دوشنبه, 25 مرداد 1395 13:42

زیباکلام، جنان صفت و نوروزی در میزگرد ایرنا : فساد اقتصادی موضوع نخست مناظرات انتخاباتی 96

فساد اقتصادی و مبارزه با آن در کنار دیگر مشکلات و مسایل روز همواره یکی از معضلاتی است که در مقطع کنونی از سوی مسوولان عالی رتبه کشور مورد تاکید و پیگیری است.

به گزارش ایرنا، مبارزه با فساد اقتصادی و کوتاه کردن دست عاملان آن برای دستیابی به رشد و پیشرفت اقتصادی و پیگیری اجرای اقتصادی مقاومتی امری اجتناب ناپذیر و ضروری است.
فرارسیدن 17 مرداد ماه امسال و روز خبرنگار فرصت مغتنمی شد تا با دعوت از برخی صاحب نظران از طیف های مختلف سیاسی به میزگرد تخصصی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، دیدگاه های آنان در ارتباط با یکی از موضوع های روز کشور یعنی مبارزه با فساد اقتصادی و نقش مطبوعات در این مسیر را جویا شویم.
بعد از پیگیری ها، سه نفر از صاحب نظران شامل صادق زیباکلام، کامبیز نوروزی و محمدصادق جنان صفت حضور در این میزگرد را پذیرفتند و رایزنی با برخی شخصیت های اصولگر برای حضور در مباحثه راه به جایی نبرد.
صادق زیبا کلام استاد 68 ساله دانشگاه تهران در رشته علوم سیاسی است. دختر بزرگش عروس احمد توکلی سیاستمدار اصولگرا و شناخته شده ایرانی است. تحصیلات زیبا کلام در دوره دکتری مهندسی شیمی در دانشگاه برادفورد انگلستان به دلیل بازداشت توسط ساواک در حین سفر به ایران ناتمام می ماند. وی به خاطر مبارزات انقلابی، 25 ماه را در زندان های رژیم پهلوی گذراند.
وی در سال 1363 دوباره روانه انگلستان شد و این بار در رشته علوم سیاسی، مدرک کارشناسی ارشد و دکترا گرفت. موضوع تز وی «انقلاب اسلامی ایران» بود.
محمدصادق جنان صفت متولد سال 1335 در تهران است. وی 13 سال دبیر اقتصاد در آموزش و پرورش بود و از سال 1368 با معاونت سردبیری مجله «جهاد» به عرصه روزنامه نگاری وارد شد.
وی طی سالها دبیری گروه اقتصاد روزنامه های همشهری، جامعه، توس، خرداد و فتح را برعهده داشت. وی همچنین در شورای سردبیری روزنامه های هم میهن و کارگزاران (دوره اول) عضویت داشته و سردبیر مجلات نوآوران و گسترش صنعت بوده است. جنان صفت سردبیر مجله کارآفرین نیز بوده و از بهار سال 1393، سردبیر روزنامه اقتصادی تعادل را برعهده دارد.
کامبیز نوروزی متولد تهران و مدرس 55 ساله درس «اخلاق و حقوق رسانه» است. وی صاحب تالیفاتی در زمینه حقوق شهروندی و مسوولیت و اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری است. وی مدتی است موضوع «فساد از منظر جامعه شناسی حقوق» را سوژه مطالعاتی خود قرار داده و چند مقاله تحقیقی در این باره منتشر کرده است.

*
جنان صفت: یکی از موثرترین، ارزان ترین و کم هزینه ترین ابزارهای مبارزه با فساد، رسانه ها هستند. تجربه نیز نشان داده است، در کشورهایی که رسانه ها آزادانه تر اطلاعات را به دست می آورند و منتشر می کنند در مبارزه با فساد کامیاب بوده اند.
در دوران بعد از انقلاب نیز شاهد هستیم که هرجا روزنامه ای وارد گود شده و فساد را اعلام عمومی کرده اند، مبارزه با فساد نتیجه و ریتم بهتری پیدا کرده است.

*
زیباکلام: ای کاش مهمانهایی از طیف اصولگرا نیز در این جلسه حضور می یافتند زیرا در جناح محافظه کار افراد بسیاری هستند که ادعای مبارزه با فساد دارند. رسانه ها نقش مهمی در افشای فسادهای اقتصادی و مالی، سیاسی و اجتماعی دارند اما نگاه من به موضوع «مطبوعات و مبارزه با فساد اقتصادی» از زوایه دیگری است که در ادامه میزگرد به آن می پردازم.

*
نوروزی: نقش رسانه در مبارزه با فساد را می توان به یک سیستم نظامی تشبیه کرد که بدون دیده بان باشد. در چنین شرایطی سیستم نظامی مشکل خواهد داشت. ساخت قدرت، تمامتخواه است مگر جایی که قدرت نتواند در سازمان های متعدد از جمله مجریه، قضایی و سازمان های مختلف توزیع شود. هر چند که این سازمان ها با هم در رقابتند اما اجزا ساخت قدرت محسوب می شوند و در کنار یکدیگر مفهوم قدرت را شکل می دهند و با هم بده بستان دارند.
کاملا واضح است که ساخت قدرت منافع قدرت را در اختیار دارد که شامل پول، اطلاعات، نظام های امنیتی، قدرت قانونگذاری، قدرت تصمیم گیری و اختیار است که صاحبان قدرت از آن طریق، اعمال قدرت می کنند.
این در شرایطی است که همواره احتمال سواستفاده از قدرت وجود دارد و از منابع قدرتی که در اختیار دارند بهره برداری می کنند. بنابراین اگر همه امکان نظارت در اختیار ساخت قدرت باشد این امکان نظارت در فرایند بده بستان ها نابود می شود و عملکرد نمی یابد؛ این یک قاعده عمومی است و فقط مربوط به کشور ما نمی شود.
از طرفی زمانی که بحث توزیع منافع مطرح است دولت و قدرت به یک شرکت سهامی تبدیل می شوند که همه سهامداران آن که شامل اجزا قدرت هستند و منافع را تقسیم می کنند.
اینجا محیطی است که فساد می تواند بسیار رشد کند؛ در واقع در این مکان بحث رسانه پیش می آید. در چین و در کشورهای توتالیته هیچ نظارت بیرونی بر قدرت وجود ندارد و ساخت قدرت به مرکزی برای تقسیم منافع بدل می شود. در چنین شرایطی منافع ملی مفهوم خود را از دست می دهد و منافع تشکیل دهنده قدرت اصالت پیدا می کند و منشا فساد می شود.

*
جنان صفت: برای اینکه متوجه شویم اقتصاد ما در سال های اخیر چقدر دولتی تر شده است، کافی است به کتاب بودجه هر سال نگاه کنیم. سهم دولت در تصدی اقتصادی کشور در سال جاری 70 درصد کل بودجه است. به عبارتی، پیش بینی شده که 70 درصد بودجه کل کشور در سال 95 در دست شرکت های دولتی باشد. این در حالی است از حرکت به سمت خصوصی سازی صحبت می کنیم. برای مبارزه با فساد باید اقتصاد ما رقابتی باشد؛ اقتصاد دولتی از اساس نمی تواند رقابتی باشد.

*
زیباکلام: سوال من این است که «ما را چه می شود؟» چه بر سر ما آمده است که وجود فساد در کشور چه به صورت واقعی و چه شایعه اینقدر زیاد شده است؟ اگر به صورت آماری به 10 سال پیش یعنی 17 مرداد 1385 برگردید و میزان پرونده های مفاسد را بررسی و آن را با امروز مقایسه کنید، متوجه این رشد فزاینده خواهید شد. کافی است نگاهی به مطبوعات کنونی و حجم گسترده صحبت از فساد در آنها کنید تا متوجه این موضوع شوید. 10 سال یا 20 سال پیش تیتر یک رسانه های ما چه بود و اکنون چیست؟

*
نوروزی: رسانه به عنوان یک نظام نظارتی بیرون از ساخت قدرت اهمیت پیدا می کنند؛ همانند پلیسی که به دلیل تراکم بالای خودروها و تخلف ها نمی تواند تخلفی را ثبت کند و یا اوضاع را مدیریت کند. بنابراین در زمانی که فساد زیاد باشد، صادق ترین نهادهای نظارتی از کارکرد ساقط می شوند. اینجاست که رسانه ها با گردش آزاد اطلاعات نقش حلقه مفقوده مبارزه با فساد را بازی می کنند زیرا به قولی با چشم پوشی یک مسئول نظارتی، می شود معامله کرد اما با چشم پوشی افکار عمومی، این کار را نمی توان انجام داد زیرا چشم افکار عمومی خواب نیست.
براین اساس، «آزادی بیان» حلقه مفقوده مبارزه با فساد است. نبود گردش آزاد اطلاعات به توسعه فساد کمک می کند. در بحث اقتصاد دولتی معتقد نیستم که فقط اقتصاد دولتی در ایران منشا فساد است. از نگاه جامعه شناسی حقوقی، این پدیده را اینگونه توصیف می کنم که چگونه ساختار حقوقی در مبارزه با فساد در ایران، از نظر ساختار حقوقی، نهادهای حقوقی، قوانینی و مقررات در مبارزه با فساد شکست خورده اند.

*
جنان صفت: دخل و درآمد رسانه ها به کجا وصل است؟ یعنی اگر همان مراکز فساد به رسانه ها آگهی ندهند همین روزنامه ها و رسانه های نیم بند نیز منتشر نمی شوند و نمی توانند کار کنند. در هر دوره ای اگر اجازه رقابت ندهیم در تله انواع فسادها می افتیم. راهی جز آزاد کردن اقتصاد نداریم. تا زمانی که اقتصاد دولتی باشد، برخی به دنبال رانت دولتی و فساد هستند. طبق بودجه امسال، هر مدیر دولتی به طور تقریبی حدود 70 هزار میلیارد ریال (هفت هزار میلیارد تومان) بودجه در اختیار دارد که این خود بستر مناسبی برای فساد است.

*
زیبا کلام: بعید می دانم؛ به طور نمونه در هند اگر شخصی بخواهد مدیر یک شرکت بزرگ دولتی شود نهادهای امنیتی بخواهند بررسی کنند که آیا وی برای این سمت، فردی مناسب است یا خیر؟ از سویی فکر نمی کنم تعداد نهادها و ارگانهای حفاظتی و بازرسی که در هند وجود دارد با کشور ما برابری کند.
بحث اصلی این نیست که مطبوعات چه نقشی در مبارزه با فساد دارند بلکه باید به این پرسش پاسخ گفت که چرا برخی مدیران کشور فاسد می شوند؟ درست است که پدر و مادرها( مطبوعات) مدام بچه ها را نصیحت می کنند اما چه پیش آمده که بچه های فاسد شده اند؟
اینجا باید از امثال آقای «احمد توکلی» که صحبت از مبارزه با فساد می کنند و البته این کارشان قابل تقدیر است، پرسید چرا این سوال را مطرح نمی کنید که «ما را چه شده که این همه فساد پیش آمده و می آید؟»

*
نوروزی: من اقتصاد ایران را به نوعی اقتصاد لایه ای توصیف می کنم. در ایران بخش آشکار اقتصاد ایران بسیار ناچیز است اما اقتصاد ایران در یک فرآیند بسیار پیچیده زیرکانه ای توسط تکنوکرات ها و بروکراتها در لایه های متعددی پنهان شده و دیده نمی شود. به طور نمونه شهردار تهران در حال حاضر ده ها شرکت دارد اما امکان دسترسی به آن وجود ندارد. در واقع یک اقتصاد لایه ای که منافع عظیم آن در ساخت بروکراتیک و تکنوکراتیک دولت توزیع می شود آنجا پنهان شده و این پنهان کاری منشا اصلی فساد است.

*
جنان صفت: رسانه های آزاد، کم هزینه ترین ابزار مبارزه با فساد هستند. اکنون در کشور 13 سازمان مبارزه با فساد داریم که همگی با بودجه دولتی اداره می شوند. ما در محاصره رسانه های انحصاری همچون رادیو و تلویزیون هستیم که باوجود فراگیری، حاکمیتی هستند.
در حالی که در سیاست های تدوین اصل 44 اجازه خصوصی شدن بیشتر نهادها داده شده است، صدا و سیما مستثنی شد و این مساله مانعی برای گردش آزاد اطلاعات است.
در هر جایی مانند بانک ها که دیرتر برای خصوصی شدن دست به اقدام زدیم حجم فساد بیشتر است. اگر اجازه می دادیم بانک های خارجی نیز بیایند یا بانک های خصوصی کوچک مستقل در ایران شکل می گرفت بسیاری از فسادهای بانکی در این رقابتی شدن از بین می رفت.
به هرحال اقتصاد ایران روز به روز دولتی تر می شود؛ خصوصی سازی به معنای واگذاری سهام نیست. فلسفه خصوصی سازی تفویض قدرت از دولت به بخش خصوصی است.
راه حل اول: برخی از دولتمداران در ایران به اشتباه دریافتند که خصوصی سازی نیز یک محل جدید برای درآمد دولت است برای همین شاهد بودیم شرکت های دولتی به جای بدهی به تامین اجتماعی فروخته شد. در حالی که اگر قرار است دولت از خصوصی سازی درآمدی کسب کند نباید به طور مستقیم انجام می شد و باید به شکل غیرمستقیم از طریق مالیات به آن دست یافت.
راه حل دوم: چه کسی گفته فقط سرمایه داران ایرانی باید در خصوصی سازی سهیم باشند؟ زمانی که بعضی مراکز قابل واگذاری پول هنگفتی می خواهد طوری که سرمایه گذار ایرانی داوطلب خرید آن نیست، می توان به برخی سرمایه گذاران خارجی در این مورد میدان داد.

*
زیباکلام: با صحبت آقای جنان صفت موافقم که ریشه این مفاسد در اقتصاد دولتی است. این اقتصاد ناکارآمد، محصولی که مدام تولید می کند چیزی جز فساد نیست. مادامی که اقتصاد کشور دولتی بماند فساد جز تفکیک ناپذیر آن خواهد بود.
سال گذشته در «کنگره بزرگ حزب کمونیست چین» دبیرکل این حزب، بزرگترین مشکل کشور خود را فساد اقتصادی دانست و تاکید کرد که آینده چین کمونیست در گرو مبارزه با آن است. دقیقا همان چیزی که این روزها در ایران گفته می شود.
در چین بگیر و ببند و اعدام مفسدان اقتصادی امری رایج است اما چرا این کار جواب نمی دهد؟ وجه اشتراک اقتصاد ایران و چین، دولتی بودن آن است. همان مشکلی که در شوروی سابق نیز وجود داشت و با آن همه تبعید به سیبری و اعدام مدیران متخلف و مفسد نیز موفق به مهار فساد نشدند.
در نقطه مقابل در اقتصاد آزادی مانند هند شاهدیم که مسوولان آن، مدام از لزوم مبارزه با فساد صحبت نمی کنند زیرا در غیاب اقتصاد دولتی بستر لازم برای رشد این پدیده ویرانگر وجود ندارد.
مساله فساد اینقدر در کشور جدی است که پیش بینی می کنم در مناظرات انتخاباتی سال 96 تبدیل به محور نخست جدل بین نامزدها شود.

*
نوروزی: سوال اینجاست اصلاح این سیستم توسط چه کسانی باید انجام شود؟ تا زمانی که گردش آزاد اطلاعات اتفاق نیافتد با این سیستم نمی توان کاری کرد.
درباره فیش های حقوقی می گویند یک درصد مدیران چنین فیش هایی می گیرند اما معتقدم یک درصد نمی گیرند اما نباید در وزارتخانه ها به دنبال آن گشت. آن را باید در شرکت هایی که اموال عمومی در اختیار دارند اما کاملا خصوصی اداره می شوند جستجو کنید. در این سیستم مکانیزم ها نیز خصوصی نیست، چون اموال عمومی است، سهامدار خصوصی ندارد و این، بازی با قانون است.
از سویی سالانه 20 تا 40 درصد انحراف در قانون بودجه است یعنی تبصره ها عملی نمی شود؛ در یکی از سال های دوره احمدی نژاد 80 درصد انحراف از بودجه داشته ایم. این دیگر بودجه نیست این شیوه دوره قجر و این یک شوخی است. متاسفانه بحث فساد به یک حربه سیاسی بدل شده است.
در سال 1385 سازمان بازرسی کل کشور گزارشی درباره خودروسازها ارائه کرد اما کمترین اثری نداشت، چون آن ساخت فربه بروکراتیک و تکنوکراتیک، منافع عظیمی دارد.
در جرم شناسی موقعیت های پنهان را موقعیت های جرم زا معرفی می کنیم. هر موقعیتی که پنهان باشد استعداد وقوع جرم در آن وجود دارد. در اقتصاد لایه ای نیز که خواسته یا ناخواسته از اوایل سال 70 به بعد ایجاد شد که در همه چیز در آن پنهان است.
ساخت قدرت اقتصادی در ایران یک نظام لایه ای درست کرده که هیچ کس از پس کوچه های این لایه ها نمی تواند عبور کند مگر آنکه رسانه ای نوک هرم قرار گیرد و از بالا نظاره گر باشد. اما مشکل اینجاست که رسانه ها در کشور وضعیت تبعیض آمیزی دارند.
رسانه هایی مانند صدا و سیما و رادیو با سیاست خود فعالیت می کنند. اما رسانه ها با موضوع آزادی مطبوعات دست و پنچه نرم می کنند. حدود 11 سال است که معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد سیاستگذاری تحدید آزادی مطبوعات را مطرح کرده است.
در شرایط کنونی، معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد متونی در حال آماده دارد و فعالیت هایی برای بستن فضای مطبوعات و نفی استقلال آن در دست اقدام است؛ این سیاست ها هیچ کمکی به آزادی مطبوعات نمی کند. در چنین شرایطی فقط یک رسانه می ماند و بس. اما اگر آزادی مطبوعات را قانونی و مسوولانه تضمین کنند مردم می دانند کدام رسانه را انتخاب کنند ضمن آنکه فضای رسانه ای خودش را تعمیم می کند.

*
جنان صفت: شاید بهتر باشد برای کامل تر شدن صحبت هایم به تاریخچه ای اشاره کنم. مبارزه با فساد اقتصادی در ایران نیز به ویژه در سال های پس از پایان جنگ در کانون توجه بوده و هست. افشاگری پراکنده روزنامه های منتقد مانند کیهان و سلام اوایل دهه 1370 و پس از آن، داغ شدن بحث مبارزه با ثروت های بادآورده اواسط دهه یادشده و بحث هایی که این روزها به دلیل افشاگری عباس پالیزدار در جامعه طرح شده نشان می دهد که این مقوله در ایران هرگز از یاد نرفته است.
دقت در رفتار، گفتار و نتیجه ها و بحث ها، نوشته ها و گفته ها درباره مقوله مبارزه با فساد اقتصادی در ایران در دو دهه پس از پایان جنگ و مقایسه آن با کشورهایی مثل سنگاپور، هنگ کنگ، انگلستان و آمریکا نشان می دهد که کشورهای نامبرده در این مقوله پیشرفت داشته اما در ایران روندی معکوس طی شده است.
واقعیت این است که روش و اهداف مبارزه با فساد اقتصادی در ایران نقص هایی دارد که اگر برطرف شوند، همه شعارهای داده شده به ضد خودش تبدیل می شود و به ناامیدی کامل شهروندان منجر خواهد شد.

*
زیبا کلام: وجود فساد اقتصادی در بین مردم معلول فساد در میان مسوولان است؛ حدود 2 هفته پیش در مصاحبه دکتری یکی از دانشگاه های کشور عضو هیات مصاحبه کننده بودم. آنجا با بررسی مقالات isi متقاضیان متوجه شدیم بیش از نیمی از آنها تقلبی است.
یکی از مشکلاتی که کشور را تهدید می کند رشد سریع فساد در مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه هاست که نمونه آن را در خرید و فروش پایان نامه در خیابان انقلاب شاهدیم. اگر اقتصاد ایران را نسبت به سال 1384 بسنجیم به طور قطع دولتی تر شده و برای همین نیز فساد رشد یافته است.

*
جنان صفت: برخی از ضعف های مبارزه با فساد اقتصادی به نظر من در چند مورد قابل طرح است؛ نخست آنکه تعریف قابل قبول و جامعی از فساد اقتصادی در کشور وجود ندارد. دوم اینکه برپایه فقدان تعریف دقیق، علمی، کارشناسانه و به دور از حب و بغض های سیاسی از فساد اقتصادی است که روش های مبارزه با فساد اقتصادی نیز متفاوت و دلخواه می شود. به این معنی که یک نهاد حکومتی مانند نهاد دولت با توجه به گرایش های سیاسی که دارد، روش خود را برای مبارزه با فساد انتخاب می کند.
نکته سوم استیلای دیدگاه ها و خواسته های سیاسی بر منطق و عقلانیت اقتصادی و فرهنگی در مبارزه با فساد اقتصادی است.

*
نوروزی: با این محدودیت ها می توان کاغذ را پاره کرد اما امواج را نه. تکنولوژی ارتباطات امروز روی امواج حرکت می کند. مدیریت افکار عمومی بسیار مهم است. کسانی که نمی گذارند آزادی مطبوعات تضمین شود و با لوایح بسیار غلط انداز و مخرب می خواهند استقلال مطبوعات را به خطر بیاندازند بیشترین لطمه را به کشور وارد می کنند چون امروز شما فقط با چیزی به نام رادیو روزنامه تلویزیون نیستید که منبع خبر مردم باشد بلکه انواع و اقسام شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای اطلاعاتی وجود دارند که کار گردش خبر را انجام می دهند.
این را بدانیم که اگر اطلاعات توسط منابع حرفه ای دسته بندی و بسته بندی نشود گردش آزاد اطلاعات به دست آدم های غیرحرفه ای می افتد که در این صورت با یک اغتشاش خبری مواجه می شویم.
وقتی نمی گذارندرسانه های حرفه ای به طور آزادانه کار کنند گردش اطلاعات از طرق غیرحرفه ای ها به گردش در می آید و این باعث می شود که مردم به سمت رسانه های کوچک و مجازی بروند.
در اغتشاش خبری، مردم بی اعتماد می شوند. همچنین زمینه بسیار خوبی ایجاد می شود تا رسانه هایی که در بیرون از کشور اداره می شوند بر مدیریت افکار عمومی تسلط یابند.
از حدود 25 سال پیش مبارزه با فساد در ایران مطرح است و منحنی آن همچنان بالا رفته است اما منحنی مبارزه با فساد پایین آمده و این در حالی است که به طور مرتب سازمان های نظارتی افزایش یافته و قوانین مبارزه با فساد تشدید شده است اما نتیجه ای ندارد چون همه این قوانین در ساختاری قرار گرفته اند که وقتی وارد آن می شوید بی رنگ و بی اثر می شوند. بنابراین باید به رسانه های آزاد و مستقل اجازه فعالیت داد در غیر این صورت هیچ توفیقی به مبارزه با فساد حاصل نمی شود.
در جرم شناسی اگر یک پدیده محرمانه مورد مواجه غلط قرار گیرد موجب می شود تا اولا ساختار ارتکاب جرم پیچیده تر شود و ثانیا بزهکاران آن حوزه مقاوم تر شوند. اتفاقات در بحث مبارزه با فساد به اینجا ختم نمی شود. در این بحث کارهای بسیار سطحی و غیرموثر انجام می شود.

*
جنان صفت: ضعف بنیادین دیگر در جریان مبارزه با فساد اقتصادی در ایران عدم حضور واقعی نهادهای مدنی در این فرآیند است. واقعیت تلخ اینکه اکثریت سازمان هایی که مبارزه با فساد جزو ماموریت های آنها به حساب می آید، وابسته به نهادهای حکومتی هستند.
مساله دیگر نادیده گرفتن عمق و دامنه فساد در میدان اصلی و بزرگنمایی در مصداق ها و رفتارها از ضعف های بنیادین دیگر در مسیر مبارزه با فساد اقتصادی است. اکنون همه اندیشمندان فعالان سیاسی و حاکمان در کشورهای آزاد پذیرفته اند که ما در فساد اقتصادی، اقتصاد دولتی است و تا زمانی که این پدیده زنده و غالب است، باید منتظر فساد باشیم.
فقدان نگاه جامع و فراگیر و ارتباط و تعامل تنگاتنگ پدیده های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جریان مبارزه با فساد، از دیگر ضعف های اصلی به حساب می آید. هرگاه قدرت به صورت انبوه، متراکم و مطلق در اختیار یک گروه سیاسی باشد و آن گروه مانع از ورود احزاب به بازی کسب قدرت از راه های قانونی، دموکراتیک و شفاف شود، احتمال فساد افزایش می یابد.

*
نوروزی: از اوایل دهه 70 که بحث خصوصی سازی مطرح شد یک شیفت بسیار سریع و پرفشاری برای خصوصی سازی ایجاد کردند که فوق العاده غلط بود.
این موضوع در همان زمان یک بحث بسیار مهمی بود و دولت نتوانست پاسخ این سوال را بدهد که آیا اساسا بخشی در ایران وجود دارد که خصوصی باشد و ظرفیت این همه سرمایه را داشته باشد.
در دوره دولت گذشته، بسیاری از اموال دولت به عنوان بازپرداخت به تامین اجتماعی واگذار شد. این کلک اقتصادی دولت موجب فساد می شود. اما برای اینکه این موضوع راهگشا باشد باید ببینیم چگونه و با چه مکانیزمی اقتصاد دولتی موجب فساد با این گستردگی می شود. این موضوع را می توان به شعاری که می گوید فقر جرم زا است تشبیه کرد.
این گزاره عمومی است اما اینکه حالا فقر کجا چگونه با چه مکانیزمی جرم زاست، مهم است. در بسیاری از مناطق هند میزان ارتکاب جرم بسیار پایین است اما فقیرند. ضمن اینکه باید ببینیم واقعا ما به چه می گوییم فساد؟
تغییر اقتصاد دولتی به اقتصاد خصوصی کار عظیمی است؛ یک ساختار بزرگ مالی پولی حقوقی سیاسی باید تغییر کند. تجربه ای که در ربع قرن گذشته برای ایران اتفاق افتاده تا اینجا شکست خورده است تا این شیفت اتفاق بیافتد زمان زیادی می برد. باید کاری کرد که در این مدت فساد کم شود، بنابراین تغییر سیستم اقتصادی کلی است و عواملی می خواهد که یکی از آن عوامل سلامت است.
باید بدانیم اقتصاد دولتی چگونه آسیب وارد می کند و گاهی اوقات خصوصی سازی یعنی تاراج اموال عمومی؛ اینجاست که بحث گزارش های رسانه ای مطرح می شود. گزارش هایی که حالت بازدارندگی دارد. باید بدانیم که همیشه روشنایی بازدارنده است؛ چند هزار شرکت خصوصی در لایه های پنهان کار می کنند و هیچ چشم نظارتی در آن وجود ندارد.

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: