شنبه, 11 بهمن 1393 15:34

لیلاز: عدم قطعیت نیازمند برنامه‌ریزی کوتاه مدت

نوشته شده توسط

دکتر سعید لیلاز

پژوهشگر برنامه‌ریزی

زنده یاد عبدالمجید مجیدی که سال‌ها ریاست سازمان برنامه و بودجه را پیش از انقلاب بر عهده داشت و برنامه‌ریزی را به نقطه اعلای خود در ایران رساند، می‌گوید که برنامه‌ریزی با طول مدت 5 سال دورنمایی ذهنی و گمانه‌زنی خوشمزه و جذابی است، اما برنامه‌ریزی نیست.

او به همین دلیل با شناختی که از فضای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران دارد برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت با طول زمانی دو ساله را پیشنهاد می‌کند و آن را قابل اجرا می‌داند.

به نظر می‌رسد این استدلال آنچنان دور از واقعیت نباشد و در عصر حاضر هم بتوان گفت برنامه‌های میان مدت و بلند‌مدت با توجه به عدم قطعیت‌های فراوانی که در فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور وجود دارد، قابل اجرا نیست و بهتر است کشور به سمت برنامه‌های کوتاه مدت با بازه زمانی حداکثر دو سال برود.

برنامه‌هایی که تا به حال در ایران نوشته شده به لحاظ محتوا یکی از بهترین برنامه‌های دنیا بوده اما از نظر اجرا به غیر برنامه سوم عمرانی رژیم پیشین و برنامه سوم توسعه بعد از انقلاب توفیقی نداشته است. همانگونه که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ظرفیت‌‌های بالایی برای توسعه و پیشرفت کشور وجود دارد، اما بخشی‌هایی از آن نادیده گرفته شده است. ما خوب می‌نویسیم اما یا بلد نیستیم اجرا کنیم یا آنکه آنقدر در اجرای برنامه‌ها اما و اگر گذاشته شد و سنگ‌اندازی می‌شود که عطای آن برنامه را به لقایش می‌بخشیم

اگر قرار باشد فقط برنامه نوشته شود و برای اجرای آن تضمینی وجود نداشته باشد، خبرگان برنامه‌ریزی ما با توجه به برنامه‌های آرمانی و جذابی که به نگارش در می‌آورند می‌توانند بهترین برنامه‌ها را برای کشورهای گوناگون بنویسند حال این کشور می‌خواهد آمریکا باشد یا بورکینافاسو! اما دلیل غیر اجرایی بودن برنامه‌ها در ایران چیست؟ با توجه به اینکه برنامه‌ریزی در ایران بر اساس مدیریت درآمدهای نفتی تعریف شده، بررسی عملکرد برنامه‌های گذشته نشان می‌دهد در دوره‌هایی که درآمد نفت از حدی بالا رفته یا پایین آمده برنامه‌ریزی کارکرد خود را از دست داده است. در دوران وفور درآمدهای نفتی دولت‌ها حرص عجیبی برای خرج کردن درآمدهای حاصله دارند و معمولا به دنبال متمم بودجه هستند که سقف بودجه سالانه‌شان را افزایش دهند یا اینکه بدون توجه به برنامه‌ریزی‌ها راه خود را در پیش می‌گیرند که نمونه آن را در دهه 50 و 80 می‌توان جست‌وجو کرد. هنگامی که درآمدهای نفتی نیز از حدی پایین‌تر می‌رود دولت‌ها بودجه‌های انقباضی را انتخاب کرده و با صرفه‌جویی در مصارفشان، اجبارا بدون توجه به برنامه‌های پنج ساله کشور را مدیریت می‌کنند. یکی از شرط‌های لازم برای اجرای موفق برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت در کشوری نفتی مانند ایران این است که نفت به دور از تلاطم‌های قیمتی بوده و دولت حاکم از بیشترین همراهی باحکومت بهره ببرد تا بتواند به اهداف خود دست یابد.  

همانگونه که اشاره شد ما در ایران با عدم قطعیت‌ها و بی‌ثباتی‌های فراوانی در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم گیری‌ها روبه‌رو هستیم که در چنین حالتی عملا نمی‌توان برای 6 ماه آینده کشور در حوزه‌های سیاسی، بین‌المللی، اقتصادی و اجتماعی پیش‌بینی‌های نزدیک به واقعیت را بیان کرد.

در معادله اقتصاد سیاسی ایران آنقدر تعداد مجهولات زیاد است که عملا این معادله حل ناشدنی یا به مانند قضیه صفر تقسیم بر صفر در ریاضی آن را مبهم کرده است.

واقعیت تلخ این است که به‌رغم تجربه‌ای که در اجرا نشدن برنامه‌های میان‌مدت و کوتاه‌مدت داریم و در برنامه‌نویسی از کشورهای منطقه کسوت بالاتری داریم اما در شاخص‌های مهم اقتصادی نتوانسته‌ایم از آنها پیشی بگیریم.

در فضایی که نمی‌توانیم چشم‌اندازی درباره مهم‌ترین مسائل کشور مانند سرنوشت مذاکرات هسته‌ای، قیمت نفت، تلاطم‌های سیاسی و اجتماعی داشته باشیم، باید بخش بزرگی از توان کارشناسی کشور را صرف تدوین برنامه ششم توسعه کنیم در حالی که این برنامه قرار است از سال 95 که سال پایانی دولت یازدهم است و مجلس جدید روی کار می‌آید، اجرایی شود.بررسی آمارهای منتشر شده بانک مرکزی در 6 ماه نخست امسال نشان می‌دهد تحولات اقتصادی این دوره آنقدر ژرف است که به هیچ وجه نمی‌توان با تکیه بر اعداد و ارقام به دست آمده در 6 ماه اول، برای 6 ماه دوم امسال یا 6 ماه اول سال آینده  وضعیت را پیش‌‌بینی کرد.

از این رو مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی امروز ایران ایجاب می‌کند به سمت نوشتن برنامه‌های کوتاه‌مدتی برویم که دولت قادر باشد در اوج هماهنگی آن را به اجرا برساند.

نمونه چنین برنامه‌ای را طی ماه‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم. شخص رئیس‌جمهور و معاون اول او قوی‌ترین ترکیب رئیس‌جمهور- معاون اول را در سال‌های پس از انقلاب به لحاظ شناخت اقتصاد داشته‌اند و به همین خاطر است که آقای روحانی شخصی چون دکتر مسعود نیلی را به‌عنوان مشاور اقتصادی خود انتخاب کرده و مهم‌ترین سیاست‌های اقتصادی را با همفکری او و در بالاترین سطح همکاری میان وزرا و دستگاه‌های اجرایی به انجام می‌رساند.

در این مدت دولت توانسته در غیاب سازمان مدیریت و در قالب برنامه‌های کوتاه‌مدت مانند «خروج از رکود» و  «انضباط‌مالی» و «ارتقای نظام سلامت»، کشور را از باتلاق رکود بیرون کشیده، تورم را مهار کرده و از هزینه‌های درمان کاسته و همه ایرانیان را صاحب دفترچه بیمه کرده است

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۴۰۸

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: