دوشنبه, 02 تیر 1399 14:31

چرا انتقال آب به دریاچه ارومیه نمی‌تواند ضامن احیای این دریاچه باشد؟

 

نام دریاچه ارومیه در سال‌های اخیر تنها به خاطر بزرگترین دریاچه نمکی ایران و لکه‌ای همیشه آبی در گوشه شمال غربی نقشه جغرافیایی این سرزمین بر سر زبان‌ها نبوده؛ عمده اخبار درباره این دریاچه تاریخی، مربوط به برداشت‌های بی‌رویه آب، کشاورزی بی‌ضابطه، سدسازی لجام‌‌‌گسیخته و فعالیت‌های غیرمسئولانه مردمی، خشکسالی و کم‌‌آبی سال‌های اخیر ایران و آذربایجان‌ بوده است.

 

دریاچه‌ای که در روزگاری نه‌‌چندان دور، جزیره‌های صخره‌ای کوچک‌اش مامن بسیاری از گونه‌های پرنده مهاجر بود و حتی آهوان در جزایر زیبایش می‌چریدند. از سالیان دور حتی کشتیرانی اینجا رونق داشت و مردمی که اقتصادشان می‌چرخید، در اطراف این دریاچه زندگی می‌کردند. دریاچه ارومیه در سال‌های اخیر به دلیل برداشت و هدررفت آب به مرور، کم‌آب و در دورانی به مرز خشکی قطعی و تشنه‌‌‌لبی رسید. دریاچه‌ای که روزی پرواز دسته‌های چندهزارتایی فلامینگوها آسمان آبی‌اش را سرخ می‌کرد، بسان نمکزاری بی‌انتها درآمد و همین امر سبب نابودی بسیاری از گونه‌های زیستی جانوری و گیاهی در حاشیه دریاچه شد. دریاچه ارومیه حدود یک دهه قبل آب خود را از دست داد و تقریبا یک دریاچه مرده محسوب می‌شد. این دریاچه زمانی حدود 30 میلیارد متر مکعب آب داشت. اکنون با همه هزینه‌های ستاد احیای دریاچه تنها 5 میلیارد متر مکعب آب دارد. البته این روند قابل تحسین است و در اصطلاح فنی به آن مرحله تثبیت دریاچه گفته می‌شود. با این حال از اواسط دهه 80 دریاچه شروع به خشک شدن کرد و بر اساس تصاویر ماهواره‌ای در سال 2015 میلادی، دریاچه 88 درصد از آب خود را از دست داده بود.

 

 

در برخورد اول، انگشت اتهام برای خشک شدن آب این دریاچه، به سمت سد‌سازی‌های بی‌رویه، احداث بزرگراه بر روی دریاچه، کشاورزی سنتی و پرمصرف و استفاده از منابع آب حوضه آبریز دریاچه می‌رود. بارش کم برف و باران در سال‌های گذشته نیز عاملی دیگر برای خشک شدن دریاچه ارومیه به شمار می‌رود. اما تحقیق‌ها نشان می‌دهد که خشکسالی تنها باعث کاهش 5 درصدی بارش در حوضه آبریز دریاچه شده و عوامل انسانی که شامل پروژه‌های جاه‌طلبانه توسعه اقتصادی آبی بوده، بیشترین تاثیر را در خشک شدن این دریاچه در سالیان اخیر داشته است. کشاورزی غیر‌‌اصولی و استفاده بی‌رویه از آب‌های شیرین رودخانه‌هایی که به دریاچه ارومیه می‌ریزند، نیز از جمله عوامل موثر دیگر در خشک شدن این دریاچه بوده است. حالا پرسش‌های اساسی این است آیا عوامل اصلی کاهش آب دریاچه ارومیه کشاورزی بی‌ضابطه، سد‌سازی و برداشت آب مدیریت شده است؟ آیا انتقال آب و صرف هزینه‌های سرسام‌آور می‌تواند برداشت آب را متوقف کند یا اینکه دهان اژدهای مصرف آب را گشادتر خواهد کرد؟

 

 

خشک شدن دریاچه ارومیه تنها یک معضل برای اهالی آذربایجان‌ و مناطق شمال غربی ایران به شمار نمی‌رود. به گفته برخی از کارشناسان محیط‌زیست، در صورت خشک شدن کامل این دریاچه، هوای معتدل این منطقه تبدیل به هوای گرمسیری می‌شود و بادها و ریزگردهای نمکی به کل فلات ایران گسترش پیدا می‌کند. در نهایت، آلودگی‌های حاصل از فلزات سمی سنگین به کار رفته در کشاورزی به آب‌های سطحی و زیر سطحی دریاچه نفوذ پیدا می‌کنند که تهدیدی بزرگ برای حیات زیست‌بوم این منطقه و مردمان ساکن استان‌های همجوار آن خواهد بود. بنابراین به نظر می‌رسد این ضرورت‌ها ستاد احیای دریاچه ارومیه را به صرافت انداخت که با هر روشی دریاچه احیا شود. اما آیا دریاچه پایدار خواهد ماند؟

 

 

هر‌چند بارش‌های باران در سال 98 و 99 جان تازه‌ای به تن تشنه دریاچه ارومیه بخشیده و بیش از 90 سانتی‌متر از آب از دست رفته این دریاچه را بازیافته اما طرح‌ها و راهکارهای مختلفی نیز برای احیای دریاچه ارومیه در دست انجام است که از جمله این طرح‌ها می‌توان به انتقال آب از حوضه‌های آبریز دیگر به دریاچه ارومیه اشاره کرد، چنانچه هم‌اکنون طرح احداث تونل و خط انتقال آب به دریاچه ارومیه در دست ساخت است.

 

 

بر اساس گفته فرهاد سرخوش، رییس دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه، طول تونل خط انتقال آب از سد کانی سیب به دریاچه ارومیه 36 کیلومتر است که 33 کیلومتر آن احداث شده است. محمد‌باقر نوبخت، معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه در بازدیدی که همراه عیسی کلانتری رییس سازمان محیط‌زیست و از متولیان ستاد احیای دریاچه ارومیه اخیر به ارومیه داشته‌اند، از احداث این پروژه بازدید کرده و با اشاره به اختصاص بودجه هزار میلیارد ریالی دولت برای اجرای این طرح، اظهار امیدواری کرد که این تونل و خط انتقال آب تا دی ماه سال 99 افتتاح خواهد شد.

 

 

بنا به گفته رییس دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه، خط انتقال آب بعد از تونل، 11 کیلومتر طول دارد و خط انتقال بتنی آب خارج شده از تونل انتقال را از طریق رودخانه گدار به سمت دریاچه ارومیه هدایت می‌کند. او همچنین اظهار کرد: پکیج خط انتقال آب از جنوب آذربایجان غربی به دریاچه ارومیه سالانه بیش از 630 میلیون متر مکعب آب را به سمت دریاچه سرازیر می‌کند. این طرح که به اهتمام دولت دوازدهم در دست اجراست، مراحل تثبیت را پشت سرگذاشته و هم‌اکنون در مرحله احیا قرار دارد. طبق برآوردهای اخیر این دریاچه هم‌اکنون 5 میلیارد ‌‌‌و 100 میلیون متر مکعب آب دارد.

 

 

هزینه‌های کلان برای انتقال تنها 630 میلیون متر مکعب آب از رودخانه‌های بالا‌دست دریاچه ارومیه در حالی است که تنها کشاورزی سنتی و غرق آبی در حاشیه دریاچه ارومیه 3 میلیون متر مکعب آب هدر می‌دهد. اگر به جای صرف هزینه‌های هنگفت برای انتقال اندکی آب، کشاورزی مدیریت می‌شد شاید بتوان احیای دریاچه را سراب ندانست. با وجود هزینه‌های کلان که برای طرح احیای دریاچه ارومیه صورت گرفته اما تنها این دریاچه نیست که در سرزمین پهناور ایران در معرض نابودی قرار گرفته است. بعید نیست سال‌های آینده دوباره روند خشکسالی کشور را فرا نگیرد. با این حال در طول دو دهه گذشته دریاچه‌های دیگر مثل ‌هامون، هورالعظیم، بختگان، پریشان و... به سمت خشک‌شدن رفته‌اند. اما به دلایل مختلف برای احیای این دریاچه‌ها اقدامی صورت نگرفته و تنها به مدد بارندگی‌های مناسب دو سال گذشته این دریاچه‌ها تا حد بسیار زیادی احیا شده‌اند. به هر حال تخصیص بودجه به یک پروژه برای احیای یک دریاچه وکم‌توجهی به ده‌ها تالاب و دریاچه دیگر برای نجات خاک تشنه ایران کافی نیست.

 

سلامت نیوز

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: