یکشنبه, 18 مهر 1395 19:15

غلامرضا کشاورز حداد و نادر حبیبی: اشتیاق برای کنکور و بازار کار ایران

نوشته شده توسط

غلامرضا کشاورز حداد/دانشگاه صنعتی شریف

نادر حبیبی/ دانشگاه براندیس

این مقاله تفاوت دستمزد افراد بیش از حد تحصیلکرده و به اندازه کافی تحصیلکرده را در یک نمونه از مشاغل خاص مطالعه کرده است. این مشاغل عمدتا نیازمند افراد نیمه‌ماهر یا کم مهارت در بازار کار ایران هستند. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که افراد بیش از اندازه تحصیلکرده در این دسته‌بندی‌ها از مزیت دستمزدی از 10 درصد تا 25 درصد برای مدرک تحصیلی خود بهره‌مند هستند. در حالی که این مزیت نسبی به تدریج برای بخش خصوصی در فاصله 2001 تا 2014 کاهش یافته است؛ اما برای کارکنان بخش عمومی کماکان پابرجا است. این نتیجه ناشی از این حقیقت است که حقوق و مزایای کارکنان بخش دولتی در ایران به‌طور مستقیم به مدرک دانشگاهی و تجربه کاری افراد وابسته است. همچنین یافته‌های ما یک توضیح قوی برای تمایل جوانان ایرانی برای ورود به دانشگاه است.

 

 

این نتایج نشان می‌دهند که اگر یک فارغ‌التحصیل دانشگاهی کاری همسان تخصص خود پیدا کند، طبعا حقوق و دستمزد بالاتر از یک فارغ التحصیل دبیرستان خواهد داشت؛ لیکن اگر او نتواند کاری مناسب با تحصیلات خود بیابد و کاری با تحصیلات کمتر را انتخاب کند، باز هم به خاطر مدرک تحصیلی از مزیت دستمزدی نسبت به شخص دیگری که مناسب آن شغل است و مدرک پایین‌تری دارد، برخوردار خواهد بود. همچنین مشاهده می‌کنیم که این اضافه دستمزد برای کارمندان شاغل در بخش دولتی بیشتر است. همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، ایران یک افزایش سریع در ورودی‌های آموزش عالی را از سال 2000 تجربه کرده و در نتیجه تعداد فارغ‌التحصیلان جوان دانشگاهی در دهه گذشته افزایش یافته است. رشد سریع در عرضه جویندگان تحصیلکرده شغل، در نهایت دسترسی به شغل مناسب را با چالش مواجه کرده و برای نزدیک به یک دهه نرخ بیکاری برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در بسیاری از رشته‌های تخصصی بالاتر از فارغ‌التحصیلان دبیرستانی بوده است.

مطالعات اخیر همچنین نشان داده است که بخش بزرگی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که شغل پیدا کرده‌اند، تحصیلاتی بیش از میزان لازم برای شغل فعلی خود دارند و از مهارت‌های دانشگاهی خود استفاده نمی‌کنند.  به‌رغم چشم‌انداز ضعیف بازار کار فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در ایران و با وجود اینکه اطلاعات آن به‌طور گسترده‌ای در دسترس دانش‌آموزان و والدین آنها قرار دارد، تقاضا برای تحصیلات دانشگاهی همچنان بالا است و بیشتر جوانان ایرانی هنوز بر این باورند که بدون تحصیلات دانشگاهی شانس کمتری برای پیدا کردن یک کار موفق دارند. برای روشن کردن این رفتار ظاهرا غیرمنطقی می‌توان به مزیت درآمدی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که در سال‌های اخیر مشغول به کار شده‌اند، نگریست و همچنین مشاهده کرد که تعداد آنها افزایش یافته است.

ضرورت یک مدرک دانشگاهی برای مشاغل تخصصی که نیاز به یک مدرک دانشگاهی دارند، مانند مهندسی یا پزشکی آشکار است و نیاز به بررسی ندارد. لیکن تمرکز بر شرایط درآمدی و آموزشی کارگران شاغل نیمه‌ماهر و کم‌مهارت نکات جالب توجهی دارد؛ برای مثال مشاهده تعداد زیادی از افراد با مدارک تحصیلی بالاتر در این گروه از این نکات است. پاسخ به این پرسش که آیا داشتن مدرک تحصیلی بالاتر از نیاز سازمان برای مشاغل غیرتخصصی، یک مزیت درآمدی در پی دارد، می‌تواند تا حدود زیادی علت تقاضای بالا برای تحصیلات دانشگاهی را توجیه کند و نشان دهد که این حجم تقاضا برای مدارک دانشگاهی یک تصمیم غیرمنطقی نخواهد بود و پاسخ مشخصی خواهد داشت: جوانان به دنبال یک مدرک دانشگاهی می‌روند؛ چرا که حتی اگر نتوانند شغلی در زمینه تخصص خود به‌عنوان فارغ‌التحصیلان دانشگاه پیدا کنند، بازهم درآمد بالاتری در مشاغل کم‌مهارت کسب خواهند کرد.

بررسی این سوال برای بخش خصوصی و مشاغل بخش دولتی به‌طور جداگانه باید انجام شود؛ چراکه نوع اشتغال و معیارهای ارتقا در بخش دولتی تاکید بیشتری بر مدارک دانشگاهی داشته است. تحقیقات انجام شده بر آموزش بیش از اندازه دانشگاهی (مدرک‌گرایی) در کشورهای در حال توسعه مانند ایران سه نکته را نشان می‌دهد: نکته اول با تکیه بر داده‌های خرد اقتصاد ایران به‌دست آمده است و نشان می‌دهد در آن اقتصاد بخش غالب، بخش خصوصی نیست و شرکت‌های دولتی که اغلب بر ارتباطات سیاسی تکیه دارند، بخش خصوصی را به حاشیه رانده‌اند. علاوه بر این، دستمزد و مزایای کارکنان بخش دولتی به‌طور مستقیم به سطح مدرک آنها مرتبط است. در حالی که در بخش خصوصی با احتمال زیاد، جبران خدمات نیروی کار بر اساس بهره‌وری و سودآوری این نهاد برای شرکت است. از این رو، این مجموعه داده روشن می‌کند که تفاوت در مشوق‌های دستمزد منجر به مدرک‌گرایی و آموزش بیش از اندازه افراد می‌شود.

نکته دوم اینکه اگر نیروی کار را به دو دسته تازه‌واردان به بازار و باتجربه‌ها تقسیم کنیم، این تقسیم‌بندی نشان می‌دهد که تازه‌واردان به بازار که مهارت کمتری دارند، ولی دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، نسبت به افرادی که مدرک دبیرستانی دارند از مزیت دستمزد برخوردارند. در مقابل بر اساس یک مکانیزم سیگنال‌دهی افرادی که از دانشگاه‌های معتبر فارغ‌التحصیل شده‌اند، می‌توانند به موقعیت‌های شغلی برتری دست یابند. در واقع مانند آنچه «سیچرمن و گالور» در سال 1990 به آن اشاره کرده‌اند یک نیروی کار تحصیلکرده ممکن است وارد یک شغل با حقوق پایین‌تر از سطح تحصیلاتش شود؛ ولی احتمال ارتقای شغلی برای وی بالاتر از نیروی با سطح تحصیل پایین‌تر است. نکته سوم اینکه براساس یک مدل اقتصادسنجی (PSM) که برخلاف رگرسیون سنتی اثرات تورشی را حذف می‌کند، مزیت دستمزد معنی داری برای افراد بیش از اندازه تحصیلکرده، در هردو بخش دولتی و خصوصی مسجل شده است. هرچند این مزیت دستمزدی برای بخش خصوصی در حال کاهش است.

در مجموع این یافته‌ها توضیحی برای تمایل شدید جوانان ایرانی برای تحصیلات دانشگاهی ارائه می‌کند. با این جمع‌بندی که اگر یک فارغ‌التحصیل دانشگاهی کاری همسان تخصص خود بیابد او مشمول یک دستمزد بالاتر از یک فارغ‌التحصیل دبیرستانی خواهد شد و چنانچه نتواند کاری همسان با سطح تحصیلاتش پیدا کند و به شرایط شغلی که مهارت و تحصیلات کمتری نیاز دارند تن دهد، او هنوز هم یک مزیت دستمزدی نسبت به همکاران بدون مدرک تحصیلی خود دارد. واقعیت این است که درصد کارکنان بیش از اندازه تحصیلکرده در مشاغل کم‌مهارت در حال افزایش است و این نشان می‌دهد که تحصیلات دانشگاهی متقاضیان کار می‌تواند خروج فارغ‌التحصیلان دبیرستان در این نوع از مشاغل را درپی داشته باشد. این جابه‌جایی یک نقطه ضعف بزرگ برای افراد بدون مدرک در مقایسه با کسانی که مدرک دانشگاهی دارند، به شمار می‌رود و می‌تواند انگیزه کسب مدرک دانشگاهی را افزایش دهد.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3881 تاریخ چاپ:1395/07/15

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: