پنج شنبه, 13 آذر 1393 12:27

پیله فروش: ۸ خصلت غلطی که دولت‌ها را «بچه پولدار ملی» کرد

نوشته شده توسط

یک اقتصاددان جزئیات ۸ خصلت غلط دولت‌ها را در مواجهه با درآمد نفت که موجب شد رهبری از این رفتار به بچه‌پولداری ملی تعبیر کنند، تشریح کرد و گفت: ۲۴ بند اقتصاد مقاومتی راه اصلاح رفتارهای غلط این "بچه‌ پولدار ملی"‌ است.

تسنیم، طی گفت‌وگویی با میثم پیله‌فروش؛ کارشناس اقتصادی مرکز پژوهش‌های مجلس، علت استفاده امام خامنه‌ای از تعبیر "بچه پولداری ملی" ، شباهت‌های این واژه با مدیریت اقتصاد با نفت در سالهای گذشته و راه‌های اصلاح این مشکل را بررسی کرده است. آنچه که در ادامه می‌آید مشروح این گفت‌وگو است.

وابستگی بالای بودجه به نفت اولین شاخص بچه پولداری ملی است

حضرت آقا در بحث اقتصاد بدون نفت در مقاطع مختلف ادبیات خاصی را مطرح می‌کردند؛ به طور مثال زمانی ایشان اعلام کردند که باید درِ چاه‌های نفت را بست. اخیراً هم اصطلاح بچه پولداری ملی را در رابطه با مصرف درآمدهای نفتی توسط دولت استفاده کرده‌اند. چه شاخص‌هایی را می‌توان درمدیریت دولتی بر درآمد نفت مطرح کرد که حضرت آقا این اصطلاح را به کار بردند.

پیله‌فروش: تعبیر بچه‌ پولدار ملی، در واقع تعبیری برای استفاده بی‌محابا از درآمدهای نفتی در بودجه‌های عمومی است که می‌توان با چند شاخص آن را تعریف کرد؛ اولین شاخص، "وابستگی بودجه به نفت" است. طبق آمار استخراج شده از سال 1358 تا 1392، متوسط درصد وابستگی بودجه به نفت بیش از 50 درصد است. البته در طول این سال‌ها این رقم یکنواخت نبود؛ به طور مثال در سال 1365 بودجه کشور با 13.8 درصد کمترین وابستگی و بودجه در سال 1373 با 74.3 درصد بیشترین وابستگی را به نفت داشت. در دولت‌های مختلف این رقم متفاوت است؛ کمترین دوره وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی مربوط به سال‌های جنگ ( 1361 تا 1368) با 33.9 درصد می‌شود. در سال 1369 تا 1376 وابستگی بودجه به نفت 58.7 درصد بود که این رقم در سال‌های 1377 تا 1384 به 54.6 درصد و در سال 1385 تا 1392 به 56.4 درصد رسید.

این اعداد عجیب و غریب از وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی را می‌توان در حجم اعتبارات جاری کشور نیز مشاهده کرد. برخی اعداد باورکردنی نیست؛ در سال 1368، رقم بودجه عمومی حدود سه هزار و 385 میلیارد ریال بود که این عدد در سال 1384 به 382 هزار و 820 میلیارد ریال و در سال 1393 به یک میلیون و 493 هزار و 325 میلیارد ریال افزایش یافت؛ یعنی رقم بودجه امسال نسبت به 10 سال گذشته 10 برابر شده است.

* کاهش بهره‌وری و ارزش افزوده صنعت همزمان با رشد درآمد نفت نشانه‌های بچه پولداری ملی

آیا در این سالها میزان وابستگی بودجه به نفت با حجم درآمدهای نفتی رابطه مستقیمی داشته است که بتوانیم از آن به رفتار یک بچه پولدار تعبیر کنیم؟

پیله‌فروش: شاخص دوم به همین موضوع مربوط است؛ "صادرات نفت" به قیمت ثابت سال 1373، متوسط 1368 تا 1375 سالی 4.330 میلیارد دلار بود که در دوره بعد – 1376 تا 1383-  این رقم به 5.53 میلیارد دلار و از سال 1384 تا 1391 به 14.230 میلیارد دلار افزایش یافته است. کاملاً افزایش درآمدهای نفتی با افزایش وابستگی به این درآمدها همنواست. همچنین اگر قیمت‌ها جاری نفت را محاسبه کنیم، متوسط سال‌های 1368 تا 1375، 15.8 میلیارد دلار، سال‌های 1376 تا 1383، 21.7 میلیارد دلار و در سال‌های 1384 تا 1391، 79.1 میلیارد دلار بود.

با افزایش درآمدهای نفتی، وابستگی بودجه به نفت و هزینه‌های جاری کشور افزایش می‌یابد اما "رشد کل بهر‌ه‌وری" در کارگاه‌های صنعتی کاهش می‌یابد؛ بر این اساس این شاخص در سال‌های 1368 تا 1375، 1.77 بود که این رقم در سال‌های 1376 تا 1383 به 1.7 و در سال‌های 1384 تا 1391 به 1.53 کاهش یافت. انگار با افزایش درآمدهای نفتی دیگر نیاز نیست که از همان چیزی که داریم، استفاده بهتری داشته باشیم.

یک ویژگی دیگر، رشد ارزش‌افزوده بخش صنعت است؛ در دوره 1368 تا 1375 رشد این شاخص هشت درصد بود که در دوره دوم با وجود افزایش درآمدهای نفتی این رقم به شش درصد و در دوره سوم که اوج درآمدهای نفتی است، به 4.6 درصد کاهش یافت.

افزایش هزینه‌های جاری و رشد واردات رفتار بچه پولداری را تثبیت کرد

در حالت کلی یک پچه پولدار آینده‌نگری ندارد. آیا درآمدهای هنگفت نفتی عاملی شد تا دولت هم مثل یک بچه پولدار آینده نگر نباشد؟

پیله‌فروش: بله، شاخص افزایش "هزینه‌های جاری" به خوبی نشان می‌دهد که هرچه پول درآورده‌‌ایم خرج کرده‌ایم. همچنین برای نشان دادن این امر می‌توان از شاخص "ارز حقیقی" هم استفاده کرد؛ اگر سال 1380 نرخ ارز حقیقی 140 تومان بوده سال 1390 این رقم به 60 کاهش یافته است. نرخ حقیقی دلار وقتی به خاطر نفت ارزان شده است نتیجه آن منفی شدن تراز بازرگانی غیر نفتی کشور است که در سال 1370، منفی  20 میلیارد دلار و در سال 1387 منفی 49 میلیارد دلار شده است؛ یعنی درآمدهای نفتی یا در بودجه جاری هزینه و یا به کالاهای وارداتی تبدیل شده است.

شاخص دیگری که این موضوع را به خوبی روشن می‌کند، "سهم واردات مواد اولیه و واسطه‌ای از تولید ناخالص داخلی" – عمق تولید -است. ممکن است در این سال‌ها افزایش رشد داشته باشیم اما آیا ریشه این افزایش در داخل کشور است یا مربوط به واردات است؟ در سال 1372، سهم واردات از تولید چهار درصد، در سال 1383، 13 درصد و در سال 1387، 17 درصد بود. جالب است که هم بودجه‌های عمرانی و هم سهم واردات از تولید ناخالص ملی بیش از چهار درصد رشد داشته است. ممکن است رشدهایی داشته باشیم، اما این رشد وابسته به واردات است؛ به طوری که با تحریم مبادلات مالی و پولی کشور، به سرعت واردات کاهش و در مقابل تولید هم کاهش می‌یابد. آثار این موضوع را در سال 1391 و 1392 شاهد بودیم. اگر تولید کشور عمق داشت در صورت تحریم و کاهش واردات با استفاده از نهاده‌های داخلی، می‌شد تولید را ادامه داد اما وقتی که تولید وابسته به واردات باشد،‌ تولید بسیار آسیب‌پذیر و غیرمقاوم خواهد بود. مطمئن هستم که در سال 1390 به بعد این رقم بیش از 20 درصد است. نتیجه نرخ ارز حقیقی و وابستگی تولید به واردات را می‌توان در "نرخ اشتغال" بررسی کرد؛ به طوری که تعداد شاغلین در سال 1375، 14.572 میلیون نفر، 1380 حدود 16.999 میلیون نفر، 1385 حدود 20.836 میلیون نفر و سال 1390 حدود 20.510 میلیون نفر بود. یعنی با وجود تولید و رشد به تعداد شاغلین آن‌چنان افزوده نشده است؛ این موضوع با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی چندان سازگار نیست و کاملاً آسیب‌پذیر بودن اقتصاد را در مقابل تحریم‌ها نشان داد. بررسی شش شاخص گفته شده نشان می‌دهد که ما مانند یک بچه پولدار که به فکر آینده نیستند خرج  کردیم.

* عین یک بچه پولدار تا توانستیم کالای لوکس وارد کردیم

بچه پولدار به دنبال کالاهای لوکس و مصرفی است، آیا بین درآمدهای نفتی و واردات کالاهای لوکس به کشور این ارتباط برقرار است؟

پیله‌فروش: بخشی از منابع ارزی حاصل از فروش نفت، توسط شرکت ملی نفت برای پرداخت هزینه برداشت می‌شود، بخشی هم در سال‌های اخیر به صندوق توسعه ملی واریز می‌شود و بخش عمده آن هم به بودجه عمومی اختصاص می‌یابد. ارز را بانک مرکزی می‌خرد و ریال آن را به دولت می‌دهد تا در بودجه عمومی خرج شود. بانک مرکزی ارز خریداری شده را عمدتاً به واردات اختصاص می‌دهد. نتیجه این که در سال‌های اخیر حجم عظمی از واردات سر ریز به کشور می‌شود؛ اگر چه بخشی از واردات مربوط به کالاهای واسطه‌ای بود که در تولید کاربرد داشت - که البته این هم اشتغال کشور آسیب زد- اما بخش عظیمی از واردات هم مربوط به کالاهای نهایی است. بخش مهم از واردات هم کالاهای لوکس است؛ به طور مثال برای واردات خودورهای بالای 2000 تا 2500 سی سی به راحتی مجوز ورود صادر شد. چرا؟ چون ارز وارد کشور شده اما دولت به ریال آن نیاز دارد در نتیجه دولت مجبور است ارز را از طریق ورادات به ریال تبدیل کند. بر همین اساس گروه‌های فرصت‌طلب این شرایط استفاده می‌کنند و کالا‌های متناسب با سلیقه و ارضاءکننده مصرف تجملی خود را وارد می‌کنند که مهمترین این کالاها، خودرو است؛ در واقع افراد با برخی از کالاهایی که در خانه کاربرد دارد به دلیل این که نمی‌توانند به راحتی آن را نمایش دهند ارضاء نمی‌شود، اما برخی کالاها حس نمایش دادن را ارضاء می‌کند مانند خودرو لوکس.

دولت‌ها در مقطعی بی‌پول شدند ولی قرض کردند تا همچنان بچه‌پولداری کنند

هر بچه پولداری بالاخره در یک مقطعی به پیسی می‌خورد و دیگر نمی‌تواند مثل گذشته خرج کند، آیا دولت‌های ما هم زمانی که به مشکل بی پولی خوردند، باز رفتار یک بچه پولدار را ادامه دادند؟

پیله‌فروش: متأسفانه بله. بچه پولدار به مصرف عادت دارد پس وقتی پولش تمام می‌شود، شروع به قرض گرفتن از دیگران می‌کند به این امید که در آینده دوباره پول را برمی‌گرداند. حاضر نیست دست از مصرف بردارد. وقتی درآمد نفت کاهش می‌یابد - که این کاهش یا حاصل کاهش قیمت است و یا کاهش صادرات نفت – دولت چه واکنشی از خود نشان می‌دهد؟ به طور مثال در سال 1391 و 1392، قمیت نفت کاهش نیافت اما حجم صادرات نفت نصف شد. آیا دولت هزینه‌ها را کاهش داد؟ کاهش هزینه‌ها با توجه به روابط و مکانیسم‌های دولت امکان‌پذیر نبود بنابراین دولت نرخ ارز را دو برابر کرد؛ یعنی ارز 1226 تومان در بودجه سال 1391 به 2650 تومان در بودجه 1393 افزایش یافت. در واقع با افزایش نرخ ارز دوباره توانست آن کسری پول را جبران کند. حاصل افزایش نرخ ارز تورم عمومی است که تورم هم مالیات از فقرا محسوب می‌شود. اقدام دیگری که دولت‌ها در زمان کاهش درآمدهای نفتی انجام دادند، ناخنک و دست برد زدن به حساب ذخیره ارزی، صندوق توسعه ملی و گاهی هم به منابعی که قرار بود در شرکت‌های دولتی  سرمایه‌‌گذاری شود، بود. مانند اینکه طبق قانون هر شرکتی وقتی عملکرد مالی آن بررسی شد، سال آینده مالیات سود سهام خود را پرداخت می‌کند اما هر ساله دولت‌ها از فروردین همان سال به صورت علی‌الحساب، یک دوازدهم سود تصویب شده شرکت را پیش‌خور می‌کنند. یکی دیگر از اقداماتی که دولت در این شرایط انجام می‌دهد استفاده از منابع بانک مرکزی - استقراض- است. در واقع با این اقدامات سطح هزینه‌ها تغییر نمی‌کند بلکه پس‌انداز‌ها خرج می‌شود.

* طرح‌های عمرانی نمایشی نمونه بارز خودنمایی بچه پولدار ملی است

یکی از ویژگی‌های بچه پولدار‌ها خودنمایی است، آیا دولت‌های ما هم به دنبال خودنمایی بودند با این هدف که خود را در بین مردم محبوب کنند و یا اینکه به برخی کشورهای دیگر نشان دهند که شرایط کشور نسبت به همسایگانش بهتر شده است؟

پیله‌فروش: نمونه بارز این قصه طرح‌های عمرانی نمایشی است؛ یعنی باید نشان دهیم که وضع‌مان خوب است درحالی که بیشتر طرح‌های فنی- عمرانی در کشور توجیه اقتصادی، فنی و زیست محیطی ندارد. یعنی معلوم نیست، آیا ساخت فرودگاه، کارخانه و سد دراین شهر ضروریست یا نه؟ اما چون پول داریم باید این طرح‌ها اجرا شوند.البته این موضوع اختصاص به دولت ندارد بلکه شامل مجلس هم می‌شود. ازهمه بدتر طرح‌های عمرانی نیمه تمامی است که به دلیل فشار مجلس، دولت یا سایر دستگاه‌ها علی‌رغم توان مالی کشور کلنگ زده می‌شود؛ نمونه آن طرح‌های پتروشیمی بود که با سرمایه‌های میلیاردی اشتغال‌زایی چندانی را ایجاد نکرد.

بچه پولدارها جنس خارجی را به داخلی برای آنکه پز دهند ترجیح می‌دهند؛به طوری که اگر کالای مشابه کیفیت خارجی در داخل کشور ساخته شود اما باز هم تمایل به جنس خارجی دارند. آیا دولت ما هم مثل همان بچه پولدار با توجه به درآمدهای نفتی تولید و فناوری خارجی را به داخلی ترجیح داده است؟

پیله‌فروش: تعبیری که مقام معظم رهبری داشت " بچه پولدار ملی" بود نه "بچه پولدار دولتی". این بدین معنی است که خطاب تنها به دولت نیست بلکه به  "ملت" هم هست. همان جور که در بحث مصرف تظاهری طبقه مرفه مثال زده شد، یک مسئله ملی هم هست که قاطبه ملت ما این اخلاق بچه پولداری را دارد؛ نمونه آن هم این است که دوست دارد نمایش کالایی که مصرف می‌کند بیش از خود آن باشد. متأسفانه در تعداد زیادی از افراد کشور این تفکر وجود دارد که جنس خارجی با یک برند مشخص بخرم! در همین تهران کلی پاساژ خرید با برند خارجی وجود که بخش زیادی از پول آن هزینه برند است وگرنه تفاوت محسوسی بین کالایی که برنده شده و با سایر کالاها وجود ندارد. استقبال از برندها موجب شده که شاهد افتتاح پاساژ‌های متعددی باشیم که تنها خاصیت آنها فروش برند است.

* فناوری خارجی در چشم این پچه پولدار ملی به مشابه داخلی می‌ارزد

آیا اینکه دولت تأکید دارد از فناوری خارجی استفاده کند در حالی که فناوری مورد نیاز در داخل وجود دارد، به همان خصلت بچه پولداری باز می‌گردد؟

پیله‌فروش: مثالی می‌زنم که اگر خودم نشنیده بودم، گفتن آن سخت بود. زمانی رئیس جمهور وقت اعلام کرد که شِکر را با کیفیت عالی و با هزینه‌ای پائین‌تر از تولید داخل وارد می‌کند. خیلی وقت‌ها با توجیهات مختلف مانند ارزان بودن واردات - که مشخص نیست که درست است یا نه- این اتفاقات در کشور رخ داده است.

این بچه پولدار بالاخره پدر پولداری هم دارد.

پیله‌فروش: وجه شبه بچه پولدار معمولی با بچه پولدار ملی این است که بدون زحمت به پولی رسیده‌اند که ارزش آن را نمی‌دانند. در پول بدون زحمت بچه پولدار ملی همان درآمد بادآورده نفت است که حاصل تلاش و کار ملی و اقتصادی نیست.

پس می‌شود اینگونه تعبیر کرد که باید یک نفر بالای سر این بچه پولدار باشد.

پیله‌فروش: برای اصلاح این اخلاق بچه پولدار باید آن را تربیت کرد، باید کار،‌ حرفه و دانش بیاموزد تا بتواند پول درآورد. ملت هم تا زمانی که به درآمد نفتی اتکا دارد زیاد به دنبال بهر‌ه‌وری، ارزش افزوده، عمق بخشیدن به تولید داخل و اجرای سیاست‌ها اقتصاد مقاومتی نیست. نیاز به تلاش ملی در این زمینه است. نقش مقامات مذهبی و آموزشی در ایجاد چنین بینشی که بی‌زحمت پول درآوردن و به راحتی خرج‌کردن گذشته است بسیار پر رنگ است. باید با اتکا بر توان داخل کالاهایی تولید کرد که قابلیت رقابت با کالای خارجی را داشته باشد و از این طریق باید پول درآورد و ثروتمند شد. اگر دولت درآمد خود را با مالیات گرفتن از تک تک مردم کسب می‌کرد قطعاً رفتارش تغییر می‌کرد؛ به گونه‌ای که دیگر دولت ول خرجی نمی‌کرد، طرح‌‌های بدون توجیه اقتصادی اجرا نمی‌شد، هزینه‌های جاری کاهش می‌یافت و انباشت نیروی‌انسانی در دستگاه دولتی شکل نمی‌گرفت.

با 24 بند سیاست اقتصاد مقاومتی می‌توان رفتارهای غلط این بچه‌ پولدار را اصلاح کرد؟

پیله‌فروش: این 24 بند دستورالعملی است که باید بچه پولدار بخواند تا یاد بگیرد چگونه خرج کند؛ در واقع سرمشقی است برای اصلاح شدن.

منبع: تسنیم

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: