما خيلي بزرگ است. شوخي نيست. ٣٠ هزار كارمند و كارگر داريم. شركت‌هاي متعددي زير مجموعه ما است.

چند شركت زير مجموعه شماست؟

نمي‌دانم. الان در ذهنم نيست.

براي من كمي دور از ذهن است كه كسي تعداد شركت‌هايش را دقيق نداند.

شركت‌هاي ما متعدد هستند، از بازرگاني و ساختماني گرفته تا هايپر، زير مجموعه داريم. البته الان مي‌ترسم حرفي بزنم و بعد حرف و حديث درست شود والا مطمئن باشيد من كار خودم را بلدم.

فرزندان‌تان هم نزد خودتان كار مي‌كنند؟

من سه فرزند دارم اما خيلي كوچكند. من تازه در سن ٣٤ سالگي ازدواج كردم چون قبل از آن به حدي كار مي‌كردم كه وقت نداشتم تشكيل خانواده بدهم. همين حالا هم از ساعت شش صبح تا يك نيمه‌ شب كار مي‌كنم.

مي‌گويند بيش از ٧٠ درصد سهام پديده در اختيار خودتان و خانواده‌تان است؟

بگذريم، اين‌طور نيست.

صورت‌هاي مالي آخرين مجمع اين طور گواهي مي‌دهد.

چيزي كه روي سايت‌ها رفته درست نيست.

شما درستش را بگوييد؟

الان نمي‌شود در اين مورد توضيح داد.

گويا در افغانستان هم پروژه‌هايي داريد؟

بله دارم. كار ما در افغانستان اتفاقا بسيار پررنگ بود.

يعني كار را در افغانستان آغاز كرديد؟

خير، در ايران كار را آغاز كردم اما همان‌طور كه گفتم در افغانستان كارم پررنگ‌تر بود.

آنجا چه مي‌كنيد؟

كار ساختماني و رستوران داري و بازرگاني.

با حامد كرزاي هم ديداري داشتيد؟

فكر نكنم اشاره به اين موضوع ضرورتي داشته باشد.

اتفاقا دارد. مي‌خواهيم بدانيم چه جايگاهي به عنوان سرمايه‌گذار در يك كشور ديگر داريد؟

خب اگر اين طور است بگذاريد بگويم من با تمام روساي كشور افغانستان دوست هستم. كسي در دولت افغانستان نيست كه با من دوستي نداشته باشد.

حتي در دولت جديد؟

بله. حتي در دولت جديد.

اين موقعيت را چطور به دست آورديد؟

من نخستين خارجي بودم كه براي سرمايه‌گذاري وارد افغانستان شدم. جنگ تازه در حال اتمام بود كه من موقعيت را دريافتم و راهي اين كشور شدم، كسي هم كه نخستين باشد، بهترين موقعيت را از آن خود مي‌كند. مي‌دانيد كه انحصار تبليغات بيلبوردهاي افغانستان به مدت ٢٠ سال در اختيار من است.

اما ارديبهشت ماه امسال شاروالي افغانستان چيز ديگري مي‌گفت. او گفته است ده‌ها شركت تبليغاتي ديگر در اين كشور مشغول كار هستند؟

اين طور نيست.

مي‌خواهيد اسامي را بخوانم؟ وي گفته است افغان امريكا، كريم زرين، كابل، كابل پن، آرين، ميوند، ندا، ايفل، فلكسو ساين، پويا گرفيك و... در پايتخت افغانستان مشغول به كار هستند.

من مدرك دارم. امضاي آقاي كرزاي و پنج وزير افغانستان زير قرارداد من است. همين قراردادي كه از آن صحبت مي‌كنم.

همان موقعيتي كه در افغانستان داريد، در ايران هم داريد؟

كدام موقعيت را؟

دوستي با مقامات و مسوولان.

بله من با خيلي‌ها دوستم.

با كدام يك از مقامات؟

ببينيد چون من يكي از بهترين رستوران‌هاي ايران را دارم با خيلي از مقامات دوستم اين هم طبيعي است.

هيچ‌وقت كارمند دولت نبوديد؟

خير.

در شركت ارمغان بهزيستي هم سمتي نداشتيد.

هيچ‌وقت. من فقط به واسطه يكي از دوستانم با اين مجموعه آشنا شدم. همين.

مي‌گويند وقتي فروش سهام شركت‌تان آغاز شد، گفته بوديد كه اين پروژه يعني شانديز مشهد يك ساله تمام مي‌شود؟

اصلا من اين حرف را نزدم. هيچ‌وقت.

اين حرف از قول شما منتشر شده است، حالا پروژه شما چه زماني تمام مي‌شود؟

آخر سال ١٣٩٤ بايد تمام شود. هر ماه قسمتي از پروژه را افتتاح مي‌كنيم.

اتفاقات اخير نگران‌تان نكرده است؟

كار بدي نكرده‌ام كه نگران باشم. من فقط نگران مردمي هستم كه از نظر روحي تحت فشار هستند. بگذاريد يك توضيح براي‌تان بدهم. من كارهايم را خودم انجام مي‌دهم. تا امروز از كسي ملك نخريدم. زمين خريدم و ساختمان ساختم. حتي دفتر كار اجاره نكردم. كانكس گذاشتم در زمين و وقتي دفتر كارم را ساختم وارد آن شدم. من اين طور بزرگ شدم حالا از بابت چه چيزي نگران باشم.

گفته مي‌شود هفته قبل، روزنامه خراسان كه مطلبي را از قول دادستاني عليه شما منتشر كرده بود، توسط افراد ناشناسي خريداري و از دكه‌ها جمع شد. خبر داريد؟

نه اين مساله چه ربطي به ما دارد؟

پس شما چنين كاري نكرديد؟

من چنين كاري نكردم اما باز هم تاكيد مي‌كنم دوستان زيادي دارم. حالا من يك سوال دارم. اگر واقعا كسي اين كار را كرده باشد جرمي مرتكب شده؟ روزنامه خريدن جرم است؟ من نمي‌دانم اين حرف‌ها يعني چه. من كاري كه بلدم را انجام مي‌دهم. فكر كنم منطقي‌اش اين است كه بيايند و من را به عنوان مشاور استخدام كنند تا چيزي كه بلدم را به آنها ياد بدهم.

به چه كساني؟

به هر كسي كه مي‌خواهد كار اقتصادي كند.

نمي‌ترسيد آينده‌يي مانند بابك زنجاني يا ببخشيد بدتر از آن مه آفريد خسروي در انتظارتان باشد؟

نه نمي‌ترسم. «پديده را از پرورشگاه نياوردم، اين پروژه را خودم زاييدم و با توجه به اينكه فرزند خودم است نمي‌ترسم كسي آن را از من بگيرد. اگر خواستيد مطلبي از من چاپ كنيد عكس پروژه‌هاي من را در مشهد، كيش و... بيندازيد. آنجا واقعا يك شهر است با خيابان‌هاي متعدد. حرف من فقط اين است كه از آبروي كشور دفاع كنيد تا مبادا اين اتفاقات كار ما در خارج از كشور را با مشكل مواجه كند.

قسمت اول مصاحبه

 

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: