یکشنبه, 20 دی 1394 12:46

بهنام ملکی: امیر کبیر و اقتصاد ایران

نوشته شده توسط

دکتر بهنام ملکی

استاد دانشگاه ومدیر سایت قتصاددان

میرزا تقی‌خان فراهانی مشهور به امیر کبیرکه از  رجال نامی وترقی خواه ایران است بسال ۱۲۲۲ هجری قمری متولد شد.

همزمان با به قدرت رسیدن ناصرالدین شاه در ۲۱ ذی‌القعده ۱۲۶۴ هجری قمری به مقام صدارت انتخاب گردید. پدرش کشاورز رنج‌کشیده‌ای بود که سپس آشپز شد. به همراه پدر به دستگاه قائم مقام فراهانی (صدراعظم مقتول محمدشاه) راه یافت و چون آثار کارایی و لیاقت از‌‌ همان آغاز کار در او نمایان بود، به سمت منشیگری قائم مقام انتخاب گردید و بعد‌ها به معاونت میرزا محمدخان زنگنه منصوب شد. امیرکبیر در زمان محمد شاه چند بار در مأموریت‌های سیاسی به کشورهای روسیه و عثمانی رفت و مشاهده تحولات آن کشور‌ها او را به‌ اندیشه اصلاحاتی در ساختار استبداد داخلی و استعمار خارجی دولت در ایران انداخت. میرزا تقی‌خان پس از رسیدن به صدارت با خواهر تنی شاه ازدواج کرد و بیش از پیش به ناصرالدین شاه نزدیک شد. در آغاز صدارت امیرکبیر، اوضاع داخلی کشور از نظر سیاسی، اقتصادی و اداری کاملاً آشفته بود. او توانست در مدت کوتاه صدارت خود این همه نابسامانی را بهبود بخشد. بخشی  از اقدامات او از این قرار بود: قطع مواجب و مستمری‌های زیاد- تعدیل دخل و خرج- تربیت بروات خزانه ایران، اصلاحات مالی، اداره جاسوسی امیر، معتمدین- تأسیس روزنامه و چاپخانه- ترجمه کتب- فرستادن محصل به خارجه- تأسیس دارالفنون- تأمین امنیت و حفظ اموال مردم- جلب مستشار و معلم خارجی- تشویق زراعت- آبیاری، انتقال آب نهر کرج به تهران- تشویق صنایع داخلی- ترغیب مردم به مصرف کالاهای ایرانی- اصلاح روند تجارت- چاپارخانه- ایجاد بازار و کاروانسرا در تهران- نظامات حمام‌ها- جرایم سنگین فرار از آبله‌کوبی- جلب صاحب منصبان خارجی- شکستن آئین بست‌نشینی افراد فاسد در مکان‌های مقدس- تدوین نظام‌نامه‌ها- ساختن اسلحه در داخله- دشمنی با دزدی و دزد- مبارزه با رشوه‌خواری- رفع تعدی از مردم و جلوگیری از دخالت بیگانگان در امور مملکتی- ایجاد سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها- تأسیس وزارتخانه- متأسفانه تمامی اقدامات امیرکبیر در مورد اصلاح امور مملکتی در دسترس نمی‌باشد ولی اهم آن‌ها به اختصار در ۱۰ سرفصل ارائه می‌شود.

۱- محدود کردن القاب و عناوینی که به افراد از سوی دربار داده می‌شد

 

در تمام دوران پادشاهی سلسله قاجار این رسم بین دربار ایشان بود که به اشخاص بدون هیچ ضابطه‌ای عناوین مختلف داده می‌شد. این عناوین و القاب باعث می‌شد که آنان به مردم ضعیف‌تر زورگویی کنند و مردم نسبت به دربار بدگمان شوند. امیرکبیر با توجه به این مسئله در نخستین روزهای صدارت خود این رفتار را با تدبیری مقتدرانه محدود و کاهش داد تا کسی نتواند با این حربه مردم ضعیف‌تر را مورد ظلم و ستم قرار دهد. ولی پس از شهادت امیرکبیر و روی کار آمدن میرزا آقاخان نوری دوباره رسم تهوع‌آور و لقب‌سازی برقرار شد و این شیوه ناهنجار در اواخر دوران ناصرالدین شاه چنان اوج گرفت که افتضاح بسیار به وجود آورد.

۲- مبارزه با رشوه‌خواری

امیرکبیر چون از‌‌ همان دوران جوانی به سمت منشیگری دربار محمدشاه راه یافته بود در امور دولتی آن زمان نیز تبحر خاص داشت و به عینه مشاهده می‌کرد که مأموران دولت با رشوه گرفتن حق را ناحق می‌کنند. این عمل باعث سلب اعتماد مردم از دولت می‌گشت. امیر با علم به این مسئله در بدو شروع صدارت خود بشدت با این عمل مبارزه می‌کرد و چون در همه جا جاسوسی داشت هرگاه کسی در این امور تخطی داشت او را بشدت مجازات می‌کرد تا عبرتی برای دیگران باشد. امیرکبیر در مورد رشوه‌گیران، به ویژه قاضیان سختگیر بود و کوچکترین اغماض و گذشتی را در این مورد در صلاح ملک و ملت نمی‌دانستند. سختگیری دولت او را در پاک کردن محکمه‌ها و دادگاه‌های شرعی از آلودگی رشوه‌خواری یاری می‌کرد.

۳- سر و سامان دادن به دخل و خرج کشور

امیرکبیر از ابتدای صدارت زمام کلیه امور مملکتی را از کشوری و لشکری و حساب و دفتر و دیوان گرفته تا سیاست خارجه خود به دست گرفت. امیر چون از جوانی در دربار بود با مصرف مخارج بیهوده و حقوق بالای درباریان و شاهزادگان به خوبی واقف بود. با توجه به این مسئله امیر حقوق این افراد را کم کرد و مخارجی که دربار بیهوده مصرف می‌کردند کاهش داد. با این عمل خزانه دولت نسبتاً بهبود یافت و مخارجی که مصرف می‌شد بیشتر به گسترش صنایع داخلی و تجارت تولیدات وطنی معطوف می‌گشت.

۴- تنظیم مالیات‌ها و رونق بخشیدن به تجارت داخلی و خارجی

قبل از صدارت امیرکبیر دریافت مالیات به نحو مطلوب از اقشار مختلف مردم انجام نمی‌گرفت مثلاً درباریان از پرداخت مالیات معاف بودند ولی بعد از صدارت، امیر با گروهی از صاحب منصبان علوم مالی آن زمان مشورت کرد و جداولی تنظیم کردند که بر مبنای آن از هر گروه مالیات نسبتاً‌ عادلانه‌ای دریافت می‌شد. در آن زمان عشق و علاقه مردم به خرید اجناس انگلیسی زیاد بود و مردم تا می‌توانستند از خرید کالاهای داخلی اجتناب می‌ورزیدند.

۵- امیرکبیر و حمایت از صنایع داخلی

امیرکبیر در موارد دیگر هم سعی داشت کشور را از وابستگی برهاند و از خارج شدن طلای ایران برای وارد کردن اجناس خارجی جلوگیری کند. برای جلوگیری از ورود پارچه از وزیر مختار انگلیس خواست که او را در ساختن یک کارخانه پارچه‌بافی یاری دهد اما وزیر مختار انگلیس موافقت نکرد.

۶- مجمع‌الصنایع

امیرکبیر به گسترش صنایع اهمیت فوق‌العاده می‌داد. مؤلف امیرکبیر و ایران در این مورد می‌نویسد از تأسیسات امیر مجمع‌الصنایع است. چنانکه بازار و سرای اتابکی را جهت ترقی تجارت بساخت، مجمع‌الصنایع را برای ترویج فن و هنر بنیان نهاد.

۷- اعزام عده‌ای به اروپا برای فراگرفتن حرف، صنایع مختلف و توسعه کشاورزی

همان‌طور که اشاره شد امیرکبیر در مدت صدارتش چند سفر به کشورهای خارجه از جمله روسیه و عثمانی داشت. در این مسافرت‌ها امیر از صنایع و پیشرفت حرف مختلف در آن کشور‌ها آگاهی یافت. بر مبنای این اصل موفق شد عده‌ای را برای فراگیری حرف و صنایع مختلف به آن کشور‌ها اعزام کند تا بعد‌ها از آنان جهت توسعه و پیشرفت صنایع داخلی استفاده نماید. امیر برای کشاورزی اهمیتی خاص قائل بود و با هر کس که باعث خسارت در زراعت مردم می‌شد به سختی برخورد می‌کرد و به لحاظ رونق بخشیدن به تولید مواد غذایی تقریباً از کشاورزان مالیات دریافت نمی‌کرد.

۸- جرایم سنگین فرار از آبله‌کوبی و امور بهداشتی

در ماه صفر سال ۱۲۶۷ به امیرکبیر اطلاع دادند که در شهر تهران چند بیمار مبتلا به آبله پیدا شده‌اند که معالجات در مورد آن‌ها مؤثر واقع نشده و مرده‌اند. امیر از شنیدن این خبر بشدت نگران شد و فوراً امر کرد در تمام شهر تهران و ولایات نزدیک برنامه آبله‌کوبی اجرا شود تا بیماری گسترش نیابد و مردم نجات پیدا کنند. در آن روز‌ها تزریق واکسن آبله و بیماری‌های دیگر مرسوم نبود و مردم راضی نبودند که واکسن پیشگیری این بیماری به آن‌ها تزریق شود. از طرفی چند تن از مارگیر‌ها و دعانویس‌ها در شهر این‌طور شایع کردند که تزریق واکسن موجب نفوذ اجنه در خون می‌شود و ممکن است شخص به غش مبتلا شود. چند روزی پس از آغاز آبله کوبی به امیر خبر دادند که مردم از روی جهل و نادانی حاضر نیستند واکسینه شوند و از بیماری مصون بمانند. در‌‌ همان حال از یک مریضخانه دیگر خبر رسید که پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله فوت کردند. امیرکبیر فوراً دستور داد که هر کس حاضر نشود آبله بکوبد، باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد.

۹- تأسیس بیمارستان دولتی

تا قبل از صدارت امیر، معالجه بیماران در ایران وضعی بسیار دردناک داشت. جن‌گیران، دعانویسان، پیرزنان و پیرمردانی که ادعای طبابت داشتند به معالجه بیماران مشغول می‌شدند. داروهایی که آنان تجویز می‌کردند اغلب نه تنها موجب سلامتی بیمار نمی‌شد بلکه بر بیماری می‌افزود. تأسیس مریضخانه دولتی و به کارگماردن طبیبان و حکیمان تحصیلکرده و با تجربه از دیگر اقدامات سودمند امیرکبیر بود.

۱۰- ایجاد سپاه منظم و اقدام برای ساختن تفنگ

در سفرهایی که امیرکبیر به کشورهای خارج نمود مشاهده کرد که نظامیان دول خارجه از سپاهی منظم برخوردارند و در صورت تهاجم کشورهای متخاصم چگونه صف‌آرایی می‌کنند. پس از صدراعظمی در ایران، امیرکبیر تلاش فراوان کرد که وضع آرایش لشکر و نظم و انضباط را در میان نظامیان بهبود بخشد.

منبع: اقتصاددان

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: