یکشنبه, 31 فروردين 1399 21:25

حامد قدوسی: حدس‌هایی برای افت و خیز بازار مالی در بحران کرونا

نوشته شده توسط

دیده‌اید که من معمولا در مورد مباحث مالی و بازار سهام و امثال آن خیلی نمی‌نویسم ولی می‌خواهم در یکی دو پست کمی وارد حوزه اقتصاد مالی بشوم و یکی دو حدس طرح کنم که از نظرات دوستان هم بهره ببریم.

 

حدس در مورد پایین و بالا رفته شدید شاخص سهام آمریکا در دو ماه اخیر است. شاخص (مثلا SP500) ابتدا حدود «۳۰ درصد» پایین رفت و بعد حدود نصف پایین رفتنش را جبران کرد. می‌خواهم توضیح خودم از این که ۱) چرا در یک نگاه اولیه آن «۳۰ درصد اولیه» کمی عجیب بود و نمی‌شود خیلی راحت پذیرفتش. ۲) چرا در نگاه دوم، ۳۰ درصد افت را می‌توان توجیه کرد بنویسم.

 

الف) را ۳۰ درصد افت اولیه کمی عجیب است؟ خب کرونا آمد و همه به درستی انتظار داشتند که کسب و کارهای زیادی برای چندین ماه یا حتی یک سال تعطیل و زیان‌ده شوند و قیمت سهام هم که یک متغیر آینده-نگر است باید به این تحولات واکنش نشان بدهد. ولی سوال این است که آخر «۳۰ درصد»؟

 

ب)  خب در واقعیت افت سی‌درصدی از کجا می‌آید؟ این یک توضیح من است: بخشی از آن «از شوک به نرخ تنزیل». متاسفانه در مباحث کاربردی قیمت‌گذاری سهام، نرخ تنزیل را معمولا کمابیش یک عدد ثابت و داده‌شده فرض می‌کنند، نوسانات را به تحولات جریان نقدی ربط می‌دهند و به نقش کلیدی «شوک نرخ تنزیل» در «نوسان قیمت سهام» توجه کافی نمی‌کنند. به همین دلیل هم اگر فقط شوک به جریان نقدی و EPS را در نظر بگیریم، ۳۰ درصد افت قیمت سهام کمی زیاد است.

 

در حالی که تغییر نرخ تنزیل چون در «مخرج» کسر است (فرمول ساده گوردون را در ذهن بیاورد) می‌تواند اثرات خیلی بزرگی روی قیمت سهام بگذارد. ادبیات اخیر اقتصاد مالی هم فراوان روی این موضوع کار کرده و سعی کرده نوسانات سهام را به شوک‌های جریان نقدی و شوک نرخ تنزیل تجزیه کند و سهم جدی برای شوک نرخ نرخ پیدا کرده است.

 

خب حالا چرا نرخ تنزیل باید در دوره بحران کرونا بالا برود؟ چون مردم ناگهان شغل و درآمد خود را از دست دادند و با آینده نامطمئنی رو به رو شدند. در این شرایط «پول نقد» یا «پس‌انداز مطمئن و نقدشونده» خیلی ارزش پیدا می‌کند و «صرفه ریسک» مورد انتظار برای قبول ریسکی بالا می‌رود.

 

حالا چرا قیمت سهام دوباره بالا رفت؟ خب از یک طرف مداخله بانک مرکزی جزیی از نرخ تنزیل (قسمت مربوط به نرخ بدون ریسک) را کم کرد. از طرف دیگر بسته تحریک، بخشی از جریان‌های نقدی از دست رفته را برگرداند و از عدم اطمینان‌ها هم کم کرد. آن شوک نیاز نقدینگی (ناشی از نیاز مصرفی، نقد کردن پوزیشن‌های اهرمی و ...) اولیه هم در روزهای بعد تا حدی رفع شد.

 

این‌‌ها البته حدس تئوریک من است و آزمون دقیقش نیازمند کار با داده‌های جزیی بازار سهام است.

 

این تحلیل اولیه را پیش از انتشار در این‌جا با دوستان توییتری در میان گذاشتم و نظرات تکمیلی مهمی دریافت کردم.

 

۱) یک حدس مکمل، نقش «ورشکستگی» برخی شرکت‌ها در جریان همین بحران چند ماهه است. در ریاضیات مالی البته ورشستگی خودش به «نرخ تنزیل بالاتر» ترجمه می‌شود.

 

۲) نقش توضیحات رفتاری (مثل Over-reaction) چه می‌شود؟ خب می‌دانید که من تا جای ممکن از توضیح رفتاری پرهیز می‌کنم :) ولی موافقم که بخشی از ماجرا همین واکنش اولیه شدید بوده که باز می‌توان آن را به «نرخ تنزیل بالاتر ریسک آینده» ترجمه کرد.

 

در این تحلیل ما نقش «اهرم» (Leverage) و رابطه بین شوک به اقتصاد و شوک به دارایی‌های ریسکی را خیلی بحث نکردیم و در یک پست جداگانه صحبت می‌کنیم.

منبع: https://t.me/hamedghoddusi

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: