دوشنبه, 24 مهر 1396 18:23

محمدقلي يوسفي: اقتصاد زيرزميني و قوانين پيچيده

نوشته شده توسط

محمدقلي يوسفي. اقتصاددان

در شرق نوشت: اقتصاد زيرزميني يکي از دردهايي است که در کشورهايي که دولت خود را منجي مي‌داند اتفاق مي‌افتد. يکي از دلايلي که موجب گسترش اقتصاد زيرزميني شده اين است که دولت قوانين و مقرراتي وضع مي‌کند و به برخي خدمات رسميت مي‌دهد. اين درحالي است که اگر اقتصاد آزاد باشد نيازي به اقتصاد زيرزميني نيست. سياست‌هاي انحصاري دولت، تبعيض‌هايي که اعمال مي‌شود و مجوزهاي وارداتي که به برخي داده مي‌شود، دلايل ديگري است که موجب شده امروز افراد بيشتر به سمت اقتصاد زيرزميني سوق  پيدا کنند.
پرداخت‌نکردن ماليات نيز مسئله ديگري است. اگر مردم توان اين را داشته باشند که در اقتصاد آزاد توليد و تجارت کنند و شرايط آن از سوي دولت فراهم شود، مجبور نمي‌شوند در اقتصاد زيرزميني کار کنند و از مأموران، دولتي‌ها و همسايه‌ها هراس داشته باشند و براي کارشان باج دهند. در اقتصادهايي که بگيروببند باشد افراد وارد اقتصاد غيررسمي مي‌شوند. افرادي که وارد اين فعاليت‌ها مي‌شوند به دنبال مخارج و تأمين درآمد براي اعضاي خانواده خود هستند، بنابراين ترجيح مي‌دهند به اين فعاليت‌ها روي آورند. از طرفي هرچند دولت راه‌هاي غيرقانوني را مي‌بندد اما راه‌هاي قانوني را باز مي‌گذارد همين موضوع موجب مي‌شود فساد افزايش یابد و مردم با مشکلات جدي روبه‌رو شوند. اين درحالي است که در چنين شرايطي کالاهايي عرضه مي‌شود که ممکن است کيفيتشان را از دست بدهند ضمن اينکه در اين شرايط محلي وجود نخواهد داشت که خريدار بتواند فروشنده را شناسايي کند و دراين‌ميان خريدار تنها کسي است که متضرر مي‌شود.
علاوه بر اين، کيفيت کالاها نيز پايين مي‌آيد ضمن اينکه امکان دارد کالاهاي آلوده به دست مصرف‌کننده برسد. بنابراين بايد کاري کرد که اين افراد بتوانند علنا فعاليت کنند. درخصوص وضعيت بازار کار نيز بايد گفت بازار کار تفاوتي با قبل نکرده و همچنان با فقر و بي‌کاري روبه‌رو هستيم. اين مسئله باعث شده امکان تشکيل سرمايه انساني وجود نداشته باشد و دولت با استخدام نيروهاي مختلف علامت غلط به بازار بدهد بنابراين بخش اعظم نيروي کار به جاي اينکه دنبال حرفه خاص خود بروند به سمت اقتصاد زيرزميني هدايت مي‌شوند.
بنابراين دولت‌ها نبايد در بازار کار دخالت کنند چراکه اين موضوع اختلالاتي را به دنبال خواهد داشت. به عنوان مثال؛ اگر تخصيص منابع به‌درستي صورت نگيرد و هم نيروي کار و هم سرمايه به غلط تخصيص يابد، بازار علامت لازم را نمي‌دهد و مشکل اقتصاد پنهان مي‌ماند. با اين تفاسير هرچند در دولت يازدهم تلاش زيادي براي جلوگيري از بي‌کاري شد اما هنوز درمان مناسبي براي اين بيماري مزمن پيدا نشده و اقتصاد همچنان با مشکلاتي همچون اقتصاد زيرزميني يا سياه دست‌به‌گريبان است.

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: