سه شنبه, 16 ارديبهشت 1393 00:00

توفیق: چاره‌ای جز برنامه‌ریزی نیست

نوشته شده توسط

دومین روز برگزاری همایش سالانه  «مرزهای دانش، اقتصاد، توسعه» در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی

فیروز توفیق

اولین گام در زمینه تعریف آمایش سرزمین، رفع تشتت آراست. اولین سوال اساسی که مطرح می‌شود این است: تکلیف کارشناسان چیست؟ آیا آنها باید همرنگ جماعت شوند یا اینکه نظر خود را اعلام کنند حتی اگر خریداری نداشته باشد. نظام برنامه‌ریزی بحث مفصلی است و عده‌ای معتقدند دولت باید دخالت بیشتری در آن داشته باشد. نکته‌ای که وجود دارد این است که در ایران منابع تمام‌شدنی نفت و گاز وجود دارد و تمام این منابع در اختیار دولت است. پس چاره‌ای جز برنامه‌ریزی نیست و اگر بخش خصوصی هم این منابع را در اختیار داشت، باید برنامه‌ریزی می‌کرد. در برنامه‌ای که از سال 1326 در ایران آغاز شده، نوشته شده است، درآمد نفت، ثروتی تمام‌شدنی است در نتیجه این برنامه باید به برنامه‌های عمرانی اختصاص یابد. در برنامه‌های بعدی هم درآمدهای نفتی، صرف برنامه‌های عمرانی شود.  آنچه اهمیت دارد ضرورت برنامه‌ریزی و چگونگی آن است، معتقدم نه برای همیشه اما در شرایط کنونی برنامه‌ریزی راهبردی معروف برای ایران مناسب است. این برنامه راهبردی چنان‌که در کشور ما رسم است نباید کلی باشد بلکه باید سازوکار اجرایی آن مشخص و حتما عملیاتی باشد. برنامه‌ریزی راهبردی باید چیزی بر برنامه سنتی بیفزاید. آنچه بعد از انقلاب رایج شد گرایش به برنامه‌ریزی راهبردی تلقی شد. در بحث آمایش سرزمین که ظاهرا قرار است در برنامه ششم کمابیش آغاز شود قصد دارد رویکرد آمایش سرزمین باشد. بنابراین باید بگویم اصلا مشخص نیست ما از آمایش سرزمین چه می‌خواهیم؛ یعنی اولین گام رفع تشتت آرا در این زمینه است.  دکتر «عظیمی» تا مدتی مخالف افزایش قیمت حامل‌های نفتی بودند، وقتی به ایشان گفتم مصرف انرژی در ایران بیشتر از متوسط جهانی است و اتلاف در صنایع هم زیاد است پس چرا مخالفید، وی پاسخ داد: «من فکر نمی‌کنم این افزایش قیمت موجب افزایش درآمد شود تا آن را به زخم کار سودمندی بزنند.» همانطور که اخیرا مشاهده شد افزایش قیمت‌ها بعد از هدفمندی یارانه‌ها صرف سرمایه‌گذاری نشد و صرف دادن ماهی 40،  50هزار تومان به مردم شد. سوال اصلی این است که کدام نوع برنامه‌ریزی در کشور موثر است، در حال حاضر روش‌های برنامه‌ریزی تغییر کرده و گرایش‌ها به سمت برنامه‌ریزی راهبردی است که من فکر می‌کنم باید جدی‌تر با آن برخورد شود. روش‌هایی که در پیش گرفته شده واقعا برنامه‌ریزی راهبردی نیست. در برنامه‌ریزی ما، قیمت نفت از محورهای مهم است که در دو دهه گذشته بین 15 تا 98 دلار تغییر کرده پس برای آینده می‌توان فرض کرد که این قیمت‌ها می‌تواند افزایش شدید یا کاهش شدید پیدا کند و این یکی از محورهای موثر در برنامه‌ریزی‌هاست. محور موثر دوم ارتباط با کشورهای صنعتی غرب است. ممکن است در آینده توافق ژنو با موفقیت اجرا شود یا ممکن است مذاکرات طولانی‌تر شود و حالت سوم منتفی‌شدن توافق و گزینه نظامی است تا اینجا 12 نوع آینده ترسیم می‌شود که می‌توان ابعاد دیگر را از جمله ازدست‌دادن اعتماد مردم به دولت تدبیر و به عکس، افزایش اعتماد نیز نام برد.

منبع: شرق

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: