×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 93
سه شنبه, 15 مرداد 1398 17:27

سهراب دل‌انگیزان: محدودیتهای تأمین مالی و اعتباری در اقتصاد کشور

نوشته شده توسط

دکتر سهراب دل انگیزان – دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه رازی
یکی از مهمترین مشکلات کنونی واحدهای تولیدی کشور دسترسی نداشتن به منابع مالی ارزان، سریع و کارآمد با شرایط آسان است. این مشکل البته در طول سال¬های متفاوت در اثر عدم اطمینان دوطرفه ایجاد شده بین شبکه بانکی و صاحبان بنگاه¬ها شکل گرفته است. منابع مالی موجودی نیز که در شرایط کنونی توسط نظام بانکی در حال توزیع است، همان منابع مالی است که دولت سالانه در بودجه خود به تصویب می¬رساند و بانک¬ها به عنوان عامل اجرایی دولت این اعتبارات را توزیع می¬کنند و سود تضمینی خود را از دولت اخذ می¬کنند. در حوزه تأمین مالی باید چند نکته را یادآوری کرد:
1. اول این که حتی با وجود شرایط سخت دسترسی به منابع مالی، به علت نوسان شدید در بین قیمت دارایی¬های سرمایه¬ای، ممکن است بنگاهی که به منابع مالی دسترسی پیدا کرده است، پول را نه در تولید بلکه در بخش دیگری از بازارها مصرف نماید.
2. دوم این که تقریباً همه وثائق ممکن و موجود در رهن بانک¬ها رفته¬اند و وثیقه ملکی و یا رهنی قابل ترهینی که برای گرفتن وام و اعتبار امکان پذیر باشد به شدت کمیاب و گران است.
3. سوم این که قراردادهای بانکی حدی از شرایط یک¬طرفه و ناعادلانه به نفع بانک را به وام گیرندگان تحمیل می¬کنند و عملاً قاعده تساوی و توازن دوطرف در معامله را نادیده می¬گیرند، این موضوع از جانب بانک¬ها باعث کژ منشی و از جانب مشتریان منجر به کژ گزینی خواهد شد و شده است، لذا بر این اساس لازم است تا بر اساس الگوی قاعده گذاری نسبت به تصحیح قراردادهای بانکی اقدام و حداقل برای آن بخش از اعتباراتی که دولت مکلف به تضمین و پرداخت تفاوت نرخ سود آنها می¬گردد، نوع قراردادها تصحیح شده و از جانب دولت تصویب و به بانک¬ها ابلاغ گردد.
4. چهارم این که در ابتدای هر سال دولت لازم است تا مبلغ مشخصی به صورت یک کانال اعتباری برای تأمین سرمایه در گردش همه بنگاه¬ها از طریق کمک¬های فنی و اعتباری در نظر بگیرد و مستقل از همه پرداخت¬ها برای تضمین فعالیت بخش تولید و با شرایط آسان در اختیار بنگاه¬ها قرار دهد.
5. پنجم مشاهده می¬گردد که به دلایل متفاوتی بنگاه¬های اقتصادی متأسفانه منابع داخلی بنگاه خود را تجمیع و انباشت نکرده و هنگام نیاز به منابع مالی بجای استفاده از منابع مالی داخلی که باید به شیوه¬های متفاوت در بنگاه نگهداری شده باشد، متأسفانه سریع به سراغ منابع مالی بیرونی بنگاه رفته و همین عنصر عامل ایجاد مشکل برای تولید می¬گردد. این موضوع نیاز به یک استاندارد سازی سه گانه دارد، از یک سو نهادهای قانونی این حوزه باید با کنترل منابع مالی داخلی بنگاه نحوه مصرف و چگونگی استفاده از آنها را در هنگام بررسی صورت¬های مالی بنگاه¬های اقتصادی در نظر بگیرند و ارقامی که عملاً بنگاه می¬توانست و می¬بایست داشته باشد ولی ندارد را گزارش نمایند، از سوی دیگر باید توان مدیریتی بخش مالی بنگاه¬های اقتصادی را به حد مناسبی تقویت کرد که توان اداره مالی شرکت¬ها به بهترین صورت اتفاق افتد و سوم لازم است تا نسبت به الگوی مالکیت بنگاه¬های موجود کشور که بیش از 95 درصد در کشور مدیر مالکی هستند، به سمت پذیرش استانداردهای سازمان بورس اوراق بهادار حرکت کنند. این موضوع باعث می¬گردد تا در صورت ورود هر بنگاه به بورس، امکان تأمین مالی از طریق بورس را داشته باشد. در این خصوص لازم است سیاست¬ها و برنامه¬های عملیاتی که انگیزه کافی را برای صاحبان بنگاه¬ها برای حضور در بورس ایجاد نمایند بکار گرفته شوند. این موضوع می¬تواند از طریق تشویق بخش خصوصی و بنگاه¬های تولید از طریق امتیازهای مشخص و معنی¬دار و نیز ساده سازی و ارزان سازی و ایمن سازی حضور بنگاه¬های اقتصادی در بورس صورت بگیرد.
6. متأسفانه با وجود روش¬های مناسب بانک¬داری برای تأمین سرمایه در گردش و تخصیص اعتبارات کوتاه مدت برای بنگاه¬های اقتصادی، به علت عدم آشنایی بخش اعظمی از واحدهای کوچک و متوسط با روش¬های اعتبارات اسنادی داخلی و بانکداری زنجیره تأمین، این محصول بانکی کارایی مناسبی در تأمین نیاز بنگاه¬های اقتصادی نداشته است و لازم است تا برای بهبود شرایط استفاده همه بنگاه¬های کوچک و متوسط از این محصولات ارزشمند بانکی اقدامات معنی¬دار و عملیاتی توسط سازمان¬های اداری درگیر و خود بانک¬ها صورت گیرد.
7. یکی از مهم¬ترین حوزه¬های بانکداری مخصوصاً در تأمین اعتبارات کوچک برای واحدهای تولیدی کوچک، تأمین مالی خرد است. در سال¬های گذشته این روش توسط بانک کشاورزی و برخی بانک¬های دیگر به خوبی در سطح روستاها و برخی بنگاه¬های علاقمند گسترش یافت. در بخش اعظمی از بنگاه¬های تولیدی کوچک و اصناف داخل شهرها که منابع مالی کوچکی برای فعالیت لازم دارند، این نوع تأمین مالی و تشکیل صندوق¬های مناسب در این زمینه می¬تواند بسیار مؤثر واقع شود. دولت میتواند برای ایجاد انگیزه قوی¬تر در تشکیل این صندوق¬ها، کمک¬های معنی¬دار و مشوق¬های دقیق و ارزشمند تعیین و ارائه نماید.
8. برای تأمین مالی استارت آپ¬ها و واحدهای کوچک دانش بنیان ساده با منابع مالی محدود نیز می¬توان از روش تجمیع مالی و کراد فاندینگ و روش¬های جدیدتر تأمین مالی استفاده کرد که متأسفانه در کشور لازم است تا همه این روش¬ها ابتدا خوب به کارشناسان سازمان¬ها و استارت آپ¬ها معرفی و سپس بر اساس یک برنامه عملی، از همه ظرفیت¬های ممکن آنها استفاده کرد. 

 

کانال تلگرامی دکتر دل‌انگیزان

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: