سه شنبه, 26 اسفند 1393 11:49

غیاثی: معضل آب و طرحي که از هم اکنون شکست خورده است

نوشته شده توسط

جواد غياثي

طي روزهاي گذشته وزير نيرو از شروع سهميه بندي برداشت آب از دشت هاي کشور از سال 94 خبر داد. قبل از اين نيز اخباري در مورد تجهيز چاه هاي آب به کنتور هوشمند و همچنين تقسيط هزينه خريد کنتور توسط وزارت نيرو براي کمک به کشاورزان رسيده بود. به نظر مي رسد تمام اين اخبار به طرح 15 پروژه اي "احيا و تعادل بخشي آب هاي زيرزميني" مصوب شوراي عالي آب اشاره دارد. طرحي که دو محور مهم آن مربوط به شناسايي چاه هاي غيرمجاز و همچنين، تعبيه کنتور هوشمند روي تمامي چاه موتورهاست.

چند حلقه چاه داريم؟

چقدر چاه موتور داريم؟ طبق آمار اعلام شده توسط شرکت مديريت منابع آب ايران(وابسته به وزارت نيرو) هم اکنون

( اسفند1393) 463 هزار حلقه چاه مجاز در کشور داريم که پروانه بهره برداري دارند. از سوي ديگر وزير جهاد کشاورزي در مورد چاه هاي غيرمجاز در کشور، تعداد آن را 170 هزار حلقه اعلام کرده است که قطعا اين رقم تخميني است. قبل از اين نيز در برخي از استانها مثل خراسان رضوي که بحران آب را به طور جدي تر لمس کرده اند عمليات شناسايي و نصب کنتور را اجرايي کرده بودند.

در اين شرايط با توجه به اهميت موضوع آب دو سوال مهم مطرح است:

اول اينکه آيا طرح موفق خواهد بود؟ و ديگر اينکه در صورت موفقيت طرح (يعني رسيدن به اهداف مشخص شده؛ مثلا جبران 6 ميليارد متر مکعب اضافه برداشت از چاه هاي کشور) چه تبعات اجتماعي- اقتصادي در پي خواهد داشت؟

آيا طرح موفق مي شود؟ شناسايي چاه هاي غيرمجاز و برخورد با آنها در اولين گام نيازمند يک کار مطالعاتي و آمارگيري قوي است که انجام اين کار در روستاها کار آساني نيست. بسياري از چاه هاي غير مجاز هم اکنون در داخل باغ ويلاها حفر شده است که هيچ کس از آن اطلاعي ندارد. با توجه به تجهيزات موجود هم اکنون امکان اينکه شبانه يک چاه حفر شود وجود دارد. يکي ديگر از مشکلات مهم پيش روي طرح، نبود جديت کافي در ميان مديران مياني است که در کنار اقدامات خلاف قانون برخي مسئولين مثل دريافت رشوه مي تواند به مانع جدي براي ايجاد طرح تبديل شود.

در صورت اجراي طرح چه تبعاتي براي آن متصور است؟ اولين نکته اين است که هم اکنون هزينه هاي زيادي به چاه هاي مجاز تحميل مي شود؛ اولين هزينه تامين کنتور هوشمند است و هزينه مهم ديگر ممنوعيت برداشت آب بيش از مقدار مصوب است و در اين شرايط انگيزه براي برداشت غيرقانوني (که بستر آن هم در نواحي روستايي و همچنين باغ ويلاهاي اطراف شهرها وجود دارد) بيشتر خواهد شد. اين موضوع مي تواند کمک کند تا طرحي که موفق شده است در طول زمان کارايي خود را از دست بدهد.اما تبعات طرح به اين موضوع محدود نمي شود، کشاورزاني که براي تامين معاش خود به برداشت آب وابسته شده اند چه راهي در پيش خواهند گرفت؟

چند پاسخ محتمل است: 1- رها کردن کشاورزي و مهاجرت به شهر و دامن زدن به بحران بيکاري و حاشيه نشيني 2- روي آوردن به برداشت غيرمجاز 3- تغيير روش کشت و استفاده از روش هاي نوين آبياري 4- احتراز از کشت هاي آب بر و بدون صرفه اقتصادي خاص و برنامه ريزي بهتر براي سبد کشت خود با توجه به محدوديت ايجاد شده. مثلا کشاورزان مي توانند از کشت هاي جاليزي آب بر يا کشت هندوانه که معمولا در کنار کشت هاي اصلي انجام مي شود صرف نظر کنند.قطعا دو مورد اخير در صورت وقوع، اثرات مثبتي بر اقتصاد کشاورزي و منابع آب خواهد داشت اما دو مورد اول تبعاتي ويرانگر است. نتيجه گيري در مورد اينکه کدام مورد غالب خواهد بود آسان نيست اما نگاهي به تاريخچه کشاورزي نشان مي دهد با وجود تلاش هاي فراوان تغيير الگوي کشت و همچنين تجهيز کشاورزي به فناوري هاي نوين با کندي بسياري رخ داده است لذا دو نتيجه اخير محتمل تر به نظر مي رسد.

چه کنيم؟ نکته مهم اين است که برخورد قهري در مواجهه با موارد محدود هنجارشکن ممکن و البته لازم است اما در مورد يک موضوع شايع جاي سوال و تامل دارد؛ مسدودکردن مسير يک نهر آسان است اما وقتي که با يک رود بزرگ مواجهيم اين کار آساني نيست؛ وجود 170 هزار چاه غيرمجاز نشان از بزرگي اين رود دارد. رفتار قهري در ظاهر آسان ترين کار است اما طراحان آن بايد توجه کنند که پشت اين رود که "در پاي کوه" قصد متوقف کردن آن را دارند نيروهاي زيادي قرار دارند که کار را سخت مي کند. درحالي که متمايل کردن جهت رود در سرچشمه بسيار آسان تر است؛ لذا يک اقدام مهم که در ظاهر سخت تر است و گويا در طرح ها مغفول مانده است و سال ها فقط شعار آن وجود داشته است، جهت دهي به رفتار کشاورزان به سمت الگوي کشت متناسب با شرايط آبي منطقه و همچنين فناوري هاي نوين است. نکته مهم اين است که در شرايط فعلي چنانچه در کنار ابزارهاي قهري فوق، ابزارهاي تشويقي براي جهت دهي به رفتار اقتصادي بهينه ايجاد نشود، قطعا تصميماتي مثل مهاجرت يا برداشت غيرمجاز محتمل تر خواهد بود. لذا اين رفتار منسجم قهري، يک شمشير دولبه است که با تکميل مي تواند اثرات مثبت اما با ساده انگاري اثرات ويرانگر داشته باشد.

منبع: خراسان

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: