سه شنبه, 09 آذر 1395 08:28

فریدون برکشلی درباره مواضع اوپک: فندک روسیه زیر آتش جنگ نفت

نوشته شده توسط

فریدون برکشلی در گفت‌وگو با «شرق» از تبعات مخالفت احتمالی کشور غیرعضو با مواضع اوپک خبر داد.

 فریدون برکشلی، کارشناس برجسته نفت است که در وین، محل برگزاری صدوهفتادویکمین نشست اوپک، نشسته و اوضاع را رصد می‌کند. در گفت‌وگوی خود با «شرق» از نقش مهم روسیه در مذاکرات می‌گوید که در نشست‌های قبلی بعد از تظاهر به همراهی دبه کرده و از عربستانی می‌گوید که برای جنگ‌هایی که در خاورميانه به راه‌ انداخته، به پول نفت نیاز دارد تا اختلافات داخلی و خارجی که عمده آن با ایران است. ٢٠ سؤال برای برکشلی فرستاده شده بود که به صلاحدید این کارشناس در پنج سؤال  خلاصه شد. این گفت‌وگو ماحصل آن پنج سؤال است که به دلیل ادغام سؤالات خواندنی‌تر هم شده است:

  رایزنی‌های پیش از نشست اوپک در چه سطحی در حال انجام است و چه نتایجی را تا این لحظه به‌دنبال داشته؟
اعضای سازمان اوپک در سطوح وزارتی و کارشناسان ارشد، از همان صدوهفتادمین اجلاس عادی تابستانی وزرای نفت اوپک در وین موضوع بازار جهانی نفت را مورد توجه قرار دادند و حتی در همان اجلاس ١٧٠ راهکارهای مختلفی برای مدیریت بازار نفت در صحن اجلاس مطرح شد. ابتکار عربستان طرح فریز بود که بر پایه آن همه اعضا متعهد شوند برای یک دوره شش‌ماهه تولید خود را در سطح موجود ثابت نگه دارند که البته این طرح شامل تولیدکنندگان غیراوپک، به‌ویژه روسیه هم می‌شد. روسیه بلافاصله واکنش منفی نشان داد و از پیوستن به طرح فریز کاملا کنار کشید. روسیه به طور سنتی هرگز با سازمان اوپک همکاری نکرده است. این سیاست از دوران اتحاد جماهیر شوروی برقرار بود و پس از آن نیز روسیه، شرکت‌های نفتی آن کشور را کاملا خصوصی و خودمختار تلقی می‌کند و معتقد است که دولت نفوذی بر شرکت‌های نفتی خود ندارد. درمورد جمهوری اسلامی ایران، حتی پیش از اجلاس ١٧٠، وزیر نفت بارها تأکید کرده بود که ایران تا قبل از رسیدن به سقف تولید پیش از تحریم خود، به هیچ محدودیتی در تولید تن نخواهد داد. به‌علاوه بیژن زنگنه به‌درستی فریز را رویه‌ای منطقی و متناسب با اساسنامه و راهکارهای متداول اوپک نمی‌دانست. استدلال دیگر ایران بر این اصل استوار بود که سازمان اوپک دارای نظام سهمیه‌بندی و سقف تولید مصوب و قانونی است. بنابراین هرگونه کاهشی باید در چارچوب قانونمندی‌های متداول تعریف شود. این نظر ایران با حمایت تمام کشورهای غیرعرب اوپک مواجه شد و به‌ناگاه ایران منزوی و به حاشیه رانده شده دوران شش‌ساله تحریم را به محور و کانون تحولات اوپک تبدیل کرد. اشتباه بزرگ عربستان دراین‌میان بازکردن دو جبهه گسترده و قدرتمند در درون و بیرون سازمان اوپک بود. هنگامی که به ابتکار قطر، تولیدکنندگان عرب خلیج فارس در دوحه اجلاسی را طراحی کردند، به‌دلیل حضورنیافتن هیأت ایرانی، اجلاس بی‌نتیجه ماند و اعضا با دست خالی به پایتخت‌های خویش بازگشتند. البته در اجلاس تابستانی تاکنون وزرا و مقامات و کارشناسان ارشد اوپک و تولیدکنندگان غیراوپک در الجزیره، استانبول و قطر ملاقات‌هایی داشتند و این‌بار کوتاه‌آمدن عربستان از مواضع تند و انعطاف‌ناپذیر خود، شرایط را برای پذیرش مواضع منطقی تهران مهیا کرد. هیأت‌های اوپک و غیراوپک جلسات متعددی را نیز در محل دبیرخانه اوپک در وین برگزار کردند. رایزنی‌ها در ماه‌های اخیر تاکنون نه‌تنها مابین وزرا، اعضای هیأت عامل کشورهای عضو و کارشناسان ارشد اوپک و غیراوپک به‌دور از جنجال‌های مطبوعاتی برقرار بوده، بلکه در سطح سران کشورهای عمده تولید‌کننده نفت نیز در جریان بوده است. درعین‌حال محمد بارکیندو، دبیرکل اوپک، هم که دارای سابقه طولانی در مباحث بین‌المللی نفت و اوپک است، نقش مهمی در رایزنی‌های مابین اعضا ایفا کرد. در اجلاس تابستانی ٧٠ و اجلاس ٣٠ نوامبر ٢٠١٦، اعضای اوپک چندین دیدار داشتند که حداقل شش‌بار از آن جلسات در محل دبیرخانه اوپک برگزار شد.
 
تا پیش از این تأکید برخی از اعضای اوپک بر فریز بود؛ طرحی که نتیجه‌ای دربر نداشت و ظاهرا هم اجرا نشد. اخیرا علاوه بر فریز، از کاهش تولید نفت به‌عنوان سیاست اصلی اوپک سخن به میان می‌آید. فریز نفتی و سپس کاهش تولید را که به گزینه‌ جدی نشست اوپک بدل شده، مرور کنید.
طرح فریز در ابتدای کار مفهوم روشنی داشت و بر این اصول دلالت داشت که تولید‌کنندگان خویشتن‌داری کنند و از ظرفیت مازاد موجود خود استفاده نکنند. کاهش قیمت جهانی نفت تولیدکنندگان را به ‌حداکثررساندن توان تولید متمایل کرده بود و فرصتی را برای ایجاد ظرفیت جدید از دست نمی‌دادند. در فرایند عملیاتی‌کردن طرح فریز، دو واقعیت برملا شد؛ اول آنکه از آنجا که تمامی اعضای سازمان ازجمله عربستان در حداکثر ظرفیت تولید می‌کردند، تیغ فریز تنها ایران و عراق را نشانه می‌رفت و به‌وضوح نشان از آن داشت که عربستان با این طرح قصد داشته ظرفیت‌سازی ایران و عراق را تحت مدیریت خود درآورد. ایران در این مرحله دیپلماسی نفتی فعالی را در پیش گرفت و با همراه‌کردن لیبی، نیجریه و تا حدی ونزوئلا که به دلیل مشکلات داخلی بخشی از تولید خود را از دست داده بودند، در اردوی عربستان شکاف ایجاد کرد. بنابراین عربستان به‌ناچار طرح فریز را به کاهش ١٨٠‌هزار بشکه در روز سوق داد، اما موضوع دوم که قابل تعمق است، در اینجاست که در سپتامبر ٢٠١٦، انجمن با نفوذ نفت آمریکا اعلام کرد که حداکثر ظرفیت تولید عربستان ١٢,٥ میلیون بشکه در روز است و هرگونه افزایش ظرفیت تازه مستلزم سرمایه‌گذاری، انتقال تکنولوژی و تزریق گاز است که در پرتو قیمت‌های جاری نفت تحقق آن دشوار است. انتشار این گزارش از سوی انجمن نفت آمریکا، انشقاق میان اعضای اوپک را تشدید کرد، زیرا مفهوم آن بر این اصل دلالت دارد که در شرایطی که عربستان حتی یک بشکه اضافی برای عرضه نفت در اختیار ندارد، خواهان فریز شده، حال آنکه بدون فریز هم این کشور نفت بیشتری نمی‌تواند تولید کند. بنابراین، هم‌اکنون جو غالب به سمت کاهش تولید است تا فریز، اما طرح کاهش، خود اختلاف‌ساز است، زیرا اعضای اوپک هنوز هم عربستان را به‌عنوان یک تولید‌کننده شناور تلقی می‌کنند و بنابراین همان‌گونه که در پرتو کاهش یا حذف تولید یک یا تعدادی از اعضا، عربستان با افزایش تولید خود، فقدان تولید آنان را جبران می‌کند، لازم است که با بازگشت آن اعضا به بازار جهانی، عربستان نقش شناوری خود را ایفا کند و با عقب‌نشینی از بازار، راه را برای بازگشت طبیعی آن دسته از اعضا باز کند، اما عربستان خواهان کاهش جمعی از سوی تمام اعضاست که نقشی در افزایش تولید نداشته‌اند.
آیا کاهش تولید که موضع اصلی کشورهای حاضر در نشست است، امکان تحقق دارد؟ به ویژه با عربستان؟
همان‌طور‌که عنوان شد، موضوع عمده در مذاکرات راهکارهای افزایش قیمت جهانی نفت است، اما مکانیسم این افزایش قیمت که طبعا از طریق کاهش عرضه نفت قابل حصول است. این مکانیسم حائز اهمیت است. آیا عربستان که نزدیک به ٨٠ درصد سهم تولید ایران را در دوران تحریم به دست آورده، باید در یک فرایند تدریجی بازار را به سود ایران ترک کند، اگر اعضای اوپک در یک فرایند جمعی تولید خود را به سود بازگشت ایران کم کنند، نقش روسیه و تولید‌کنندگان خارج از اوپک در کجای طرح مدیریت بازار اوپک تعریف می‌شود. عربستان در جنگی فرسایشی و پرهزینه، خود را در یمن و سوریه درگیر کرده و به ناچار لازم است به خرید‌های تسلیحاتی پرهزینه تن دهد. واشنگتن از حمایت بی‌چون و چرای خود از حاکمان ریاض دست کشیده و عربستان اینک با یک افسردگی سیاسی و منطقه‌ای مواجه است. کشمکش‌های درون خانواده سلطنتی کار را بیش‌ازپیش دشوار کرده است. ایران مدیریت رابطه با عربستان را خوب دریافته است. عربستان هرگونه حمله یا انتقاد جدی علیه آل‌سعود را سخت با بقای خود در مغایرت می‌بیند. برای عربستان در پایان هر اجلاس بیانیه‌ای که حکایت از مواضع مشترک و همسو با ایران دارد حائز اهمیت است، اگرچه تحقق آن به‌ندرت اتفاق می‌افتد. درحالی‌که جمهوری اسلامی ایران عمدتا بنا به دلیل سیاسی، حساسیت خاصی نسبت به همکاری روسیه ندارد، عربستان نسبت به همکاری روسیه جدی است. عربستان تنها در شرایطی از ضرورت همکاری با روسیه دست برمی‌دارد که مسکو حمایت نظامی خود از بشار اسد را به طور جدی کاهش دهد. این ملاحظات ازجمله ابعاد مهم ژئوپلیتیک نفتی خاورمیانه است. با توجه به آنچه در سال‌های اخیر گذشته و عربستان به‌عنوان فعال مایشا با همدستی دبیرکل سابق محبوبش، آقای البدری در اوپک انجام می‌داده، اینک برای پذیرش شرایط جدید با ورود قدرتمند ایران مشکل پیدا کرده است. اوپک اکنون در سه پایتخت در حال مذاکره و رایزنی است، دوحه، الجزیره و البته وین، مقر دبیرخانه اوپک. عربستان قطر را به‌عنوان مقر رایزنی‌های عربی خود قرار داد که پس از دو دوره مذاکره با ناکامی مواجه شد. پایتخت دیگر، الجزیره بود که براساس سوابق تاریخی تجربه موفقی در حل‌وفصل اختلافات میان اعضای اوپک دارد. اولین اجلاس سران اوپک در سال ١٩٧٦ در الجزایر تشکیل و در همان‌جا اختلافات ایران و عراق حل‌وفصل شد. لیکن عمده تصمیمات ماه‌های گذشته در محل دبیرخانه اوپک در وین صورت پذیرفت.
 
همواره نام چهار کشور در نشست‌های اوپک بسیار شنیده می‌شود؛ ایران، عربستان، روسیه و عراق. ایران به‌عنوان کشوری که هربار به فریز «نه» گفته و خواهان بازگشت به سهمیه پیش از تحریم‌هاست. روسیه به‌عنوان کشوری که خود را همراه با سیاست‌های اوپک می‌داند اما در لحظه‌های آخر دبه کرده است. عربستان هم مانند روسیه که همواره در آخر نشست‌ها به نفع خود زیر میز می‌زند و عراق هم مانند ایران که دنبال سهم خود از بازار است. درحال‌حاضر مواضع این کشورها را بررسی کنید.
ساده‌ترین پاسخ به مواضع چهار کشور موضوع سؤال جناب‌عالی درباره روسیه است. روسیه در بخش گاز و دیپلماسی خطوط لوله گاز، بسیار پیچیده و سیاسی برخورد می‌کند. گاز طبیعی روسیه برای رسیدن به مقصد نهایی در اروپا می‌بایستی از هفت مرز در اروپا عبور کند؛ بنابراین روسیه در بخش انتقال گاز طبیعی در اروپا قدرتمندانه رفتار می‌کند. اروپا بابت ٣٤ درصد از گاز مصرفی خود به گاز روسیه وابسته است؛ اما در بخش نفت سیاست مسکو روشن است. این کشور می‌خواهد تا اوپک دشواری‌های تعادل بازار را به دوش گیرد و روسیه نفت خود را به بهترین قیمت به بازار عرضه کند. اوپک سال‌هاست می‌کوشد روسیه را با خود همراه کند و مدیریت بازار به صورت جمعی انجام شود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایران تلاش کرد جمهوری آذربایجان و قزاقستان را به سازمان اوپک وارد کند ولی عربستان مخالفت کرد و جمهوری‌های تازه استقلال یافته را نامطمئن و احتمالا بی‌ثبات دانست؛ البته نگرانی اصلی عربستان از عضویت این کشورها، احتمال تقویت موقعیت ایران در اوپک بود. لازم به توضیح است که وزیر وقت هم در بیان و انتقال موضوع ضعیف عمل کرد. عراق از زمان حمله اول آمریکا تا حمله بعدی که به سرنگونی صدام انجامید، تحت تحریم نفتی آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل قرار داشت؛ به‌طوری‌که در طول تحریم در چارچوب برنامه نفت در برابر غذا، تولید عراق هرگز از ٩٠٠‌هزار بشکه در روز تجاوز نکرد. پس از بازگشت عراق به بازار، این کشور درخواست کرد تا کماکان خارج از نظام سهمیه‌بندی اوپک باقی بماند تا بتواند صنعت نفت خود را بازسازی کند. در ١٢ سال اخیر، عراق با تدوین و اعمال چارچوب‌های قراردادی جدید، حجم بالایی از سرمایه‌گذاری بین‌المللی را جذب کرد و تولید خود را به بالای چهار ‌میلیون بشکه در روز رساند و چون مصرف داخلی این کشور پایین است، رقم صادرات بالا است. سیاست عراق بر این اصل استوار است که حتی‌الامکان از نظام سهمیه‌بندی اوپک فاصله بگیرد و تنها زمانی سهمیه‌ای را در اوپک بپذیرد که سطح تولید خود را به حداکثر توان و ظرفیت ممکن برساند. تحلیل‌ها حداکثر ظرفیت قابل دسترس عراق را شش‌میلیون بشکه در روز ارزیابی می‌کنند. عراقی‌ها سابقه درخشانی در پایبندی به سهمیه تخصیصی خود ندارند و از همین روی، اعضای اوپک حساب چندانی بر پایبندی این کشور به تعهدات خود در قبال اوپک ندارند. درواقع هیچ عضوی از اعضای اوپک مواضع خود را درخصوص راهکار‌های ایجاد ثبات در بازار نفت بیان نکرده است. ایران از اجلاس ١٦٩ و سپس در اجلاس ١٧٠ تأکید خود را بر بازگشت انضباط و دیسیپلین در سازمان استوار کرد. در حقیقت پیشنهاد ایران برای انتخاب بارکیندو برای دبیرکلی اوپک هم منبعث از همین اصل ضرورت یک خانه‌تکانی جدی و بازنگری در سیاست‌های اوپک درون سازمان بود. ایران اعتقاد دارد که اوپک باید به اصول مندرج در اساسنامه خود بازگردد و سقف تولید مصوب و سهمیه‌های رسمی را مبنای تصمیمات آتی خود قرار دهد؛ البته در مقطعی تقاضای جهانی نفت با شتاب زیادی افزایش پیدا کرد و در طرف عرضه، نفت ایران تحریم شد، لیبی و نیجریه هم بخشی از تولید نفت خود را از دست دادند و در این میان اعضاي اوپک به‌ویژه عربستان و تولید‌کنندگان غیراوپک به‌ويژه روسیه به شدت تولید خود را افزایش دادند و در این میان نفت‌های غیرمتعارف به‌خصوص نفت شیل در حجم ٦٠٠‌ هزار بشکه در روز وارد بازار شد. حالا که بازار از نفت اشباع شده و قیمت‌های جهانی از سال ٢٠١٤ حدود دوسوم كاهش يافته‌اند، لازم است کشورهایی که تولید خود را بالا برده‌اند، به سقف تولید مصوب خود در اوپک برگردند. البته در این میان جمهوری اسلامی ایران که سال‌ها تحریم نفتی بوده، لازم است تا زمان دسترسی به تولید دوران قبل از تحریم، از این کاهش تولید جمعی مستثنا شود؛ همچنين ایران لازم است فرصت کافی در اختیار داشته باشد تا دوره‌ای را هم که تولید نداشته است، جبران كند. کشورهای عضو اوپک و حتی روسیه در یک سال گذشته بیشترین فشار را بر ایران وارد کردند تا ایران را متقاعد کنند به طرح مورد نظر عربستان مبنی بر پیوستن همه اعضا از جمله ایران به کاهش پیشنهادی بپیوندد. حتی در فضای مجازی و مطبوعاتی و خبری مي‌كوشند ایران را مسئول به‌توافق‌نرسيدن و شکست اوپک در ایجاد ثبات در بازار جلوه دهند؛ اما ایران هم با تلاش و رایزنی با کشورهای اوپک، فشار سعودی‌ها را خنثی کرد.
برای عربستان نفت منشأ قدرت و عامل فشار و چانه‌زنی با کشورهای عضو اوپک و مصرف‌کنندگان است، در حقیقت ایران در بيشتر موارد عامل اصلی کنترل سیاست‌های قلدرمنشانه عربستان بوده است. از ٢٠١٥ عربستان به‌تدریج فشار خود بر ایران را برای پیوستن به طرح فریز یا پذیرش کاهش متناسب تولید نفت آغاز کرد که ایران با قدرت در مقابل آن ایستاد و مسئولیت را متوجه عربستان كرد. در شرایطی که ایران مرتب حوزه قدرت و نفوذ منطقه‌ای خود را افزایش می‌دهد و درحال‌حاضر در قدرتمندترین شرایط ژئوپلیتیکی قرار دارد، عربستان در ضعیف‌ترین موقعیت خود در دهه‌های اخیر است؛ چند جنگ پرهزینه، هزینه‌های نظامی سنگین، اختلاف در خانواده سلطنتی و درگیری‌های عمیق بین نزدیک به هفت هزار شاهزاده در شرایطی كه جوان‌ترین ولیعهد کشور ٧٨‌ساله است. عربستان نابخردانه در چندین جبهه خود را درگیر كرده و جبهه‌های متعددی را باز کرده که از کنترل ریاض خارج است.
 
هرچه به نشست اوپک نزدیک‌تر می‌شویم، مواضع کشورها هم وضوح بیشتری می‌یابد. شما به‌عنوان یک کارشناس چه نتیجه‌ای را برای روز پایانی اوپک پیش‌بینی می‌کنید؟
همان‌طور که گفته شد در شش ماه گذشته رایزنی‌ها‌ی سنگین و بی‌وقفه‌ای بین اعضاي اوپک در جریان بوده، محور و کانون اصلی رایزنی‌ها هم ایران و عربستان در سازمان اوپک و روسیه خارج از اوپک بوده‌اند.
تا آنجاکه به شرایط و روابط داخلی و درون‌سازمانی اوپک مربوط می‌شود، ایران ضمن حمایت از تلاش سازمان اوپک برای ثبات بازار، در کاهش یا طرح فریز مشارکت نخواهد داشت و تا مقطعی که تولید ایران به سطح ٤,٢‌ میلیون بشکه در روز نرسد، اوپک انتظار کاهشی از ایران نخواهد داشت؛ البته این امر شامل لیبی هم خواهد شد که در پنج سال گذشته به دلیل جنگ‌های داخلی بخشی از ظرفیت تولید خود را از دست داده است. مشکل اصلی اوپک با روسیه خواهد بود؛ روسیه در گذشته بارها تا آخرین لحظه با اوپک کنار آمده و در مرحله آخر و پس از اینکه اوپک را در مقابل عمل انجام‌شده قرار داده، خود را از معادلات سازمان اوپک عقب کشیده است؛ بنابراين این‌بار عربستان و اوپک از روسیه انتظار تضمین عملیاتی دارند.
درعین‌حال بازار جهانی نفت با چالش‌ها و ابهامات دیگری نیز مواجه است؛ پدیده انتخاب رئیس‌جمهوری جدید آمریکا و ابهام در سیاست‌های خاورمیانه‌ای او و بازار نفت و سطح قیمت‌ها، تا حد زیادی بر سیاست‌های نفتی کشورهای عضو اوپک تأثیرگذار است. مواضع دونالد ترامپ در قبال نفت شیل نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد؛ چنانچه دولت جدید آمریکا خواهان حفظ یا افزایش شیل‌اویل باشد، قیمت مورد نظر آمریکا برای حفظ تولید در سطح ٦٠، ٧٠ دلار در بشکه خواهد بود، چنانچه اولویت آمریکا شیل‌اویل‌ نباشد، قیمت‌های پایین‌تر نیز می‌تواند نظر آمریکا را تأمین کند. دوشنبه ٢٨ نوامبر و تنها دو روز مانده به اجلاس وزرای نفت اوپک که در ٣٠ نوامبر برگزار خواهد شد، کارشناسان ارشد اوپک در محل دبیرخانه اوپک جلسه تشکیل خواهند داد. روسیه که ابتدا براي شرکت در جلسه کارشناسان ارشد اعلام آمادگی کرده بود، دبیرخانه اوپک را بی‌خبر گذاشته‌ است. جمعیت شورای همکاری خلیج فارس با رشد بالایی در حال افزایش است، شورای همکاری‌های خلیج فارس در ١٠ سال آینده ٥٠‌ میلیون جمعیت خواهد داشت با رشد بالای مصرف انرژی، در آینده‌ای نه‌چندان دور به مصرف‌کننده عمده انرژی تولیدی خود تبديل خواهد شد و نفت کمتری برای عرضه بین‌المللی در اختیار خواهند داشت؛ بنابراين اوپک لازم است فراتر از نوسانات کوتاه‌مدت، نسبت به اهداف بلندمدت و استراتژیک خود برنامه‌ریزی کند.  یکی از اهداف مهمی که لازم است اوپک به آن توجه كند، تشکیل اجلاس سران اوپک خواهد بود. سازمان اوپک و بازار جهانی نفت دستخوش تحولات مهمی شده‌اند. از زمان آخرین اجلاس سران اوپک در سال ٢٠٠٧ در ریاض، دو کشور به عضویت سازمان اوپک درآمدند و برای اولین‌بار تعداد اعضای سازمان به ١٤ رسید. سقوط قیمت جهانی نفت که در کمتر از شش ماه پنج تریلیون دلار را از کشورهای تولید‌کننده نفت به کشورهای مصرف‌کننده منتقل كرد، تحولات مهم در خاورمیانه، درگذشت رهبران مهم و تأثیر گذاراوپک پرزیدنت شاوز و عبدالله جملگی دلایل مهم برای برگزاری یک اجلاس سران برای باز‌سازی زخم‌های دیرین اعضا هستند. آنچه امروز واضح است، این است که بیژن زنگنه حتی یک قدم از اهداف و سیاست‌های خود عقب نخواهد نشست. امکان موفقیت اوپک در مدیریت بازار اینک تابعی از مواضع روسیه است. در صورت مخالفت روسیه، یک جنگ نفت واقعی دور از انتظار نیست. ضریب موفقیت اجلاس ٣٠ نوامبر با افت‌و‌خیزهایی همراه بوده؛ اما از هفته قبل تاکنون امکان موفقیت تا حدی تقلیل پیدا کرده است؛ ولي امتیاز این رویه از رایزنی‌ها در آن است که در راستای ادبیات سیاسی و روش پیشبرد کار‌ها در سازمان اوپک است. در سازمان اوپک مهم‌ترین تصمیمات می‌تواند در شرایط سخت‌ترین روابط سیاسی بین اعضا شکل بگیرد. تیم اجلاس اوپک ایران هم قوی و کارکشته است.

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: